تاریخ سومر

سومر (یا شومر) یکی از تمدن های نخستین خاورمیانه باستان است که از زمان نخستین اسناد ضبط شده در میانه هزاره چهارم ق.م، تا برخاستن بابل در اواخر هزاره سوم ق.م، در قسمت جنوبی میان دو رود (جنوب شرقی عراق کنونی)
دوشنبه، 28 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاریخ سومر
تاریخ سومر

 

پژوهشگر : محسن سومریان




 
سومر (یا شومر) یکی از تمدن های نخستین خاورمیانه باستان است که از زمان نخستین اسناد ضبط شده در میانه هزاره چهارم ق.م، تا برخاستن بابل در اواخر هزاره سوم ق.م، در قسمت جنوبی میان دو رود (جنوب شرقی عراق کنونی) قرار گرفته است. به نظر می رسد که سومر، به همراه مصر باستان، نخستین جوامعی باشند که در سکونت گاه های دائمی زندگی می کردند.

نژاد و خاستگاه سومریان

درباره خاستگاه سومریان پیش از آمدن ایشان به میان دو رود هیچ سند و گواه و راهنمای تاریخی وجود ندارد برخی از دانشمندان خاستگاه ایشان را از فلات ایران و از سوی شرق (شرق) دانسته اند. علی پاشا صالح سومریان را از تبار قفقازی (همنژاد با چچن ها و گرجی ها) دانسته و خط سیر مهاجرت ایشان را از شمال غربی ایران نوشته است ولی برای اثبات این نظریه مدرکی تاریخی وجود ندارد. سومریان مردمانی غیر سامی بودند.
عبارت شومر، که سومر نیز از آن ناشی می شود، احتمالا از عبارت (ki en gi(r گرفته شده است که یک کلمه سومری است برای سومر. احتمالا به معنی «سرزمین سومری زبانان». چنانچه کلمه شومر از (ki en gi(r گرفته شده باشد، پس شینهر Shinar بابلی، سنگر Sngr مصری و شنهر (Šanhar(a هیتیایی، شکل و تلفظ غربی شومر است، اما این احتمال هم وجود دارد که کلمه شومر، یک عبارت اکّدی، برای جنوب بابل بوده باشد.

ورود سومریان

تاریخ ورود سومریان به این سرزمین دقیقا معلوم نیست، ولی بر اساس کاوشهای باستان شناسان سومریان حدودا ۴.۵۰۰ سال ق.م اولین تمدن درخشان بشری را پایه گذاری کردند و دولت شهرهای باشکوهی چون اور، اوروک، نیپور، کیش، لاگاش، اریدو و غیره بنا نهادند، لازمه ایجادچنین تمدنی اینست که سومریان حداقل ۵۰۰ سال قبل از بوجودآوردن دولت شهرها، در منطقه حضورداشته باشند یعنی می توان گفت سومریان ۵.۰۰۰ ۴.۰۰۰ ق.م سال ق.م در منطقه میان دو رود بوده اند.این باور که چرا سومریان را اولین قوم تشکل یافته میخوانند چند علت دارد. ابتدایی ترین و برترین آثار کشاورزی که نشانهٔ زندگی اجتماعی آنان است،ابزار سازی ودانش استفاده از فلزات،خط و نوشته که مهم ترین اختراع بشری است (خط سومریان میخی بوده و حدود ۴.۵۰۰ تا ۵.۰۰۰ سال قدمت دارد) و وجود شهرهای مستقل.

زبان سومریان

زبانشناسان زبان سومری را جزء زبان های تکخانواده (منفرد) یعنی بدون خویشاوندی در میان زبانهای امروزی دسته بندی کرده اند. برخی تلاش ها در پیوند دادن زبان سومری با زبان های دراویدی هند, اورالی و نیز آلتایی با شکست روبرو شده است.
در مورد ریشه زبانی این قوم اختلاف نظر بین تاریخ دانان وجود دارد. دانشنامه بریتانیکا مینویسد: «زبان سومری، زبانی منفرد و کهن ترین زبان مکتوب موجود است. این زبان برای نخستین بار در حدود ۳.۱۰۰ پیش از میلاد در جنوب میان دو رود گواهی گردیده و در طول هزاره سوم ق.م. رشد و توسعه یافته است. در حدود ۲.۰۰۰ پیش از میلاد، زبان سومری به عنوان زبانی محاوره ای، با زبان سامی اکدی (آشوری بابلی) جای گزین شد اما کاربرد کتبی آن کمابیش تا پایان حیات زبان اکدی، در حوالی آغاز عصر مسیحیت، ادامه داشت. زبان سومری هرگز بسیار فراتر از مرزهای اصلی خود در جنوب میان دو رود توسعه نیافت؛ شمار اندک گویندگان بومی این زبان، تناسبی با اهمیت عظیم و تأثیرات زبان سومری بر توسعه تمدن میان رودان و تمدن های دیگر، در همه مراحل آنان، نداشت».
تاریخ سومر
واژه های سومری در دیگر زبان ها

دیپی:

واژه سومری دوب DUB که معنی کتیبه و سنگ نوشته را دارد، در زبان ایلامی (خوزی) به گونه ی Tup pi me به همان معنا دیده می شود. در زبان پارسی باستان نیز به گونه ی دیپی دیده می شود. و از آن مشتقات گوناگونی درست شد مانند دیپیر (دبیر)، دیپیستان (دبستان)، دیپی وان (دیوان) و دبیرستان. اما این که این واژه از کدام زبان است شاید براستی نتوان مشخص کرد، زیرا ایلامی ها هم همپای سومریان بوده اند.

تصورات دینی سومریان

باستان شناسان ،براین باورند که سومریان بت پرست بوده اند. مردمان آن اعصار مانند عیلامیان، هورییان، کاسی ها، اورارتوها و... همه بت می پرستیدند و یکتاپرستی هنوز مطرح نبود. ذکر این نکته لازم است که بت پرستی سومریان با نوع بت پرستی اکدیان و آشوریان فرق اساسی داشته است.
علاوه بر خدایگان مجزایی که مختص هر شهر سومری بوده است سه رب النوع مشترک نیزداشته اند:
۱) آنو – فرمانروای آسمانها
۲) بعل – خدای زمین
۳) اآ – خدای دره عمیق
خدایان مذکور الهه روح های پاک ونجیب بودند وسومریان برای در امان ماندن از ارواح خبیث ،عفریت و دیو قربانی نموده و نذرونیاز می کردند. به بیان دیگر ایشان به مثابه تعلیمات دین زرتشت به دو نیروی خیر وشر اعتقاد داشتند،آنها به روح وغلبه نهایی خیر برشر اعتقادداشته و برای در امان ماندن از شر قربانی می کردند. بعضی از خدایان دارای زوجه بودند وبسیاری از ربه النوعها نیز دارای پدری از جنس خدا بودند.
از نظر سومریان، خداوندان نیز چون انسان دارای غضب، شهوت، سنگ دلی، عشق، نفرت و سایر صفات بودند و مانند روحانیان زرتشتی خادمان دینی سومری نیز ارج و قرب فراوانی درتوده های مردم داشتند.
سومریان اعتقاد داشتند که خدایان نیز چون شاهان زندگی توام با رفاه و آسایش دارند به این دلیل عبادتگاهایشان را مزین به اشیاء قیمتی و جواهرات ووسایل زینتی می کردندکه شباهتی تام با آتشکده های زرتشتی داشته است.
آنان بزرگ شهر را “پاتئسی” می نامیدند و اعتقاد داشتند که او به نیابت از خدایان به رتق وفتق امور شهر می پردازد.

شهر کشورها

سومر در اواخر هزاره چهارم ق.م، به تعداد زیادی شهر کشور مستقل تقسیم شده بود. هر کدام از این شهر کشورها بر معبدی که مختص خدای نگهبان شهر بود، مرکزیت یافته بود؛ و توسط یک کاهن («انسی» ensi) یا پادشاه («لوگال» lugal)، که صمیمانه تشریفات مذهبی شهر را به انجام می رساند، اداره می شد.
شهر کشورهای اصلی سومر (از شمال به جنوب) به شرح زیر است:
ـ ماری
ـ آگاده
ـ کیش
ـ بورسیپّا
ـ نیپّور
ـ ایسین
ـ آداب
ـ شوروپّاک
ـ گیرسو
ـ لاگاش
ـ بد تیبیرا
ـ اوروک
ـ لارسا
ـ اور
ـ اریدو
شهرهای کوچکتر:
ـ سیپّار
ـ کوثا
ـ دیلبت
ـ ماراد
ـ کیسورا
ـ زابالا
ـ اوما
ـ کیسیگا
ـ آوان
ـ هامازی
ـ اشنونا
ـ آکشاک
ـ زیمبیر
ـ تاریخ
تاریخ سومر به دوره های زیر تقسیم می شود.
دوران عبید ۵.۳۰۰ ۳.۹۰۰ ق.م
دوران اوروک چهارم ۳.۹۰۰ ۳.۲۰۰ ق.م
دوران اوروک سوم ۳.۲۰۰ ۲.۹۰۰ ق.م
دوران دودمان آغازین یکم ۲.۹۰۰ ۲.۸۰۰ ق.م
دوران دودمان آغازین دوم ۲.۸۰۰ ۲.۶۰۰ ق.م
دوران دودمان آغازین سوم الف ۲.۶۰۰ ۲.۵۰۰ ق.م
دوران دودمان آغازین سوم ب ۲.۵۰۰ ۲.۳۳۴ ق.م
دوراه دودمان لاگاش ۲.۵۵۰ ۲.۳۸۰ ق.م
دوران دودمان اکد ۲.۳۳۴ ۲.۱۹۳ ق.م
دوران گوتی ها ۲.۱۹۳ ۲.۱۱۳ ق.م
دوران اور سوم ۲.۱۱۲ ۲.۰۰۴ ق.م
شهرهای سومر

شهرهای بزرگ

ـ آداب: (بسمیه کنونی) شهری در سومر (عراق امروزی) بود میان تلّوح و نیپّور.
ـ اِریدو: (یا اِریدوگ/اورودوگ، از زبان سومری اِری دوگّا = "شهر خوب") شهری باستانی در هفت مایلی جنوب باختری شهر اور بود. به گفته فهرست پادشاهان سومر، اِریدو نخستین شهر جهان بوده است. در خط آغازین این فهرست می خوانیم:
"[نَم] لوگال اَنتَ اِدِّ اَبَ
[اِری]دو نَم لوگال لَ"
"آنگاه که سلطنت از آسمان فروفرستاده شد،

سلطنت در اِریدو بود"

ـ آگاده (اکّد): شهری بود در شمال میان دو رود، واقع در کرانه باختری رود فرات، بین سیپّار و کیش. (امروزه در پ. ۵۰ ک.م جنوب باختری مرکز بغداد قرار دارد). میان سده های ۲۴م و ۲۵م پ.م، به دنبال پیروزی های سارگُن، به اوج نیرومندی اش رسید. نام اکّد، از واژه اکّدو : akkad می آید که در دوره بابل کهن به کار می رفت.
ـ اور: شهری باستانی در جنوب میان دو رود بود که در نزدیکی دهانه (آن زمان) رودهای دجله و فرات در خلیج فارس، نزدیک به اِریدو قرار داشت. پنداشته می شود که نخستین تمدّن شناخته شده در تاریخ جهان بوده است. به احتمال، اور در دوره عبید مسکونی شده باشد.
ـ اوروک: شهری باستانی در سومر و پس از آن بابل بود، واقع در بستر خاوری رود فرات، ۳۰ ک.م خاور السّماوات، الموثنّه، عراق. این نظریه که نام عراق از نام اوروک گرفته شده هنوز به اثبات نرسیده است.
اوروک در زمان اوج خود، به احتمال ۵۰.۰۰۰ تا ۸۰.۰۰۰ نفر جمعیت داشته و بزرگترین شهر جهان در زمان خودش، و یکی از نخستین شهرهای جهان، و مهم ترین و کهن ترین شهر سومر بوده است. اوروک، پایتخت گیلگامش، قهرمان حماسی سومریان بود. گفته می شود که دیوارهایش به دستور گیگامش، یا اِنمرکار پادشاه پیش از او، ساخته شد.
به گفته فهرست پادشاهان سومر، اوروک توسط اِنمرکار، که پادشاهی تشریفاتی را از شهر اِآنا با خود آورده بود، پایه گذاری شد. پدر او «مِش کی اَگ گشِر» به دریا افتاد و ناپدید شد. به گفته کتاب مقدّس (پیدایش ۱۰:۱۰) اِرِخ، دوّمین شهری بود که توسط نمرود پایه گذاری شد.

ایسّین

ـ بد تیبیر: یک شهر باستانی سومری بود که در نزدیکی اومّا قرار داشت. مکان احتمالی آن، تلّ المدین کنونی است. برپایه فهرست پادشاهان سومر، بد تیبیرا پیش از طوفان نیز پادشاه داشته است. خدای اصلی شهر لولال و معبد شهر اِموش کالاما نام داشت. پایه گذار این شهر خدا پادشاه اِنمِنلوآنا بود. سه تن بر این شهر پادشاهی کرده اند: اِنمِنلوآنا، اِنمِنگالانّا، و دوموزید.
ـ بورسیپّا: شهر باستانی مهمی در سومر بود که در دو سوی دریاچه ای نزدیک ۱۷.۷ ک.م (۱۱ مایل) جنوب باختری بابل، بر کرانه خاوری رود فرات واقع بود. ناحیه بورسیپّا اکنون برص نمرود خوانده می شود.
ـ شوروپّاک: شهری باستانی در سومر بود که کوروپّاگ (شفا گاه) هم خوانده می شد. در جنوب نیپّور و بر کرانه های رود فرات قرار داشت. شوروپّاک به انلیل خدابانوی غلات و هوا ارزانی شده بود.
ـ کیش: در محل الاوحیمر کنونی است و شهر باستانی سومر بود واقع در ۱۲۰ ک.م خاور بابل؛ اکنون پیرامون ۸۰ ک.م جنوب بغداد. فهرست پادشاهان سومر می گوید که کیش نخستین شهری بود که پس از طوفان دارای پادشاه شد. نگهبان شهر زابابا نام داشت.
ـ گیرسو: (تلّوح کنونی، استان ذیقار) شهری در سومر باستان بود واقع در ۲۵ ک.م شمال باختری لاگاش. در زمان گودئا، در واقع تختگاه پادشاهی لاگاش به شمار می رفت و پس از آنگه نیروی سیاسی به لاگاش جابجا شد، به مرکز مذهبی تبدیل گشت. گیرسو به احتمال در دوره عبید (هزاره ۵م پیش از میلاد) مسکون شده است. گیرسو پس از دودمان سوّم اور، همه اهمیّت خود را از دست داد، اما تا سده ۲وم پیش از میلاد، مسکون به جا ماند.
ـ لاگاش: (به اکّدی لاگاش) یا سیرپورلا (به سومری شیربورلا، تل الهبه کنونی)، واقع در شمال خاوری پیوندگاه دجله و فرات خاور اوروک، یکی از کهن ترین شهرهای سومر و پس از آن بابل بود.
ـ لارسا: (تلّ السّنکره امروزی) شهر مهمی در سومر باستان بوده است که در ۲۵ ک.م جنوب خاوری اوروک، نزدیک کرانه خاوری آبراه «شط النّیل» قرار داشت.
ـ ماری: شهری باستانی در سوریه بود که در ناحیه تل حریری کنونی، ۱۱ کیلومتری شمال باختری محل ابوکمال کنونی، بر کرانه غربی رود فرات، ۱۲۰ ک.م جنوبی دیر الزّّور قرار داشت. پنداشته می شود که از هزاره ۵م پیش از میلاد مسکونی بوده است. همچنین پنداشته می شود که ابراهیم (ع) بر سر راهش از اور تا حرّان، از ماری گذشته باشد.
ـ نیپّور: (به سومری نیبرو:Nibru، به اکّدی نیبّور:Nibbur اکنون در استان القدیسیه قرار دارد) یکی از مهمترین شهرهای باستانی همه بابل بود چرا که پایتخت مذهبی سومریان به شمار می رفت.
نیپور در محل شهر امروزی نُفَر قرار دارد و در زمان باستان در کنار مسیر رودخانه فرات آن زمان قرار داشت.

شهرهای کوچک

ـ اِشنونّا: نام شهری است باستانی در میان دو رود پایین است.
ـ آکشاک: شهری باستانی در سومر بود که در مرز شمالی اکّد قرار داشت. نخستین بار در سندی پیرامون سال ۲۶۰۰ پ.م به نام آکشاک بر می خوریم.

ـ اومّا

ـ دیلبت
ـ زابالا: (تلّ البزیخ امروزی) شهری در سومر باستانی جایی که اینک در ذیقار، عراق است.

ـ زیمبیر

ـ سیپّار: (تلّ ابو هبّه امروزی، به سومری زیمبیر: "شهر پرنده") شهر باستانی بابل، در کرانه خاوری رود فرات، ۶۰ ک.م شمال بابل بود.
ـ کوث: (تلّ ابراهیم) شهری باستانی در سومر بود که در کرانه راست شاخه خاوری فرات بالا، شمال نیپّور قرار داشت و یک شهر مذهبی بود.
ـ کیسورا
ـ کیسیگا
ـ ماراد
توفان نوح به روایت سومریان و بابلیان
زیسودرا ی سومری (بمعنی "زندگی با روزهای طولانی"، یونانی شده Xisuthros)، آتراهاسیس (بسی هوشمند) اکّدی، و اوتناپیشتیم (او که عمر دراز یافت)، قهرمانان افسانه توفان خاور نزدیک باستان هستند.

زیسودرا

زیسودرا یه معنی «زندگی دراز یافته» یا «زندگی با روزهای دراز» است. افسانه زیسودرا از یک لوح چندپاره که به زبان سومری نوشته شده است، شناخته می شود. بخش نخست آن با آفرینش انسان و حیوانات و بنای نخستین شهرها اریدو، بدتیبیرا، لاراک، سیپّار، و شوروپّاک، سر و کار دارد. پس از بخشی از لوحه که گم شده است، می آموزیم که خدایان تصمیم گرفتند تا برای نابودی بشر توفانی بفرستند. خدای اِنکی، به زیسودرا که در شوروپّاک بود هشدار داد تا کشتی بزرگی بسازد. متنی که چگونگی ساخت این کشتی را شرح می دهد نیز گم شده است. سپس توفان را شرح می دهد. توفانی سهمگین برای هفت روز خروشید. سپس اوتو (خورشید) پدیدار می گردد، و زیسودرا پنجره ای را می گشاید، سجده می کند، و یک گاو نر و یک گوسپند را قربانی می نماید. سپس باز هم بخشی از متن گم شده است. آنگاه که توفان پایان می پذیرد، زیسودرا برای آن (خدای آسمان) و اِنلیل (خدای خدایان)، که "روح ابدی" به او داد، سجده می نماید، و خود می رود تا در دیلمون زندگی کند. باقیمانده این داستان گم شده است.

آرتاهاسیس

افسانه آرتاهاسیس اکّدی به ما می گوید که چگونه خدای اِنکی به آرتاهاسیس (بسی هوشمند) هشدار داد تا برای رهای از توفان کشتی بزرگی بسازد. افسانه زیسودرا روشن نمی سازد که آیا این توفان یک توفان رودخانه ای بوده است یا چیز دیگری. اما افسانه آرتاهاسیس به روشنی می گوید که این توفان یک توفان رودخانه ای محلّی بوده است: "همچون سنجاقک، (اجساد) آنها رودخانه را پر نمودند."
همچنین آرتاهاسیس در این لوح به ما می گوید: "من آرتاهاسیس هستم. من در نیایشگاه اِآ (اِنکی) خداوندم، زندگی می کردم."
پیش از دوره دودمانی آغازین، پادشاهان زیردست کاهنان بودند و اغلب در همان نیایشگاهی زندگی می کردند که کاهنان زندگی می نمودند.

اوتناپیشتیم

در یازدهمین لوح از افسانه گیلگامش بابلی، اوتناپیشتیم (دورافتاده) پادشاه خرمند شهر کشور سومری شوروپّاک است، که همراه با همسرش، از توفانی بزرگ که توسط اِنلیل، برای غرق کردن همه موجودات زنده روی زمین فرستاده شده بود، نجات یافت. اونتاپیشتم به طور مرموزی توسط اِآ خدای آب، از برنامه اِنلیل آگاه شد و برای نجات خود، خوانده اش، و نمایندگانی از هر جفت حیوان، قایق یا کشتی بزرگی ساخت. پس از توفان، زمانی که آبها فرونشست، کشتی بر کوه نصیر فرود آمد. زمانی که کشتی اوتناپیشتیم برای هفت روز از حرکت باز ایستاد، فاخته ای را رها ساخت، فاخته استراحتگاهی نیافت و بازگشت؛ سپس پرستویی رها ساخته شد، که چون جای امنی نیافت بازگشت؛ آنگاه در روز سوّم کلاغی رها ساخته شد، که بازنگشت. آنگاه اوتناپیشتیم ، بر سر کوه نصیر، برای اِآ قربانی نمود. پس از توفان، به اوتناپیشتیم و همسرش ابدیت بخشیده شد؛ پس از آن، او از سوی خدایان برگرفته شد، تا برای همیشه، بر "دهانه رودخانه ها" زندگی کند، و به او لقب "دورافتاده" داده شد.

دوره پیش از تاریخ

هنگامی که دبیران سومری به نوشتن اسطوره ها و افسانه های کهن پرداختند، از آفرینش جهان، شاهانی که درازای سال های پادشاهی آنان چندان زیاد است که در باور نمی گنجد، و سیل بزرگی که جمعیت جهان را به نابودی تهدید می کرد سخن گفتند.
سومریان فهرستی از پادشاهان خود دارند که دربرگیرنده نام پادشاهان سومر از آغاز آفرینش جهان، تا تسخیر سومر به دست اکّدیان است. این فهرست که خشک و خالی از توضیحات است، دربرگیرنده هم پادشاهان افسانه ای و هم پادشاهان تاریخی است.
نخستین شاهان سومری در دوران پیش از تاریخی حکمرانی می کردند و برای سال های دراز و باورناپذیری زندگی می کردند. این شاهان از پنج شهر مهم سومری در دوران پیش از توفان، پادشاهی می کردند. این شهر ها عبارتند از:
اریدو، که بر پایه برخی روایات سومری نخستین شهری است که توسط انسان بنا شد. میهن «اَدَپا» بوده که به زبان بابلی «آدم» خوانده می شود. اریدو وقف «اِنکی» خدای آب و فرزانگی بود. اریدو تنها در دوره پیش از توفان، قدرتمند بوده و در دوره تاریخی، به احتمال بخشی از شهر دولت اور بوده است. در دوره پیش از توفان چندین پادشاه بر این ناحیه فرمان راندند.
آلولیم، ۲۸.۰۰۰ سال
آلیاگار، ۳۶.۰۰۰ سال
سپس، پادشاهی به «بَد تیبیرا» منتقل شد.
بَد تیبیرا، سرزمینی بود میان اور و لاگاش، که در دوره تاریخی شهری بی اهمیت بود. خدای این شهر دوموزی بود. در این شهر هم در پی پادشاهان اریدو، افرادی به پادشاهی رسیدند.
اِن مِن لو آننا، ۴۳.۲۰۰ سال
اِن مِن گال آننا، ۲۸.۸۰۰ سال
دوموزی، ۳۶.۰۰۰ سال
سپس، پادشاهی به «لاراک» منتقل شد.
لاراک، که موقعیت آن به دست نیامده است اما پنداشته می شود که بر رود دجله و در خاور کیش قرار داشته است. این شهر وقف «پابلیسگ» خدای درختان بود.
اِن سی پازی آننا، ۲۸.۸۰۰ سال
سپس، پادشاهی به «سیپّار» منتقل شد.
سیپّار، شمالی ترین شهر سومر بود. خدای شهر «اوتو» نام داشت که خدای خورشید یا خدای عدالت بود.
اِن مه دور آننا، ۲۱.۰۰۰ سال
سپس، پادشاهی به «شوروپّاک» منتقل شد.
شوروپّاک، میهن «زیسودرا»، یا نوح سومری است. او شاهزاده یا یک نجیبزاده شوروپّاکی و به احتمال پسر «اوبارتوتو» بود. همچنین احتمال می رود که پادشاهی نیز کرده باشد. شوروپّاک وقف «آن سود» خدای غلات بود.
اوبارتوتو، ۱۸.۶۰۰ سال
سپس سیل و توفان سرزمین سومر را فراگرفت. با این رخداد از دوره پیش از تاریخ سومر بیرون می آییم، و با فروکش کردن توفان، به دوران دودمانی گام می نهیم.
همه شاهان سومری دوره پس از توفان تا دوره تاریخی، در کیش پادشاهی می کردند. نیمی از آنها اسامی سامی دارند؛ این مسئله بدین معینی است که در آن زمان، اقوام سامی در سومر مستقر شده بودند. پادشاهان افسانه ای سومر، از دوره پس از توفان تا دوره تاریخی بدین قرار هستند:
«گا اور»؛ ۱.۲۰۰ سال پادشاهی کرد.
«گولا نیدابا آنناپاد»؛ ۹۶۰ سال پادشاهی کرد.
«پالا کیناتین»؛ ۹۰۰ سال پادشاهی کرد.
«نانگیشلیشما»؛ دوره پادشاهی او نامشخص است.
«باهینا»؛ دوره پادشاهی او نامشخص است.
«بوآنوم»؛ ۸۴۰ سال پاشداهی کرد.
«کالیبوم»؛ ۹۶۰ سال پادشاهی کرد.
«گالوموم»؛ ۸۴۰ سال پادشاهی کرد.
«زوکاکیپ»؛ ۹۰۰ سال پادشاهی کرد.
«آتاپ»؛ ۶۰۰ سال پادشاهی کرد.
«ماشدا»، پسر «آتاب»؛ ۸۴۰ سال پادشاهی کرد.
«آروروم»، پسر «ماشدا»؛ ۷۲۰ سال پادشاهی کرد.

دوره دودمانی آغازین یکم

سومریان، در بیشترینه هزاره سوّم پیش از میلاد، فرمانروایان میان دو رود بودند.آنها نزدیک به ۳.۵۰۰ سال قبل از میلاد، با یک تصمیم گیری و رأی دیگری مردمی، یک نظام پادشاهی موروثی را برپا ساختند. نقش این شاهان کوچک محلی، اداره امور شهر و حفاظت از آن، در برابر تهاجمات احتمالی بیگانگان بود، که می توانستند از کوههای نزدیک در عیلام، آنان را مورد هجوم قرار دهند.
دوره دودمانی آغازین یکم (نزدیک به ۳.۰۰۰ ۲.۸۰۰ ق.م) دربرگیرنده آغاز تمدّن سومر و برآمدن شهر دولت هاست. برخی پژوهشگران بر این باورند که سومریان در آغاز نوعی نظام دموکراسی ابتدایی داشتند و همه شهروندان می توانستند رأی بدهند. آنها حتی می توانستند در اینکه آیا به جنگ بروند یا نه، رأی بدهند. آنها می پندارند که شاهان نیز در ابتدا، حتی در مواقع جنگ، توسط شوراهای شهری برگزیده می شدند.
در اسطوره های سومری آمده است که «کیش» نخستین شهری بود که پس از توفان، دارای شاه شد و بر سومر فرمانروایی کرد. سومر بطور اسمی اتحاد یافت و همه دولت شهر ها کیش را بعنوان آقابالاسر خود شناختند. اما در واقع، هر شهر استقلال داشت و گهگاه به کیش باج می پرداخت. شاهان آتی، خود را «شاه کیش» خواندند تا پادشاهیشان را قانونی جلوه دهند. به نظر می رسد که شاهان کیش، کنترل نیپّور (شهر مذهبی سومریان) را در اختیار داشتند.
سومریان، حکمرانان خود را با عناوینی چون «اِنسی»، «لوگال» و «اِن» خطاب می کردند. اِنسی کسی بود که تنها بر یک شهر فرمان می راند؛ لوگال به کسی می گفتند که بر دو شهر یا بیشتر فرمانروایی داشت و اِن، یک عنوان کهن بود که بعد ها به کاهنان داده شد.
نخستین دودمان تاریخی سومر، در آغاز هزاره سوّم ق.م، توسط «اِتانا» و در شهر کیش پی افکنده شد. در دوران پادشاهی «اِتانا»، شهر «کیش» به صورت شهر مهمی در سومر درآمد. بر پایه فهرست پادشاهان سومر، اتانا ۱.۵۶۰ سال پادشاهی کرد.

دوره دودمانی آغازین دوم

این دوره از ۲.۸۰۰ ق.م تا حدود ۲.۴۴۰ ق.م به درازا انجامید و با پایه گذاری دودمان نخست اوروک توسط «مِسکیانگاشِر» آغاز می گردد. فهرست پادشاهان سومر می گوید که او «به دریاها فرود آمد و از کوه ها بالا رفت»؛ که شاید به خلیج فارس و بلندی های عیلام اشاره داشته باشد و این معنی را می رساند که او می خواسته به فتوحات خارجی دست بزند.
«اِن مِر کار»، پسر و جانشین مِسکیانگاشِر بود. بر پایه افسانه ها، او سرزمین آراتا، که نزدیک دریای مازندران (دریای کاسپی) بوده است را تحت انقیاد درآورد.
در روزگار پادشاهی «لوگَلبَندَه» و «دوموزی» سوّمین و چهارمین شاه دودمان نخست اوروک، عیلامیان از کوه هایی که در آن زندگی می کردند به سومر تاختن آوردند.
در سده ۲۷ ق.م، پادشاهان مهمی در تاریخ سومر پدید آمدند. «اِنمِنباراگِسی» (ح. ۲.۷۰۰ ق.م) در کیش، «گیلگامِش» در اوروک، و «مِسکالادونگ» و «آکالامدونگ» در اور. به نوشته دبیران بابلی، «اِنمِنباراگِسی» عیلام را فرمانگزار خویش کرد؛ و از نظر آنان این نخستین رویداد سیاسی پس از توفان بوده است؛ همچنین سرانجام حاکمیت کیش تسلیم اوروک در جنوب بابل گردید.
«اِنمِنباراگِسی» کهن ترین شاه سومری است که از نظر تاریخی به اثات رسیده است. گفته می شود که با «گیلگامِش» شاه اوروک جنگیده باشد. او خانه اِنلیل را در نیپّور ساخت یا بازسازی کرد. فهرست پادشاهان سومر از وی با عنوان «کسی که جنگ افزارهای سرزمین عیلام را خُرد کرد» یاد می کند. بنابراین به احتمال زیاد او عیلامیان را شکست داده است. پسرش آگا (ح. ۲.۶۸۰ ق.م) نیز اوروک را محاصره کرد اما مجبور به ترک محاصره شد. سرانجام او از گیلگامِش شکست خورد و کیش به دست گیلگامِش افتاد و حاکمیت آن پایان یافت.
در ۲.۵۷۰ ق.م، «اوهوب»، دودمان دوّم کیش را پی افکند و خراجگذار اوروک بود. «مِسیلیم» شاه بعدی کیش (ح. ۲.۵۷۰ ق.م) استقلال کیش را از «لوگال کیدول» (۲.۵۶۰ ۲.۵۵۰ ق.م) آخرین شاه دودمان نخست اوروک به دست می آورد و اوروک را تسخیر می کند. مِسانّپادّا (۲.۵۶۰ ۲.۵۲۵ ق.م) شاه اور و پایه گذار دودمان نخست اور، پسر «مِسکالادونگ» بود. او اپسین شاه اوروک را همچون مسالیم شاه کیش، بر می اندازد و خود را «شاه کیش» می نامد.
سرانجام، «بَلولو» آخرین شاه دودمان نخست اور، در ۲.۴۴۰ ق.م، از دولت عیلامی آوان شکست می خورد و دودمان نخست اور پایان یافت.

دوره دودمانی آغازین سوم

دوره دودمانی آغازین سوّم، از ۲.۴۴۰ تا ۲.۳۳۴ ق.م به درازا انجامید. در این دوره چندین دودمان بر شهرهای سومری فرمان می راندند که در بیشتر مواقع در حال جنگ و ستیز با یکدیگر به سر می بردند. برخی از این دودمان ها توانمندی بیشتری داشتند چنانکه توانستند بر همه سرزمین سومر فرمان رانند. اما دودمان های حاکم بر سومر در این دوره عبارتند از:
دودمان نخست لاگاش (۲.۵۷۰ ۲.۳۴۲ ق.م)
دودمان آداب (۲.۵۵۰ ۲.۴۰۰ ق.م)
دودمان ماری (۲.۵۰۰ ۲.۳۳۴ ق.م)
دودمان آکشاک (۲.۴۵۰ ۲.۳۶۰ ق.م)
دودمان دوّم اوروک (۲.۴۳۲ ۲.۳۴۰ ق.م)
دودمان دوّم اور (۲.۴۳۰ ۲.۳۴۰ ق.م)
دودمان سوّم کیش (۲.۴۰۰ ۲.۳۶۰ ق.م)
دودمان چهارم کیش (۲.۳۶۰ ۲.۳۴۰ ق.م)
دودمان سوّم اوروک (۲.۳۴۵ ۲.۳۱۶ ق.م)

دوره واپسین تاریخ سومر

با سقوط دودمان سوّم اور (۲.۰۰۴ ق.م)، شاهد پایان کار سومریان بعنوان یک نیروی سیاسی هستیم. سامی ها این بار زیر لوای اَموری ها، بار دیگر سومر را اشغال کردند و البته آنها نیز زیر بار تمدّن سومر رفته به پرستش خدایان سومری رو آوردند. حکومت های محلی بار دیگر سربرآوردند که مهمترین آنها، پادشاهی های ایسین و لارسا بودند که هر دو توسط دو اَموری پایه گذاری شدند. این دوره را، واپسین دوره تاریخ سومر نام نهاده اند، چرا که نخست در این دوره سرزمین های سومری زیر حکمرانی اقوام اَموری درآمد، و دوّم آنکه در پایان این دوره، همه شهر های سومری زیر سلطه پادشاهی عیلام و نیز پادشاهی تازه پایه گذاری شده بابل فرورفتند و سومریان، بعنوان یک موجودیت تاریخی، به واقع از صفحه روزگار محو گشتند.
دودمان هایی که در این دوره در سرزمین سومر به حکمرانی پرداختند عبارتند از:
دودمان اِشنوننا (۲.۰۲۸ ۱.۷۶۳ ق.م)
دودمان نخست لارسا (۲.۰۲۵ ۱.۷۶۳ ق.م)
دودمان دوّم ایسین (۲.۰۱۷ ۱.۷۹۴ ق.م)
دودمان ششم اوروک (ح. ۱.۸۷۰ ۱.۸۰۲ ق.م)
دودمان ماری (ح. ۱.۸۳۰ ۱.۷۵۹ ق.م)
منبع:آفتاب http://www.aftabir.com



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.