منبع: راسخون
چکیده
این پژوهش میکوشد در قالب یک مقاله به بررسی مقوله جنگ در شبه جزیره عربستان بپردازد. برههای که اهمیت ویژه در این تحقیق دارد اندکی قبل از میلاد پیامبر (ص) و طول حیات زندگی رسول الله است. دو محور اساسی پژوهش، ایام العرب و جهاد الهی از نگاه پیامبر (ص) میباشد. تاریخچه جنگهای جاهلی اعراب و آداب و رسوم آنان در قسمت نخست و تقسیمات جنگ، مفهوم جهاد و نگاه پیامبر (ص) در قسمت دوم مقاله مورد دقت قرار گرفته است.کلید واژهها:
جنگ، سیره رسول الله (ص) ، ایام العرب، جهادمقدمه
همیشه یکی از دغدغههای علمی مورخان، جامعهشناسان و انسانشناسان بررسی زندگانی اقوام و جوامع گوناگون بوده است. شیوه زندگانی انسانهای عصر جاهلیت در منطقه عربستان نیز از این قاعده مستثنی نیست. عصر تاریک جاهلیت از زوایای گوناگون مورد دقت قرار گرفته و ابعاد مثبت و منفی آن سنجیده شده است. آنچه که به این موضوع اهمیت ویژهای میدهد، زندگانی پیامبر اسلام (ص) است. شخصیت پیامبر (ص) در این برهه بسیار حائز اهمیت است؛ چون پیامبر از نگاه مسلمانان و غیر مسلمانان شخصیتی است که توانست ورق را برگرداند و جامعهای افسونزده را که رو به انحطاط داشت، جانی تازه بخشد. وی عناصر سست را کنار نهاد و نقاط قوت آن قوم را برجسته کرد تا بتواند خونی تازه در رگهای آن تمدن بدمد.یکی از عناصر اصلی و شناخته شده آن قوم مسأله جنگ است. مردمانی جنگجو که جنگ را افتخار میپندارند. شناخت این جامعه و نوع نگاهش به موضوع جنگ باید مورد دقت قرار گیرد تا روشن شود کدام شیوه متداول بوده و چه آثار مثبت ومنفی داشته است. شیوه برخورد پیامبر (ص) با آن قوم که آداب و رسوم خاصی داشتند میتواند به عنوان یک مدل برای امروز مورد ارزیابی قرار گیرد.
ایام العرب
تاریخچه جنگهای جاهلی اعراب
اندیشه و رفتار مردم عرب عصر جاهلیت را می توان از ابعاد گوناگون مورد دقت قرار داد و به واکاوی آن پرداخت؛ اما آنچه در این مقدمه باید به آن پرداخته شود مقولة جنگ است.جنگ یکی از مهمترین عناصر هویتی و شخصیتی مردم عصر جاهلی است. عنصر جنگ کلید واژهای است که به واسطه آن میتوان « خلق و خو» و «فرهنگ و تمدن» جامعه افسونزده جاهلی را شناخت.
«برابر نوشتههای ایرانی و رومی و یونانی، اعراب ساکن جزیرهالعرب و نواحی صحرای سوزان آن، مردمانی راهزن و نیمهوحشی بودند و کار آنها قتل و غارت و چپاول کاروانیان و شهرنشینان بود. فقط شهر یمن اهمیتی ویژه داشت که جزو ایران و در قلمرو شاهان ایرانی بود.»(1)
لازم به ذکر است که برخی از پژوهشگران دیدگاه معتدلتری دارند. در تاریخ فلسفه در جهان اسلامی آمده است: « عادت بر این است که پیش از اسلام را عصر «جاهلیت» بخوانند، تا گویای این باشد که در این عصر جهل و بدویت بر عرب سیطره داشته، و از حیث تمدن از دیگر همسایگان معاصر خود عقب تر بوده اند. این عقیده سبب آن شد که مورخان از وضع جزیره العرب، قبل از رسالت محمدی، و تمدن هایی که در آن سرزمین پدید آمد، کاملاً بی خبر بمانند. اما آثار مکشوفه ای که از قبیل تصاویر و کتیبه ها، که از نیم قرن پیش به این طرف، از مصادیر تاریخی عرب و ملل غیر عرب جمع آوری شده، خلاف این نظریه را اثبات کرده است.»(2)
انگیزه جنگ در عصر جاهلی میتواند موضوع جدی برای پژوهش باشد. « منابع تاریخ عرب، به ویژه ادبیات ایام العرب، نشان می دهند که جنگ نه تنها بخش عمده ای از زندگی عرب جاهلی بود، که از ارکان و مقومات زندگی در جزیره العرب به شمار می رفت. انگیزه های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، مانند یافتن چراگاه و محل زندگی، تنگی معیشت و امید به یافتن غذا و غنیمت، انتقام و خونخواهی و مهم تر از همه عصبیتهای قومی و قبیله ای، آتش جنگ را میان اقوام عرب، به ویژه بادیه نشینان، برمی افروخت. در میان شهرنشینان، مانند ساکنان مکه و یثرب و طائف، علاوه بر این انگیزه ها، دلایل دیگری، مانند دفاع از قافله های تجاری در برابر غارتگران بادیه نشین، نیز در بسیاری از موارد اسباب جنگ را فراهم می کرد.»(3)
برای یافتن تعداد دقیق جنگهای عصر جاهلیت میتوان از دو منبع تاریخ الطبری و الکامل فی التاریخ نام برد. علت اینکه الکامل فی التاریخ کنار تاریخ الطبری قرار گرفته است، این است که طبری از ذکر برخی از جنگ ها خودداری کرده و ابن اثیر این تحقیق را کامل نموده است. ابن اثیر نزدیک به شصت جنگ را نام می برد. برخی از آنها عبارتند از: جنگ زهیر بن کلاب کلبی با غطغان، جنگ بردان، جنگ خزاز، جنگ حارث اعرج و بنی تغلب، جنگ عین اباغ، جنگ کلاب، جنگ اواره، جنگ شعب جبله، جنگ ذات نکیف، جنگ غبیط، جنگ سلیم و شیبان، جنگ مسحلان، جنگ وقیط، جنگ شقیقه، جنگ مروت، جنگ اقران، جنگ سلان، جنگ ذیعلق، جنگ ساحون و جنگ بارق.(4) نکته جالب توجه این است که ابن اثیر با وجودی که دقت فراوانی نموده تا همه جنگها را ذکر کند، مینویسد: ما نام تاخت و تازهای گروههای اندک را نخواهیم آورد؛ زیرا شمار آن افزون است و از شمارش بیرون.(5)
یکی از نکاتی که در جغرافیای جنگهای عصر جاهلیت اهمیت دارد، مسأله آب است. در نواحی که آب وجود داشته جنگهای کمتری صورت میپذیرفته برخلاف مکانهایی که آب وجود نداشته است. «در نواحی ساحلی عربستان، یعنی قسمت هایی که مجاور دریای مدیترانه و بحر تلزم و دریای عربستان و دریای فارس بود، اقوام بالنسبه متمدن و شهرنشین سکونت گزیدند و تمدن هایی به وجود آوردند و بر عده شهرها و قصبات افزودند، اما نواحی دور از نقاط ساحلی، یعنی ربع الخالی و کویر که تقریباً تمام عربستان را تشکیل می داد، از مبانی تمدن برخوردار نمی شود و زندگی مردم آن سامان به بیابان گردی و چادرنشینی و قتل و غارت و چپاول می گذشت.»(6)
لازم به ذکر است که در خصوص تاریخ جنگهای جاهلی اعراب، سندهای مکتوبی وجود ندارد. آنچه موجود است، نقل قولهای شفاهی است که در دوره اسلامی توسط مورخین نگاشته شده است. رسول جعفریان مینویسد: «میراث تاریخی اعراب، بیش از هر چیز تحت عنوان «ایام العرب» جای می گیرد. در این اصطلاح، مقصود از «یوم» روزی است که واقعة مهمی در آن رخ داده و آن روز و واقعه «تاریخی» شده است. از این رو، «یوم» و «واقعه» در «یوم صفین» یا «وقعه صفین» به یک معناست. در این که عرب ها، خاطرة این روزها را حفظ کرده و به طور شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال می دادند و در مجالس ادبی و تفریحی خود می خواندند، تردیدی وجود ندارد. با این حال، باید دانست آنچه در کتابهای ادبی از «دوران جاهلیت و ایام العرب قبل الاسلام» برای ما بر جای مانده، انتقال آنها از دورة جاهلی به دورة اسلامی بر پایة روایات شفاهی بوده و تنها در دوره ای متأخر، توسط دانشمندان دورة اسلامی تدوین شده است.»(7)
بسیاری از اشعاری که از آن روزگار به یادگار مانده پیرامون جنگ است. فداکاریها، انتقامها و دلیریها که با قدرت تمام و بهره گیری کامل از الفاظ بیان شده است.
ویژگی و آداب
یکی از بهترین منابع برای شناخت ویژگیها و آداب مردم عصر جاهلیت نهج البلاغه می باشد. در چند جای نهج البلاغه به این موضوع پرداخته شده است.حضرت علی (ع) در خطبهای در وصف روزگار بعثت پیامبر (ص) میفرماید: «خدا پیامبر اسلام هنگامی مبعوث فرمود که از زمان بعثت پیامبران پیشین مدت ها گذشته، و ملّت ها در خواب عمیقی فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فراگرفته و اعمال زشت رواج یافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه می کشید و دنیا، بی نور و پر از مکر و فریب گشته بود. برگ های درخت زندگی به زردی گرایده و از میوه آن خبری نبود، آب حیات فروخشکیده و نشانه های هدایت کهنه و ویران شده بود. پرچم های هلاکت و گمراهی آشکار و دنیا با قیافه زشتی به مردم می نگریست، و با چهره ای عبوس و غم-آلود با اهل دنیا روبرو می گشت. میوة درخت دنیا در جاهلیّت فتنه، و خوراکش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب، و بر بیرون شمشیرهای ستم حکومت داشت.»(8)
حضرت در جایی دیگر به برخی از ویژگیهای روحی و اخلاقی عصر جاهلیت می نماید و توصیه میکند که انسانها از آن پرهیز کنند. «خدا را! خدا را! از تکبّر و خودپسندی، و از تفاخر جاهلی برحذر باشید، که جایگاه بغض و کینه و رشد وسوسه های شیطانی است، که ملتهای گذشته، و امتهای پیشین را فریب داده است، تا آنجا که در تاریکی های جهالت فرو رفتند، و در پرتگاه هلاکت سقوط کردند، و به آسانی به همان جایی که شیطان می خواست کشانده شدند. کبر و خودپسندی چیزی است که قلب های متکبران را همانند کرده تا قرن ها به تضاد و خونریزی گذراندند، و سینه ها از کینه ها تنگی گرفت.»(9)
در برخی از آیههای قرآن نیز سیمای اعراب دوران جاهلیّت ترسیم شده است. کنار هم نهادن آن آیهها پیشینه پریشان آن قوم را به نمایش میگذارد.
یکی از ویژگیهای اعراب عصر جاهلیّت زنده به گور کردن دختران بود. آنان فرزند دختر را مایه شرمساری میدانستند. قرآن در بیان این ویژگی آنان میفرماید: «وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثىَ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظِیمٌ * یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلىَ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فىِ الترُّابِ أَلَا سَاءَ مَا یحَکُمُونَ». «و هر گاه یکى از آنان را به دختر مژده آورند، چهرهاش سیاه مىگردد، در حالى که خشم [و اندوه] خود را فرو مىخورد. از بدىِ آنچه بدو بشارت داده شده، از قبیله [خود] روى مىپوشاند. آیا او را با خوارى نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ وه چه بد داورى مىکنند.» (10)
جهاد الهی در مکتب نبوی
تقسیم جنگ به سرایا، غزوات، ابتدایی و دفاعیوقتی مسلمانان و پیامبر در اثر کارشکنیها و آزار و عذیتهای فراوان مشرکان ناچار به هجرت شدند و از مکه به مدینه رفتند، در آنجا پیامبر حکومت تشکیل داد و به عنوان حاکم اسلامی شناخته شدند. ساختار قدرت شرایط جدیدی را میطلبید. پیامبر باید برای شهر یثرب که اطراف او را مشرکان و یهودیان در بر گرفته بودند، تدابیری می اندیشید. بدیهی است که حفظ کیان یک منطقه در آن زمان جز با تشکیل یک ارتش قوی امکان پذیر نبود. پیامبر در مدت ده سال که در مدینه بودند به انجام شصت « سریّه» و بیست و هفت «غزوه» پرداختند.(11)
«جنگهایى را که پیامبر (ص) شخصاَ در آنها شرکت داشتهاند در اصطلاح غزوه مىگویند و جنگهایى که پیامبر (ص) شخصاَ در آنها شرکت نداشتهاند، در اصطلاح سریّة مىگویند، بیشتر سیره نویسان این تقسیم بندى را در نظر داشتهاند.»(12)
« فقها در کتاب هایشان جهاد را به ابتدایی و دفاعی تقسیم کرده اند. مراد آنان از جهاد ابتدای جنگ با مشرکان و کافران است، برای اینکه آنان را به اسلام و توحید و عدالت دعوت کنند. مراد از جهاد دفاعی جنگ با کسانی است که به مسلمین هجوم آورده اند. این جهاد برای دفاع از حوزه اسلام و زمین های مسلمین و جان و مال و آبروی آنهاست.»(13)
مفهوم
جهاد از نظر لغوی واژهای عربی است از ریشه ج ه د به معنای مشقت، تلاش، مبالغه در کار، به نهایت چیزی رسیدن و توانایی.(14)جهاد از دیدگاه اصطلاحی به جنگ مشروع در راه خدا گفته میشود. جهاد عنوان یکی از ابواب فقه اسلامی نیز میباشد. مهمترین مفهوم اصطلاحی این واژه در متون دینی، گونهای خاص از تلاش است؛ یعنی مبارزه کردن در راه خدا با جان، مال و داراییهای دیگر خود با هدف گسترش اسلام یا دفاع از آن. (15)
در متون دینی، علاوه بر این معنای خاص و اصطلاحی، جهاد به مفهوم لغوی و عام خود نیز بسیار به کار رفته است، مانند تعبیر «جهاد اکبر» دربارة مجاهدت و تلاش نفس در برابر شیطان و هوای نفس. در احادیث نیز برخی از کارها به مثابه جهاد شمرده شده اند، که ظاهراً برای ارج نهادن به این کارها بوده است، مانند امر به معروف و نهی از منکر، سخن گفتن به عدالت در برابر سلطان ستمگر، تلاش مرد برای زنده کردن سنّتی نیکو در جامعه، خوب شوهرداری کردن زن و تلاش مرد برای کسب روزی حلال برای خانواده.(16)
دیدگاه رسول اکرم (ص)
دیدگاه پیامبر اسلام در مورد جهاد منطبق با دستورهای خدا در قرآن است. پیامبر در مورد جهاد به تنهایی تصمیم نگرفت و آغاز به کار نکرد. آزار و عذیت مشرکان زمینه را فراهم کرد تا امر الهی نازل شود. آنچه بدیهی است این است که امر جهاد از جانب خدا آمده است؛ اما کیفیت جهاد تا حدی به دست پیامبر و در برخی موارد با مشورت با مردم صورت پذیرفته است.در کتاب دلائلالنبوه در ارتباط با آغاز اجازه جنگ و سپری شدن گذشت از مشرکان و اهل کتاب این روایت آمده است: « گروه زیادی از اسامه بن زید روایت میکنند که میگفت پیامبر (ص) سوار خری شد که روی آن یک پلاس افکنده بودند و قطیفهای فدکی هم روی آن کشیده بودند و اسامه بن زید را هم پشت سر خود سوار فرموده بود و آهنگ عیادت از سعد بن عباده را داشت و این موضوع پیش از جنگ بدر بود، پیامبر به جائی عبور فرمود که عبد الله بن ابیّ و گروهی از مسلمانان و مشرکان و یهودیان و بتپرستان نشسته بودند و در آن هنگام عبد الله بن ابیّ هنوز مسلمان نشده بود و از جمله مسلمانانی که در آن جا حضور داشتند عبد الله بن رواحه بود؛ چون پیامبر به آنجا رسید در اثر حرکت الاغ گرد و خاک ایجاد شد. عبد الله بن ابیّ با عبای خود جلو بینی خویش را گرفت و بانگ زد که در این جا گرد و خاک نکنید، پیامبر (ص) سلام داد و ایستاد و سپس از مرکب فرود آمد و آیاتی از قرآن را برای ایشان خواند و آنها را به خدا دعوت فرمود، عبد الله بن ابیّ بن سلول بطور بیادبانه به پیامبر گفت ای مرد بر فرض که آنچه میگویی حق هم باشد ما آن را خوب نمیدانیم و ما را در جلسات خودمان آزار مده، به جای خود برگرد و هر کس که پیش تو آمد برایش داستانهایت را بخوان، عبد الله بن رواحه گفت بیهوده میگوید ما قرآن را دوست میداریم و میخواهیم که در مجالس ما پرتو آن را بیفکنی، در نتیجه مسلمانان و مشرکان و یهودیان شروع به دشنام دادن به یکدیگر نمودند و نزدیک بود که با یک دیگر گلاویز شوند و پیامبر (ص) آنها را به آرامش دعوت میفرمود تا ساکت شدند و آرام گرفتند. و پیامبر (ص) سوار بر مرکب خود شد تا نزد سعد بن عباده رسید، و به او فرمود آیا شنیدهای که عبد الله بن ابیّ چنین و چنان گفت، سعد بن عباده گفت ای رسول خدا او را عفو کن و از او در گذر و به خدا قسم که حق همان است که بر تو به لطف الهی نازل شده است، ولی چون مردم این سرزمین خیال داشتند که او را به امیری خود برگزینند و پس از آمدن شما این مطلب منتفی شده است ناراحت گردیده است و گر نه من تاکنون چنین عملی را از او ندیدهام، و پیامبر (ص) او را عفو فرمود و اصحاب حضرت هم غالبا گناهان مشرکان و اهل کتاب را میبخشیدند و بر اذیت و آزار ایشان شکیبائی مینمودند.
پیامبر (ص) در این مورد همان طور که خداوند امر فرموده بود گذشت میکرد و عفو میفرمود تا اینکه خداوند اجازه جهاد داد و چون جنگ بدر صورت گرفت و به خواست خداوند متعال گروهی از سران و بزرگان قریش کشته شدند، عبد الله بن ابیّ بن سلول و مشرکان و بتپرستانی که با او هم داستان بودند گفتند با این کار اسلام سر و صورت خواهد گرفت و با پیامبر (ص) بیعت نموده و اسلام آوردند، این مطلب را بخاری و مسلم هم در صحیح خود آوردهاند.» (18)
نکات پر اهمیتی در این روایت تاریخی وجود دارد. آنچه در این قسمت باید تأکید شود، برخورد پیامبر و اصحاب او است با آزار و اذیتهایی که میدیدند. آنان قبل از امر به جهاد با صبوری و گذشت در برابر سختیها مقاومت میکردند و هیچ خشونتی از آنان سر نزده است تا اینکه خدا اجازه جهاد میدهد.
نتیجهگیری
گرچه پیامبر (ص) در جامعهای متولد شدند که جنگ از مهمترین ارکان فرهنگی آن محسوب میشد؛ اما تفکر جنگ و ریشهکن ساختن انسانها در وی نفوذ نکرد. او میکوشید با مهربانی باور و اندیشه انسانها را تغییر بدهد و به جای نابودکردن کافر، کفر را ریشه کن کند.مفهوم جهاد و جنگ از دیدگاه رسول الله با آنچه در فرهنگ جاهلی پذیرفته شده بود، تفاوت ریشهای و ماهوی داشت. روایات تاریخی نشان میدهد جهاد برای پیامبر (ص) یک اصل برای رسیدن به اهداف وی نبود؛ بلکه یک ضرورت برای رفع مانع بود.
پینوشتها:
*- استاد اخلاق و عرفان اسلامی مؤسسه آموزش عالی هشت بهشت و طلبه خارج فقه و اصول حوزه علمیه اصفهان.
1- رضایی، عبدالعظیم، 1386، تاریخ ادیان جهان، انتشارات علمی، ص 235.
2- الفاخوری، حنا و خلیل الجر، 1367، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، مترجم،عبدالحمید آیتی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، ص 102.
3- ذیلابی، نگار، 1386، جنگ نزد عرب دوران جاهلی، بنیاد دایره المعارف اسلامی، دانشنامة جهان اسلام، ج 11، صص 56- 57.
4- ابن اثیر، 1385 ه.ق، الکامل فی التاریخ، دار صادر، صص 502 – 685.
5- پیشین، ص 503.
6- تاریخ ادیان جهان، انتشارات علمی، ص234.
7- جعفریان، رسول، 1377، تاریخ سیاسی اسلام (1) سیره رسول خدا (ص)، دفتر نشر الهادی، صص 15- 16.
8- علی بن ابیطالب (ع)، 79، نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی، انتشارات مشرقین، ص 151.
9- پیشین، ص 385.
10- نحل، 58 و 59، مترجم محمدمهدی فولادوند.
11- حلبی، علی برهان الدین، 1400ه.ق، السیره الحلبیه، دارالمعرفه، ج2، ص342.
12- واقدی، محمدبن سعد کاتب، 1374ش، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ج2، ص 1.
13- منتظری، حسینعلی، 1409ه.ق، دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، ج1، ص 115.
14- فراهیدی، خلیل بن احمد، 1410 ه.ق، کتاب العین، انتشارات هجرت، ج 3، ص 386.
15- صرّامی، سیف الله و سعید عدالت نژاد، 1386، جهاد، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایره المعارف اسلامی، ج11، ص 437.
16- پیشین.
17- بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، 1361ش، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، انتشارات علمی و فرهنگی، ج 2، ص202.
1- قرآن کریم.
2- نهج البلاغه
3- ابن اثیر، 1385 ه.ق، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
4- الفاخوری، حنا و خلیل الجر، 1367، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، مترجم،عبدالحمید آیتی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
5- بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، 1361ش، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، انتشارات علمی و فرهنگی.
6- جعفریان، رسول، 1377، تاریخ سیاسی اسلام (1) سیره رسول خدا (ص)، دفتر نشر الهادی.
7- حلبی، علی برهان الدین، 1400ه.ق، السیره الحلبیه، دارالمعرفه .
8- ذیلابی، نگار، 1386، جنگ نزد عرب دوران جاهلی، بنیاد دایره المعارف اسلامی، دانشنامة جهان اسلام.
9- رضایی، عبدالعظیم، 1386، تاریخ ادیان جهان، انتشارات علمی.
10- صرّامی، سیف الله و سعید عدالت نژاد، 1386، جهاد، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایره المعارف اسلامی.
11- فراهیدی، خلیل بن احمد، 1410 ه.ق، کتاب العین، انتشارات هجرت.
12- منتظری، حسینعلی، 1409ه.ق، دراسات فی ولایه الفقیه و فقه الدوله الاسلامیه، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه.
13- واقدی، محمدبن سعد کاتب، 1374ش، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، انتشارات فرهنگ و اندیشه.
/م