• چکیده : |
این مجموعه متضمن سلسله مقالاتی است درباره بررسی وضع جهان، تمدن و دوره معاصر كه در آن تصریح شده است: .... بدبینانه به اثر معروف هگل، یعنی "عقل در تاریخ" كه در اوایل قرن نوزدهم و به هنگام اوجگیری عصر آرمانگرایی نگاشته شده است. هگل بر این عقیده بود كه تاریخ جهانی، میدان نمایش و تحقیق عقل است. گویا عقل، ذات خود را تحقق، میبخشد و انسان كه مظهر خودآگاهی و عقل طبیعت است، در هر پله و در هر مرحله، به سوی روابطی عقلانی پیش میرود و به آزادی میرسد و این است غایت تاریخ جهانی؛ پس تاریخ بشر در سیر درنگناپذیر خود، به سوی پیشرفت و تعالی و آزادی گام برمیدارد. هگل بر این باور بود كه این فرآیند تعالی جویانه، در هر مرحله، توسط این یا آن قوم، و تحت رهبری "مردان تاریخ" تحقق میپذیرد. اما سیر حوادث، به ویژه از جنگ جهانی دوم به بعد، به نتایج غمانگیزی انجامید و فجایع بزرگی به بار آورد، و بالاخره به ایجاد شرایطی منجر گشت كه خوش بینی گذشته به تدریج رنگ باخت... گویا روح عقلی كه هگل از آن سخن گفته بود، در این مرحله، به حاشیه تمدن رانده میشود و یا رهسپار تبعیدگاه تاریخ میگردد." |