نویسنده: زینب مقتدایی
منبع فارسی: راسخون
منبع فارسی: راسخون
مقدمه
انگاره جامعه شناسان در بررسی مقوله شهر و شهرنشینی، انگاره ای معطوف به کالبد زیستی یک شهرنیست بلکه آنرا علاوه بر پردازش کالبدی و پرداختن به کمیتهای مادی آن، از جانب کیفیتهای ارزشی و اخلاقی نیز مورد بررسی قرار میدهند. شهر به مثابه ارگانیسمی است که چه از لحاظ کالبدی و زیستی و چه از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در هر دوره ای پیچیده و پیچیده تر میشود و به نقطه آرمانی خود یعنی تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی از سویی و از سوی دیگر به انتظام و ساختارهای فضای شهری وشکل گیری کالبدی متناسب با نیازهای زیستی شهر نزدیکتر میگردد. در این نوع نگاه جامعه شناسانه به مقوله شهر و شهرنشینی و حتی اگر در پی آن هستیم که پایداری شهری را با پویایی کیفیت زندگی شهری گره بزنیم و فهم بهتری از سبک زندگی شهری و کیفیت آن را در یابیم چاره ای جز ارایه تعاریفی از توسعه، توسعه پایدار، توسعه پایدار شهری، شاخصها و ویژ گی های آن و مقوله پایداری شهری نداریم .توسعه پایدار شهری را یک نیاز دنیای جدید شهرنشینی معرفی نمودهاند که در پی ترسیم سبک جدیدی از دنیای شهری و از شهر بند بودن افراد یک جامعه و تبدیل آنها به شهروند شدن صورت گرفته است . در حقیقت این مقوله یک رویداد واکنشی آمیخته به اعتراض خوانده شده است که از نارضایتیهای اقتصادی – اجتماعی برآمده و در زمینه بستر سازی برای پایدار شهری و بهبود زندگی شهری و رفاه اجتماعی شهروندان نقش مؤثری را ایفا نموده است. پایداری شهری که با پیش فرضهایی چون عدالت اجتماعی، مشارکت شهروندی و همبستگی اجتماعی، افزایش کارآمدی نهادهای اجتماعی و خانوادگی، گسترش آداب فرهنگ شهروندی و کارآمد سازی سیاستها و برنامه های سیاست گذاری در حوزه کلان شهری و بهینه سازی مناسبات مدنی قوام مییابد، آرمانی برای کیفیت پویایی زندگی شهری و سبک جدید زیستن است. در تمامی روزنه های این سبک جدید از زندگی، التفات به حقوق شهروندی و مشارکت آنها در هرم قدرت شهری امری مهم محسوب میگردد.
در این مقاله در پی آن هستیم که علاوه بر ترسیم دقیق تعاریف توسعه، توسعه پایدار، توسعه پایداری شهری و پیش فرضها و ویژگیهای آن و هم چنین پایداری شهری نگاه ویژه ای به مقوله شهر و شهر نشینی داشته باشیم و سبک زندگی نوین در جامعه ایرانی را با ترسیم واقعیتهایی که خواه ناخواه باید پذیرفت همراه نماییم. در حقیقت در دنیای جدید شهروندان یک شهر هستند که در سطوح عالی تصمیم گیری حضور مییابند و و در ساختار های قدرت شهری اعمال نفوذ مینمایند و میتوان این گونه نوشت که در توسعه پایدار شهری، شهری متبلور میشود که چارچوبی ارزشی و اخلاقی دارد و با بهره گیری از منابع مالی، طبیعی و سرمایه اجتماعی، کمیتهای مادی و کیفیتهای معنوی رفاه اجتماعی را برآورده میکند و این چنین به شکل گیری آسایش و آرا مش اجتماعی مدد میرساند.
مفهوم توسعه
«توسعه» مفهومی کلیدی در علوم اجتماعی است که موضوعات گوناگونی را در اندیشه و رفتار جوامع، در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، دربرمی گیرد. مفهوم توسعه که به تدریج جایگزین مفاهیم دیگری نظیر«ترقی»، «تکامل»، و «رشد» شد، در ابتدا از علوم طبیعی استخراج گردیده و در مورد فرایند تغییر در جوامع بشری به کار گرفته شد. واژه توسعه در نخستین کاربردش به زبان فرانسه و انگلیسی در سال 1752 به معنای رسیدن به اهداف یا ایدههایی طبق یک طرح یا برنامه بود؛ سپس این واژه به عنوان مراحل مشخصی در برنامه خود و بعد به مثابه توالی بیولوژیکی تغییر از یک دانه و تخم گیاه به یک گل به کار رفت. در معنای لغوی واژه توسعه نیز همین کاربرد مستتر است و به معنی خارج شدن از پوشش و لفاف میباشد، یا بروز و ظهور نمودن همه آنچه که به طور بالقوه در چیزی وجود دارد، یا رشد و تکامل یک ارگانیسم از نوع و حالتی ساده تر به نوع و حالتی کاملتر، بالاتر، پیچیده تردرحد بلوغ و کمال0«توسعه»(DEVELOPMENT) را میتوان تکامل سطح زندگی و رسیدن به شرایط آرمانی در حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دانست که تحقق مفاهیم آزادی، عدالت، پویایی اجتماعی، توسعه انسانی و رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به همراه میآورد. همچنین توسعه را کشف روشهای دستیابی به حرکتی تکاملی بشمار میآورند که پدیده های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را متعادل و متوازن میسازد و شرایطی نوین را برای پویایی اجتماعی، اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی(SOCIAL JUSTICE) فراهم میکند ( زاهدی اصل، 1381: 5 ). بر خلاف پیشرفت که حرکت به سمتی تازه را القا میکند، توسعه نوعی انطباق پذیری با چیزی که هم اکنون موجود است و استمرار در تحول که آن را هویت مینامند، را القا میکند و لذا از مفهوم پیشرفت متمایز میشود ( مارک هنری، 1374: 77 ). بر این اساس هدف اساسی توسعه را بهره رساندن به انسان میدانند که بهبود کیفیت زندگی را در بر میگیرد و در قالب افزایش درآمد و گسترش اشتغال و رفاه عمومی امکان بروز مییابد ( گریفین و مک کنلی، 1375: 11 ) که از این باب مفاهیم توسعه انسانی و توسعه پایدار، رابطه ای التزامی مییابند که میبایست همگون و همگام با یکدیگر تحقق یابند.
مفهوم پایداری
ایده پایداری ریشه در گذشتههای دور، و تفکرات مرتبط با جنبشهای زیست محیطی دارد. ردپای مفهوم پایداری را در ادبیات جغرافیایی نیز میتوان یافت. شاید بتوان گفت پایداری و مبحث آن برآیند تفکرات جبر جغرافیایی و امکان گرایی است. و اینکه لحاظ نمودن قوانین و محدودیتهای محیطی همراه با تفکرات بشر و دوراندیشی او میتواند به پایداری حیات انسان و اشکال فضایی ساخته شده و طبیعی کمک کند. کلمه (پایدار) از زمانی مورد استفاده قرار گرفت که بحث به کارگرفتن و مدیریت منابع قابل تجدید مانند جنگل و منابع غذایی دریایی، به شرطی که منابع آینده این زمینهها صدمه نبیند مورد توجه قرار گرفت. طرفداران این نظریه آن را چنین تعریف کردهاند: نگهداری از اوضاع موجود شرایط اکولوژی که لازمه تأمین سطح قابل قبولی از رفاه زندگی انسانی در شهرها باشد و همچنین در نظر گرفتن شرایط زندگی نسل آینده نیز، مورد نظر باشد ( عزیزی،1385 ). به صورت خلاصه (پایداری) ریشه خود را در میان پایداری اکولوژیکی داشته است. این نظریه بر روی این نکته که طبیعت، محدودیتها و فرصتهای معین به زندگی انسان ارائه میدهد، تأکید دارد. در نتیجه (پایداری) توسعه ای را میپذیرد که بهترین استفاده از منابع، هیچگونه صدمه ای به آن نزند ( مجتهد زاده،1378).مفهوم توسعه پایدار
در سال 1980 برای نخستین بار نام توسعه پایدار در گزارش سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) آمد. این سازمان در گزارش خود با نام استراتژی حفظ منابع طبیعی این واژه را برای توصیف وضعیتی به کار برد که توسعه نه تنها برای طبیعت مضر نیست، بلکه به یاری آن هم میآید.پایداری میتواند چهار جنبه داشته باشد: پایداری در منابع طبیعی، پایداری سیاسی، پایداری اجتماعی و پایداری اقتصادی.در حقیقت توسعه پایدار تنها بر جنبه زیست محیطی اتفاقی تمرکز ندارد بلکه به جنبههای اجتماعی و اقتصادی آن هم توجه میکند. توسعه پایدار محل تلاقی جامعه، اقتصاد و محیط زیست است.
«توسعه پایدار» را نیز مفهومی میدانند که در آن تأمین مستمر نیازها و رضایتمندی افراد همراه با افزایش کیفیت زندگی انسان را مدنظر قرار میدهد ( الیوت، 1378: 3 ). توسعه پایدار مفهومی از رشد اقتصادی را در بر میگیرد که موجب بهزیستی و ایجاد فرصتهایی برای تمام مردم جهان میشود، چنانچه عادلانه به نظر نمیرسد معدودی منابع طبیعی جهان را برای منافع شخصی خود از بین ببرند. توسعه پایدار را میتوان رویکردی دانست که در ملازمه رشد اقتصادی و بهبود زیست محیطی شکل میگیرد که میبایستی در هر مکان و زمانی جنبه عملی گیرد، ضمن آنکه بر ویژگیهای تاریخی و فرهنگی توجه دارد(باشگاه اندیشه،1391: 4). توسعه ای است که بتواند در دوره زمانی طولانی بدون اینکه خسارتی به محیط زیست وارد کند تداوم یابد. این عبارت حکم شعار حزبی سیاستهای زیست محیطی دهه 1990 را یافته است. توسعه پایدار بر تحولات ورشد اقتصادی و اجتماعی به صورت فراگیر و همه جانبه با تأکید بر همبستگی میان نسلی استوار است. به این معنا که توسعه یافتگی و بهره مندی از مواهب کره خاکی حق همه بشر دانسته شده و معتقد است که نسلهای بشر از هم گسسته نیستند، بلکه در مقابل یکدیگر مسئولیت دارند. این برهان بر استفاده پایدار از منابع طبیعی به خصوص منابع تجدید نشدنی و همچنین بهره مندی انسانها از آب سالم، بهداشت مناسب و حفاظت از جنگلها و مراتع تأکید دارد. اگر چه درظاهر امر، توسعه پایدار یک مفهوم زیست محیطی است، اما به نظر میرسد این بحث زمانی منطقی از کارآمدی برخوردارخواهد بود که چهار بعد توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی با هم و در ارتباط متقابلشان مورد بحث قرارگیرد و توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن هر یک از این مؤلفهها به توسعه ایی ناپایدار مبدل میشود( معصومی،1390: 23 ).
به طور کلی، میتوان مجموعه ای ازتعاریف مطرح شده در خصوص توسعه پایدار را به شرح ذیل ارائه کرد:
بر اساس تعریف کمسیون جهانی محیط زیست، "توسعه ای که نیاز های امروزی را بدون از دست دادن توانایی پاسخگویی به نیازهای نسل آینده، ممکن سازد، توسعه پایداراست"( چپ من،1384 : 24 ).
بارتون معتقد است که "توسعه پایدارتمرکزتوسعه بر مردم و برقراری عدالت برای نسلهای جاری و آینده است". وی تأکید میکند که در این راستا، نه تنها، توسعه در ارتباط با موفقیتهای اقتصادی است، بلکه ابعادی نظیر بهداشت، اجتماعی، کیفیت زندگی و کیفیت محیط زیست را در بر میگیرد. توسعه پایدار باید اهداف ذیل را دنبال کند: پایداری سطح رشد اقتصادی بالا و اشتغال، پیشرفت اجتماعی با شناخت نیازهای افراد، محافظت مؤثر از محیط زیست و استفاده خردمندانه از منابع طبیعی ( بارتون،2003،همچنین ر.ک.عزیزی،1380: 15 ).
توسعه پایدار تمرکز توسعه بر مردم و برقراری عدالت برای نسلهای جاری و آینده است (Barton,Hugh,2003 ).
ارتقای کیفیت زندگی انسانی در حد مجاز ظرفیت برد زندگی در سامانه های زیست محیطی حامی آن است (World conservation Union,1991 ).
توسعه پایدار در جستجوی پاسخ به پنج نیاز گسترده است :
1- ادغام حفاظت و توسعه 2- برآوردن ساختن نیازهای پایه انسانی 3- تحقق برابری و عدالت اجتماعی 4- ایجاد خود کفایی اجتماعی و تنوع فرهنگی 5- نگهداری از یکپارچگی زیست محیطی International Uni For Convervation of Nature,1986) ).
مدلهای توسعه پایدار میبایستی بر چهار اصل بنیان یابند تا امکان رفاه و رضایت اجتماعی و بهبودی زندگی جمعی امکان پذیر گردد:
الف- مردم میبایستی در مرکز توجه قرار گیرند. حفاظت از محیط زیست جنبه حیاتی دارد ولی به تنهایی هدف نیست بلکه مانند رشد اقتصادی تنها یک وسیله است.
ب- مدلهای توسعه میبایستی بر اساس فناوری سازگار با محیط زیست باشد.
پ-بایستی با انگیزه قوی ارزش درست محیط زیست را در تمام فرآیندهای تصمیم گیری انعکاس داد.
ت- مدلهای توسعه پایدار بایستی مبتنی بر زمینه سازی مشارکت همگانی و التفات به وضع جامعه باشد.
بر اساس کیمیسیون جهانی محیط زیست وتوسعه، موضوعات اساسی توسعه شامل «جمعیت و توسعه، امنیت غذایی، تنوع حیات گونهها و محیط زیست، انرژی، صنعت و چالشهای شهری» میگردد ( WCED، 1987 ). بر این اساس کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه، توسعه پایدار را الگویی از توسعه میداند که نیازهای بشری را بدون از بین بردن توانایی نسلهای آینده تعریف میکند.
مفهوم توسعه پایدار شهری
بخش عمده ای از گسترش افقی شهرها به این دلیل رخ میدهد که بافت موجود پاسخگوی نیازها و انتظارات جمعیت ساکن در آن نیست و اجتماع ساکن درجستجوی محیط پاسخگوتر و مناسبتر محیط انسان ساخت جدیدی را در بستری جدید بنیان است. بافتهای تاریخی نواحی مرکزی شهرها، پاسخگوی نیاز و انتظارات شهروندان آن نبوده و از جمعیت اصلی تهی میشود، بافتی که از لحاظ زیست محیطی و اکولوژیکی پایدار بوده، اما پایداری اجتماعی و اقتصادی را از دست داده است ( عزیزی، 1385 ).مفهوم توسعه پایدار به تغییرات شهری وبه فرم کالبدی شهری نیز توجه دارد و نکاتی مانند برنامه ریزی آموزشی، بهداشتی و رفاه اجتماعی را نیز در بر گرفته است ( مجتهد زاده، 1378 ).
مفیدی معتقد است پایداری شهری، گونه ای از پایداری است که زندگی شهری دراز مدت و قابل زیست را طرح میکند. در این نگاه شهرهای پایدار عبارتند از مجتمعهای زیستی که کلیه منابع محیطی ازتعرض آنها مصون بوده و این امردر کلیه سطوح شهر مورد اهتمام باشد ( مفیدی، 1386 ).
توسعه پایدار شهری لزوماً به معنای شهر پایدار نیست! شهر پایدار برآمده از فرآیند توسعه ای است که ذهنیت و امکان ارتقاء همیشگی سلامت اقتصادی- اجتماعی بوم شناسانه شهر و منطقه آن را فراهم کرده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل ساخته است.توسعه پایدار شهری به عنوان شبه پارادایمی مسلط در راهبردهای توسعه شهر در واکنش به نارضایتیهای اقتصادی- اجتماعی از منظر بوم شناختی شکل گرفت و اشارات اولین آن برای سیاستهای توسعه شهری، حفظ فضای سبز وپاکیزگی آب، جلوگیری از آلودگی هوا و کاهش تولید زباله در سطح محلّی بود ( صرافی، 8:1379 ). میان توسعه پایدار و مقوله قدرت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد تا جایی که برخی متعقدند عدالت اجتماعی و تعادل زیست محیطی لازم وملزوم یکدیگرند و تحقق یکی بدون دیگری غیرممکن است ( صرافی،10:1379 ). جلب مشارکت فراگیر شهروندان در اداره امور محلّه ای، استفاده از توافقهای مدیریتی بین بخش عمومی و خصوصی، پشتیبانی از سازمانهای غیردولتی و واگذاری مسوولیتها و منابع بیشتر به آنها، ایجاد گروه های محلّی داوطلب برای مقابله با سوانح طبیعی، تأمین خدمات اجتماعی و مسکن در حیطه استطاعت همگان، حفاظت از میراث تاریخی و تنوع فرهنگی و هویت محلّه ای، پاسخگویی به نیازهای محلّی، کاهش فقر، برابری و افزایش رفاه، آرامش و آسودگی محلّه ای،تمرکز گرایی و اتکا به جامعه مدنی و اجتماعات محلّی، ایجاد نهاد مدیریت یکپارچه شهر و منطقه، پشتیبانی ازمساعدت های غیر متمرکز و مردم سالارانه، مجموعه شاخصهای مبین ارتباط ارگانیک توسعه پایدار شهری و توسعه و مدیریت محلّی هستند.
حقیقت این است که نمیتوان شهر پایدار را با دقت و وضوح تصویر کرد و در نتیجه راهکارهای دستیابی به آن را مشخص ساخت. زیرا از یک سو، مقوله پایداری از مقیاس جهانی تا مقیاس محلی (که شهر در این مقیاس است) همبسته است و ازسوی دیگر، هنوز بر سر پیامدهای بسیاری از اقدامات و فرایندهای توسعه، نظریات متناقضی وجود دارد. بنابراین شهرپایدار نه به شیوهای اقتدارگرایانه و از "بالا"، بلکه به گونه ای مردم سالارانه و از "پایین" ساخته شود (معصومی،1390: 23 ).
توسعه پایدار شهری را میتوان بهره وری در استفاده بهینه از زمین و تشویق بر بهره گیری مجدد از ساختمانها دانست که امکان عدالت گستری اجتماعی، در بستر فضا و برابری اجتماعی را محقق گرداند و با فراهم نمودن امکانات رفاهی، اجتماعی، خدمات شهری و حقوق شهروندی، بهبود کیفیت زیست محیطی شهری و رضایت شهروندی را ممکن گرداند. بر این اساس شهرسازی بایستی به عنوان ابزاری مؤثر برای اجرا و تحقق سیاستهای ملّی و محلّی فرصتهایی مطلوب را برای استفاده بهینه از منابع انرژی زمین و محیط زیست در ساختار شهری ارایه کند تا به ایجاد سکونت گاهی امکان دهد که نه تنها زندگی مطلوب و شایسته برای نسل حاضر بلکه نسلهای آینده را نیز فراهم میکند بلکه پایداری کره زمین و روح انسانی را نیز تضمین مینماید ( بحرینی، 1378).
پیش فرضهای توسعه پایدار شهری
در راستای تحقق توسعه پایدار شهری میبایست شرایطی فراهم شود تا امکان بستر سازی توسعه پایدار انسانی و بهبود رفاه اجتماعی شهروندی، فراهم گردد که در این بستر میتوان به برقراری عدالت اجتماعی( هاروی، 1376: 110- 99 ) طراحی اقلیمی هماهنگ با محیط زیست انسانی ( بحرینی، شیعه، 1380 )، تقویت ساختارهای همبستگی اجتماعی همچون تعهد و مسئولیت پذیری، تقویت بنیانهای اجتماعی و خانوادگی و احیای محیط زیست همگانی ( بحرینی، 1378 ) وایجاد انتظام ساختاری در فضای شهری برای ادراک زیباشناختی و خوانایی شهری ( کوین لینچ، 1381: 12- 34 ) و بهبود بهره گیری از فضاهای شهری و افزایش رضایت شهروندی ( بحرینی، 1378، 98- 129 ) و یکپارچگی بخشی به ساختار بصری محیط و منظر شهری ( گوردن کالن، 1377: 64- 90 ) اشاره کرد.بر این اساس توسعه پایدار شهری در تکوین مفاهیم زیر جنبه کارامدی به خود میگیرد:
الف- بسترسازی عدالت اجتماعی و شهروندی
ب- بستر سازی مشارکت شهروندی و همبستگی اجتماعی
پ- بسترسازی تقویت بنیان نهادهای اجتماعی و بنیان خانوادگی
ث- رویکرد استرتژیک بر پدیداری توسعه پایدار شهری
ج- گسترش آداب و فرهنگ شهرنشینی
چ- مساعدت و سازماندهی ارگانهای دولتی و خصوصی
ح- کارآمد سازی سیاستها و برنامه های سیاست گذاری در حوزه کلان شهری
خ- گسترش حقوق شهروندی و بهینه سازی مناسبات مدنی
طراحی پایدار در ساختار شهری بر مینای سه اصل اساسی شکل میگیرد: اصل اول را میتوان صرفه جویی در مصرف منابع دانست که در صدد است تا با مصرف بهینه منابع، میزان کاربرد ذخایر تجدید ناپذیر را در سخت و کارکرد بناهای شهری پایین آورد. اصل دوم بر طراحی بر اساس چرخه حیات مبتنی است که نتایج و تبعات زیست محیطی کل چرخه حیات منابع ساخت و ساز شهری را از مرحله تدارک تا بازگشت به طبیعت در بر میگیرد. اصل سوم را طراحی انسانی میدانند که ریشه در نیاز به حفظ عناصر زنجیره ای نظامهای زیستی دارد و تداوم حیات و بقای انسان را در پی دارد. بر این اساس طرحی شهری و معماری پایدار میبایستی کیفیت محیطهای کار و زیستی را بهبود بخشد که موجب افزایش بهره وری و کاهش فشارهای روانی انسانی و بهبود شرایط زیستی میگردد که همان مفهوم رفاه اجتماعی و شهروندی را به ذهن متبادر میکند ( باشگاه اندیشه،1391: 6-5 ).
اهداف و شاخصهای شهر پایدار
معیارهای پایداری شهری در سطوح مختلف متفاوت هستند و قابل سنجش در شرایط یکسان نیستند. برخی از موضوعات تحت بررسی توسعه پایدار مستقیماً به شهرها مربوط میشوند. این موضوعات عبارتند از : توسعه پایدار از طریق برنامه ریزی در کاربری زمین، باز زنده سازی شهر، ساختمانهای پایدار، انرژی و شکل شهر، حمل و نقل پایدار، آلودگی و شکل شهر و به خصوص نقش تراکم در رسیدن به پایداری ( عزیزی، 1386: 35 ).لینچ ( لینچ، 1376 ) هفت محور عملکردی برای شکل فضایی شهر خوب را به شرح ذیل ارائه میکند :
سرزندگی: شکل شهر تا چه اندازه حاوی عملکردهای حیاتی، نیازهای بیولوژیکی و تواناییهای انسانی بوده، و ازهمه مهمتر چگونگی بقاء موجودات را ممکن میسازد؟
معنی: شهر تا چه میتواند به وضوح درک شده، از نظر ذهنی قابل شناسایی باشد و ساکنین آن، آن را در زمان و مکان به تجسم در آورند و تا چه اندازه ساختار ذهنی با ارزشها و مفاهیم جامعه در ارتباط است؟ ( یعنی انطباق محیط با تواناییهای احساسی، ذهنی و ساختارهای فرهنگی ).
تناسب: شکل و ظرفیت فضاها، معابر و تجهیزات یک شهر تا چه اندازه با کمیت و الگوی فعالیتهایی که مردم از روی عادت به آن اشتغال دارند و یا اشتغال پیدا خواهند کرد منطبق است؟ ( یعنی کفایت بسترهای رفتاری و تطبیق پذیری آنها با فعالیتهای آتی ).
دسترسی: توانایی دسترسی به سایر افراد، فعالیتها، منابع، خدمات، اطلاعات و اماکن ( شامل کمیت و تنوع عناصری که میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد ) چگونه است؟
نظارت و اختیار: استفاده و دسترسی به فضاها و فعالیتها و ایجاد اصلاح و مدیریت آنها تا چه اندازه توسط کسانی که از آنها استفاده میکنند یا در آن زندگی میکنند صورت میگیرد؟
کارایی: هزینه ایجاد و نگهداری شهر در هر سطوح مختلف چقدر است؟ (هزینه تحقق میزان سرزندگی، تناسب، معنی و... چقدر است ).
عدالت: چگونگی توزیع سود و زیان محیطی بین افراد طبق اصول خاص نظیر : برابری نیاز، ارزش ذاتی، قدرت پرداخت، تلاش، کمک بالقوه، قدرت چگونه است؟ ( سهم هر یک از افراد از هر یک از پنج عامل اولیه چقدر است ؟).
مفیدی اهداف توسعه پایدارشهری را چنین عنوان میکند :
- تأمین نیازهای اساسی.
- بهبود و ارتقاء زندگی برای همه طبقات.
- حفظ و اداره مناسبتر سامانه های زیستی و نیل به آینده امنتر و سعادتمند.
- توجه به زیستگاه های موجودات ( محیط ) و بوم ( جمادات ) پیرامون.
- تأمین ابزارآلات و امکانات فکری و فناوری برای رشد لازم ( مفیدی، 1386 ).
همچنین در ادامه اصول پایداری شهری را چنین بیان میکند:
- استفاده از منابع تجدید پذیر به تناسبی که کمتر از آنچه تجدید میشوند باشد.
- بهینه سازی و مؤثر نمودن استفاده از منابع تجدید ناپذیر.
- توجه به میزان ضایعات و آلودگیها در حدی که از مقیاس محلّی تا جهانی در محیط قابل جذب باشند.
- تأمین نیازهای اساسی انسان و جامعه و دستیابی به محیطی سالم ( مفیدی، 1386 ).
همچنین به اعتقاد لینچ ( لینچ، 1376 ) شهری خوب است که تداوم فرهنگی را ارتقاء بخشیده و به بقاء و پایداری افراد آن کمک نماید، بر حس ارتباط در زمان و فضا بیفزاید و زمینه رشد فردی را فراهم و یا تشدید کند. یک سکونگاه خوب، یک سکونتگاهی باز است، سکونتگاهی قابل دسترسی، غیر متمرکز، متنوع، انطباق پذیر و دارای پذیرش برای تجربه. همچنین انعطاف پذیری و توانایی تطبیق سریع از اهمیت فراوان برخوردار است. محیطی خوب تلقی میشود که بتواند سلامت و بهزیستی افراد و بقاء موجودات زنده را تأمین کند.
یک شهر خوب باید دارای ایمنی، امنیت و حفاظت بوده و از نظر بصری و عملکردی محیطی سامان یافته و با نظم و عاری از آلودگی، سر و صدا و تصادفات و بزهکاری باشد. یک شهر باید یک محیط اجتماعی هدایت کننده باشد. شهر مکانی است که مردم در آن ریشه دارند و بچهها دوستان خود را در آن مییابند. بنابراین شهر به افراد کمک میکند تا جزئی از جمع بوده و به آنها حس تعلق به مکان و سرزمین میدهد. شهری خوب است که دارای یک تصور ذهنی مناسب و یک شهرت و اعتبار خوب بوده و به مردم خود احساس اعتماد و قدرت و شأن و منزلت بدهد. حتی در سلسله مراتب بالاتر یک شهر خوب به مردم فرصت "خلاق بودن" شکل دادن به فضای شخصی و بیان خودشان را میدهد. بالاخره، یک شهر خوب شهری است که خوب طراحی شده و از نظر زیبایی شناسی مطبوع بوده و از نظر کالبدی قابل تصور باشد. به عبارت دیگر یک شهر خوب مکانی است برای فرهنگ و یک اثر هنری است. چنانچه شهر بخواهد عملکردهای حیاتی خود را برای ساکنین تداوم بخشد باید به خودی خود ویژگی خود کنترلی ارگانیک و خود بازدارندگی هر موجود زنده دیگری را داشته باشد( نوریان، عبد الهی ثابت،1386: 57-55 ).
نتیجه گیری
در این گفتار به ساختار نوینی از توسعه پایدار شهری اشاره شد که در بستر مفاهیم رفاه اجتماعی، تأمین اجتماعی، خدمات و حمایتهای اجتماعی و توسعه انسانی پایدار با رویکردی به مفهوم سرمایه اجتماعی شکل میگیرد. توسعه پایدار شهری این امکان را فراهم میکند تا ضمن بهبود ساختار فضایی شهری و مسکن، ترمیم و بازسازی محیط زیست شهری، تلفیق و اختلاط کاربریهای شهری و بهبود حمل ونقل ودسترسی، خدمات و تسهیلات شهری و افزایش کیفیت زندگی شهری از جدایی گزینی فضایی و مسکن جلوگیری به عمل آورد و راهکارهایی را برای افزایش رفاه شهروندی و رضایتمندی اجتماعی فراهم آورد که از اهداف اساسی توسعه پایدار در ساختار شهری به حساب میآید. التفات به ملاحظات اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی در روند طراحی پایدار شهری از این لحاظ مهم مینماید که تأمین آسایش همگانی و رفاه شهروندی را شدنی میگرداند که بایستی در روند توسعه پایدار شهری مورد ارزیابی قرار گیرد.لذا در توسعه پایدار شهری میبایستی دستیابی به شناختی از ویژگیهای اجتماعی، روانشناختی و فرهنگی الزامی گردد و التفات به حقوق شهروندی مورد توجه قرار گیرد. طراحی پایدار شهری، جز از طریق مشارکت شهروندی امکان پذیر نیست که بایستی بر توسعه انسانی پایدار منطبق گردد و سعی کند با دیدگاهی اصولی درمرحله برنامه ریزی، طراحی و اجرا، بهبود کیفیت زندگی جمعی را ممکن گرداند که افزایش رفاه اجتماعی شهروندی را نیز در پی دارد.شهر پایدار را میتوان بستری برای رسیدن به اهداف پایداری دانست که رفاه شهروندی، اعاده حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی شهروندی و توسعه انسانی را به همراه دارد که بهبود کیفیت زیست محیطی و پراکنش بهینه خدمات وتسهیلات شهری را برای افزایش رضایتمندی اجتماعی شدنی میگرداند. توسعه پایدار شهری نیز درصدد است تا به طراحی همگون با اقلیم، تقویت بنیانهای اجتماعی، حفاظت و ترمیم محیط زیست شهری امکان دهد و کیفیت زندگی در شهر را به میزان مطلوب برساند که تمامی معیارهای اقتصادی و فرهنگی را نیز در بر میگیرد. التفات به معماری و طراحی پایدار، جلوگیری از جدایی گزینی فضایی و جدایی گزینی مسکن و تأمین نیازهای مادی و معنوی شهروندان همگام با احترام به حقوق و میراث نسلهای آینده را اهداف توسعه پایدار شهری میدانند که بر سرمایه اجتماعی تأکید خاص دارد.
توسعه پایدار شهری، شهری را متبلور میسازد که چارچوبی ارزشی و اخلاقی دارد و با بهره گیری از منابع مالی، طبیعی و سرمایه اجتماعی، کمیتهای مادی و کیفیتهای معنوی رفاه اجتماعی را برآورده میکند و این چنین، به شکل گیری پویایی و آسایش و آرامش اجتماعی در روند توسعه پایدار شهری مدد میرساند.
فهرست منابع:
- زاهدی اصل، محمد، (1381)، مبانی رفاه اجتماعی، تهران، نشر دانشگاه علامه طباطبایی
- مارک هنری، پاول، (1384)، فقر، پیشرفت و توسعه، ترجمه مسعود محمدی، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه
- گریفین، کیث وتری مک کنلی، (1375)، تحقق استراتژی توسعه انسانی، ترجمه غلامرضا خواجه پور، تهران، مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی
- عزیزی، محمد مهدی (1385)، محله مسکونی پایدار- بررسی تطبیقی محلات قدیم و جدید شهر تهران- طرح پژوهشی ارایه شده در قطب علمی توسعه شهری پایدار، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
- مجتهدزاده، غلامحسین (1378)، مدیریت شهری پایدار- راهبردهایی جهت پایداری مدیریت شهری تبریز، مجموعه مقالات سمینار مدیریت شهری پایدار، تبریز
- الیوت، جنیفر. آ، (1378)، مقدمه ای بر توسعه پایدار در کشورهای در حال توسعه، ترجمهی عبدالرضا رکن الدین افتخاری، و حسین رحیمی، تهران، مؤسسه توسعه روستایی ایران
- معصومی، سلمان (1390)، توسعه محله ای در راستای پایداری کلانشهر تهران، به سفارش اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، دانشکده علوم اجتماعی، انتشارات جامعه و فرهنگ
- چپ من، دیوید، (1384)، آفرینش محلات و مکانها در محیط انسانی ساخت، ترجمه شهرزاد فریادی و منوچهر طبیبان، انتشارات، دانشگاه تهران
- عزیزی، محمد مهدی (1380)، توسعهی شهری پایدار، برداشت و تحصیلی از دیدگاههای جهانی، نشریه علمی- پژوهشی صفه، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه شهید بهشتی، شماره 33
- مفیدی، مجید (1386)، "پایداری و انرژی" مقاله ارایه شده در سمینار توسعه شهری پایدار، دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
- صرافی، مظفر (1379)، شهر پایدار چیست، مدیریت شهری، شمارهی 4
- هاروی، دیوید (1376)، عدالت اجتماعی و شهر، ترجمهی فرخ حامیان، تهران، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری
- بحرینی، حسین (1378)، تحلیل فضاهای شهری، چاپ دوم، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
- لینچ، کوین، سیمای شهر، ترجمه منوچهر مزینی، چاپ پنجم، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
- کالن، گوردن (1377)، گزیده منظر شهری، ترجمه منوچهر طبیبان، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران
-عزیزی، محمد مهدی (1386)، محله مسکونی پایدار (مطالعه موردی نارمک)- مجله هنرهای زیبا، شماره27
- لینچ، کوین (1376)، تئوری شکل خوب شهر، ترجمه سید حسین بحرینی، انتشارات دانشگاه تهران
- شیعه، اسماعیل (1380)، مقدمه ای بر مبانی برنامه ریزی شهری، تهران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران
Barton, Hugh, et al (2003), Shaping Neigh bourhoods: Aguide Rorhealth, Sustain ability and Vitality, Sponpress, London and Newyork.
/ج