کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الاهی (3)

از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
پیش زمینه های دینی و فکری و فلسفی و روش تحقیقی علامه طباطبایی
1.موضع دینی
2.جامعیت علامه
علامه در کتاب شیعه در اسلام(1) به تبیین مبانی فکری و اعتقادی شیعه می پردازد. با مرور اجمالی این کتاب، جامعیت علامه مشخص می شود. در این کتاب، تقریباً تمام جوانب شیعه از تاریخ گرفته تا حکمت و عرفان توضیح داده شده است. فقط علامه طباطبایی که جامعیت مثال زدنی داشته است، می توانست چنین اثری را به دنیا عرضه کند.
3.رویکرد فلسفی
الف.علامه طباطبایی و فلسفه اسلامی
ب.ضد پوزیتویسم
ج.واقع گرایی
علامه این مطلب را مبنا قرار داده و در المیزان نیز به آن پرداخته است. همچنین درباره ی قرآن نیز به این مطلب اشاره دارد؛ اوصاف صدق و حق برای قرآن، نشان دهنده ی حقیقی و مطابق با واقع بودن آن است. مطابقت خبر با واقع را صدق گویند و اگر در خارج برای خبر مابازای ثابت و غیرقابل بطلانی باشد، به آن حق گویند.(7) هیچ گونه تناقض و دروغ و بطلان و تحریفی در معارف قرآنی راه ندارد(8) و این بدین معناست که معارف قرآنی صادق و مطابق با واقع هستند.
د.ضد انحصارگرایی
علامه در تفسیر المیزان از منابع مختلفی استفاده کرده است. منابع تفسیری از صدر اسلام تا عصر حاضر، کتاب های لغت، منابع حدیث و روایت، کتاب های مقدس دیگر ادیان مانند تورات و انجیل و کتاب های مقدس هندویی و بودایی، منابع تاریخی، کتاب های مختلفی که معارف عمومی مانند بحث های اجتماعی، اخلاق و ...داشته اند و به آرای اندیشمندان بزرگ مانند افلاطون و ملاصدرا و...استناد کرده است.(9) ولی باید توجه کرد که علامه مباحث مختلف را از همدیگر تفکیک می کند. جایی که مطلب فلسفی است فقط از روش عقلی و فلسفی بهره می برد و از دیگر مسائل کمک نمی گیرد و جایی که بحث تفسیری مطرح است، فقط از روش خاص آن استفاده می کند تا اشتباه پیش نیاید.
4.روش علامه
الف.روش عقلی
مبنای فکری علامه تنها برهان های یقینی بودند؛ زیرا اثبات مسائل فلسفی فقط با مقدمات یقینی ممکن است؛ به دلیل اینکه از قلمرو حس و از محدوده ی استقرا بالاتر است و از حیطه ی آزمایش و علوم نقلی و دیگر ادله ی ظن آور فراتر است. زیربنای استدلال های علامه قضایای بدیهی بودند، نه فرضیه های علمی.(10) روش مطرح کردن مسائل فلسفی علامه این گونه بود که مسائل عقلی را مانند مسائل ریاضی نظم می بخشید و مباحث را سلسله وار و مرتبط به یکدیگر مطرح می کرد.(11)
ب.روش تحلیلی
ج.روش تفسیری
5.صفات و ذات خدا از نظر علامه
توحید
علامه در رساله التوحید خود ثابت می کند که خدا وجود محضی است که تمام کمالات وجودی را دارد و دارای وحدتی است که عین ذاتش می باشد و فرض دوّمی برای او محال است و برای ذات او، نه تعدّد و نه اختلاف و نه هیچ گونه تعیّنی چه مصداقی و چه مفهومی قابل تصوّر نیست.(19) خدا دارای صرافت و اطلاق ذات است و از تمام تعیّنات مفهومی و مصداقی، حتی از خود تعیّن اطلاق نیز به دور است که این مقام را مقام احدیت گویند و تمام تعیّنات دیگر خدا مانند علم و قدرت و ...از آن ظاهر می شوند.(20)
پی نوشت ها :
1.ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام.
2.همو، علی و الفلسفه الالهیه، ص 11ــ13.
3.همان، ص 41.
4.همان، ص 43ــ 49.
5.سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 1، ص 50 و 51.
6.همان، ج 1، ص 52 و 53.
7.همان، ج 3، ص 8.
8.«لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» فصلت: 42.
9.علی الأوسی، روش علامه در تفسیر المیزان، ترجمه سید حسین میرجلیلی، ص 77ــ ص 124.
10.شناخت نامه، آیت الله جوادی آملی، سیره تفسیری علامه طباطبایی، ج 4، ص 12 و 13.
11.همان، ص 18.
12.همان، ص 16.
13.پژوهش های قرآنی، شماره 9 و 10، ص 110ــ113.
14.سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج 8، ص 153ــ156.
15.شناخت نامه علامه طباطبایی، ج 2 ص 67.
16.همان، ص 73.
17.سید محمد حسین طباطبائی، المیزان، ج 1، ص 391.
18.همان، ص 392.
19.سید محمد حسین طباطبایی، الرسائل التوحیدیه، ص 28.
20.همان، ص 30.