| • چکیده : |
,"مجلد نهم از این مجموعه، برگردانی است از شاهنامه به نثر كه از "لشكرآرایی كیخسرو و برای جنگ با افراسیاب" تا "آگاهی لهراسب از ناپدید شدن كیخسرو" را شامل میشود. به تصریح نگارنده: "آن چه در این مجلد از هرچیز مهمتر است، پرداخت به شخصیت كیخسرو است. این پادشاه عارف مسلك بر خلاف پادشاهان پیشین، آمیختهای از عناصر زمینی و آسمانی است. او درست بعد از فارغ شدن از تمام رنجها و مصیبتها و در زمانی كه ایرانزمین، همهی این رنجها را پشتسر گذاشته و رنگ آرامش و صلح به خود میگیرد، از تاج و تخت پادشاهی چشم میپوشد و همه چیز را به ایرانیان میبخشد و بیآنكه توشهای بردارد، راهی الهی را در پیش میگیرد و ناپدید میشود. او در اعتقاد مردم آن زمان، همان سوشیانس است كه در دین زرتشت، ظهور خواهد كرد. نكتهی دیگر كه در این مجلد، بارز است، مكافات است و هركس به فراخور گناهی كه مرتكب شده، كیفر میبیند. كیخسرو، افراسیاب را قاتل اصلی سیاوش میداند پس با دست خود، او را گردن میزند، در حالی كه در همان مجلس، گرسیوز و گروی زره به دست دژخیم سپرده میشوند"." |