اختلال شخصيت شكاك (PPD)

وجه مشخصه شخصيت شكاك (Paranoid Personality Disorder باختصار PPD) حالت بدبين و شك نسبتاً پايدار و خصومت نسبت به ديگران است. پس زمينه ي ضمير ناخودآگاه اين افراد قابل اعتماد نبودن ديگران با قصد
سه‌شنبه، 29 مهر 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اختلال شخصيت شكاك (PPD)
اختلال شخصيت شكاك (PPD)

 

نويسندگان:
دکتر سيد اصغر ساداتيان
دکتر ماهيار آذر





 

وجه مشخصه شخصيت شكاك (Paranoid Personality Disorder باختصار PPD) حالت بدبين و شك نسبتاً پايدار و خصومت نسبت به ديگران است. پس زمينه ي ضمير ناخودآگاه اين افراد قابل اعتماد نبودن ديگران با قصد سودجويي يا صدمه رساندن به او و عدم كفايت خود است و فرد براي مقابله با چنين نگراني و ترس پناه به يك سري مكانيسم هاي دفاعي نامناسب و ناخودآگاه مي برد كه خود را به صورت شكاكي، حساسيت، اجتناب از نزديك شدن به ديگران، حالت تدافعي گرفتن، خودبزرگ بيني يا خودمحوري، كينه توزي، لجاجت، انعطاف ناپذيري و ستيزه جويي نشان مي دهد. اگرچه اين افراد هميشه دلايلي براي توجيه شك و بدبيني خود دارند ولي مشكل ذهن آنها تفسير غيرمنطقي و نامتناسب آنها است (از جمله سيستم فکري همه يا تعميم دادن) براي مثال اگر همسر فرد در رسيدن به خانه کمي تأخير کرده باشد اولين و مهمترين چيزي که به فکر شخص خطور خواهد كرد قرار داشتن همسرش با ديگري است (هر چند اين فكر مي تواند درست باشد ولي محتمل ترين علت آن گير كردن در ترافيك يا خراب شدن ماشين و يا پيش آمدن مسئله غيرمترقبه اي است، مگر اينكه شواهد محتمل تر ديگري براي شك خود داشته باشد). يا اگر وقتي به چند تن از همكارانش نزديك مي شود و آنها ناگهان صحبت هاي خود را قطع مي كنند تصور مي كند كه آنها در حال غيبت كردن و يا چيدن توطئه عليه او هستند؛ يا « چرا امروز زود آومد خونه؟ نكنه... »؛ « درو محكم بست كه بگه...و... » اين افراد اغلب:
ــ هرچيز جزئي را غيرعادي و كاسه اي زير نيم كاسه تلقي كرده و اگر در رابطه با همسرش باشد آن را دليل بر عدم صداقت و يا بي وفايي همسرش مي گذارند (چرا آن آقا يا خانم به همسرش خيره شده بود؟ اگر اون حركت غيرعادي حركت نكرده بود كه آن فرد اونطوري نگاهش نمي كرد و...).
ــ هر نوع انتقاد يا حتي صحبت ساده را به خود گرفته و حمل بر تهديد و تحقير مي گيرند (بسيار حساس و زود رنجند).
ــ تصور مي كنند ديگران او را زير ذره بين گذاشته و بدنبال نواقص و عيوب و ضربه زدن به او هستند (خودمحوري و خود بزرگ بيني).
ــ به راحتي كينه به دل گرفته و تا مدتهاي مديدي (سالها) آن را فراموش نمي كنند و در مواقع لزوم آن را يادآوري مي كنند (يادت هست چند سال پيش خونه مادرم با طعنه گفتي آدم زياد بخوابه افسرده مي شه؟ منظورت اين بود كه آدم تنبلي هستم و احساس مسئوليت نمي كنم! و...).
ــ هميشه بدنبال شواهد و دلايلي براي تأييد غيرقابل اعتماد بودن ديگران هستند (و تقريباً هميشه چيزي حتي جزئي براي آن پيدا مي كنند).
ــ بدليل عدم اعتماد به ديگران از برقراري رابطه نزديك و صميمي پرهيز مي كنند (زيرا ممكن است اطلاعات آنها روزي عليه خودشان استفاده شود) معمولاً دوست صميمي ندارند و روابط اجتماعي بسيار سطحي و محدودي دارند.
ــ پرخاشگر، ستيزه جو، جر و بحث كننده و معمولاً حسود هستند (بدليل اينكه خود را بي كفايت، ناتوان و كم ارزش مي پندارند).
ــ مسئوليت اشتباه و قصور خود را نپذيرفته و در مقابل به گردن ديگران مي اندازند.
ــ در كارهايي كه به حساسيت و دقت بالايي نياز است و يا با ارباب رجوع و افراد ديگر سر و كار زيادي ندارند، موفق تر هستند.
توجه: نبايستي شخصيت شكاك (Paranoid) را با پارانويا (paranoia) كه يك بيماري رواني همراه با هذيان است، اشتباه گرفت. هر چند افراد پارانوئيد در مواقعي كه شديداً تحت استرس و فشار رواني هستند ممكن است بطور موقت دچار هذيان نيز شوند. براي مثال مردي كه براي مدتهاي طولاني دچار ppo بوده، در پي يك مشكل ريوي و مراجعه به پزشك متوجه مي شود كه دچار سرطان ريه شده است. اندكي تعد از اين قضيه زبان مي گشايد كه برادرانش (كه همگي با هم يك شركت را مي چرخاندند) سعي داشتند سر او كلاه بگذارند و رابطه اش را با ساير اعضاء خانواده قطع كنند. چندي پس از اينكه اين فرد تحت درمان مناسب قرار گرفت و با تشخيص افسردگي، درماني دارويي نيز دريافت كرد اين تفكر (هذيان) او كاملاً برطرف شد و ديگر هيچگاه از آن صحبتي به ميان نياورد.

ابعاد پنج گانه شخصيتي پارانوئيد (ppo)

افراد با شخصيت ppo داراي تعهد پذيري و مسئوليت پذيري نسبتاً پاييني هستند ولي ساير خصيصه ها در سطح نسبتاً بالايي قرار دارند (به مطلب قبلي مراجعه كنيد).

الگوي فكري افراد با شخصيت پارانوئيد

اين افراد غالباً در دوران كودكي، محيط و خانواده اي ناامن و والدين خشمگين و سخت گير داشته و دائماً تحت انتقاد، تحقير، سرزنش، سركوفت و بي مهري قرار داشته اند. در ضمير ناخودآگاه و نيمه خودآگاه اين افراد مجموعه اي از الگوهاي فكري زير شكل گرفته اند:

* من نمي توانم به ديگران اعتماد كنم؛
* ديگران انگيزه هاي پنهان دارند؛
* اگر مراقب نباشم ديگران من را به بازي خواهند گرفت و يا قصد كنترل من را خواهند داشت؛
* هميشه بايستي مواظب ديگران و مراقب خود باشم؛
* خوبي ديگران ممكن است براي بدست آوردن چيزي باشد؛
* اگر به ديگران اجازه دهم آنها از من سوء استفاده خواهند كرد؛
* ديگران به عمد قصد تحقير كردن من را دارند؛
* اگر ديگران چيزهايي در مورد من بدانند عليه خودم استفاده خواهند كرد؛
* ديگران اغلب يك چيزي را مي گويند ولي مقصودشان چيز ديگري است (هميشه كاسه اي زير نيم كاسه است)؛
* حتي دوست و افراد نزديك به من نيز ممكن است خيانت و بي وفايي كنند.

شيوع و علل شخصيت شكاك

شيوع اين اختلال شخصيتي حدود 1% كل افراد بالغ جامعه بوده (در آمريكا) و بر خلاف دو نوع قبلي در مردان شايعتر از زنان است. هنوز علت دقيق آن بدرستي شناخته نشده است ولي عوامل ژنتيكي (سابقه خانوادگي اختلالات شخصيتي و بيماريهاي رواني، خصوصاً اسكيزوفرني و پارونيا)، پيوند عاطفي ناامن دوران كودكي و تجربيات متعدد شديد و اثرگذار قبلي مي توانند در ايجاد آن نقش ايفاء كنند.

تشخيص و درمان شخصيت شكاك

PPO معمولاً با مشاوره متخصص قابل تشخيص است، اما براي ارزيابي بيشتر معمولاً از تستهاي MMPI و يا PPDFQ نيز استفاده مي شود. برخلاف تصور گذشته كه چندان اميدي به درمان موفقيت آميز اين نوع اختلال وجود نداشت امروزه به كمك روان درماني، خصوصاً الگو درماني (Schema therapy)، شناخت رفتار درماني و... تقويت حرمت نفس و افزايش اعتماد به نفس و فراهم آوردن شرايط مناسب، بهبودهاي قابل ملاحظه اي را مي توان انتظار داشت.

سناريو:

خانمي بدون دليل خاصي بر اين باور بود كه همسايه هايش با عدم جلوگيري از سر و صداي بازي كودكانشان در راهرو و حياط قصد اذيت و آزار او را دارند و اين مسئله را با آنها در ميان نمي گذاشت. زيرا بر اين باور بود كه اگر چنين قصدي را نداشتند بايستي خودشان مي دانستند كه ديوارهاي ساختمان بسيار نازك است و صداها به راحتي بداخل خانه ها مي رود و موجب ناراحتي ديگران مي شود. به همين دليل شروع به برخوردهاي بسيار سرد و گاهي تلافي جويانه (محكم بستن درب ها و...) كرد و حتي با ميهمانهاي آنها با نگاهي تحقيرآميز برخورد مي كرد تا اينكه يكي از همسايه ها موضوع را از او جويا شد و علت آن را بيان كرد. با وجود توضيح و معذرت خواهي و رعايت بيشتر همسايه ها تغييري در رفتار او پيدا نشد. او دائم بر سر بچه هاي خود داد و فرياد مي زد و به همين دليل ميان همسايه ها به جيغ جيغو معروف شده بود. به بهانه اينكه مدارس نقش تعليم و تربيتي شان را بدرستي ايفاء نمي كردند، مدارس فرزندانش را چند بار عوض كرده بود و...
* خانمي بر اين باور بود كه درخت كاج همسايه عمداً در آنجا كاشته شده بود تا درخت پس از اينكه خوب بزرگ شد جلوي ديد او را بگيرد تا معلوم نشود همسايه اش چه كارهاي بدي انجام مي دهد.
* همسايه به فرد گفت كه اگر ممكن است كيسه زباله خود را داخل سطل زباله بگذارد زيرا حيوانات آن را متلاشي مي كنند و چهره كوچه و بوي محل براي حداقل مدتي ناخوشايند مي شود. فرد با معذرت خواهي و جواب مثبت ادامه داد اگر همه مشكلات اين بود دنيا آباد مي شد!!. همين خانم وقتي يكي از همسايه هايش شكايت مي كرد كه در موقع باز كردن درب ماشين به ماشين او صدمه رسانده است گفت: خوب مقصر خودتون هستيد كه ماشين تون رو زياد نزديك ماشين من پارك كرده بوديد!
* من يك خارجي هستم و همه از خارجي ها بدشان مياد، پس همه از من متنفرند (مغلطه و قياس مع الفارق: من باكره ام و مريم مقدس باكره بود، پس من مريم مقدس هستم).
منبع مقاله :
ساداتيان، اصغر؛ آذر، ماهيار؛ (1389) آمادگي و شرايط لازم براي ازدواج، تهران: ما و شما، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.