| • چکیده : |
,"در كتاب حاضر سعی بر آن است تا با زبانی ساده، به این پرسش پاسخ داده شود كه آیندهپژوهی چه نسبتی با برنامهریزی و به طور خاص با برنامهریزی استراتژیك دارد. در این راستا، نگارنده بیان كرده است كه ظهور علم مدیریت استراتژیك در دهة 1960 م. درست مقارن با ظهور روشها و تكنیكهای نوین و علمی پیشبینی، در قالب علم آیندهپژوهی بود. شكلگیری مدیریت استراتژیك و گرایش سازمانها به تدوین استراتژیهای بلندمدت موجب شده بود تا سازمانها آشكارا دریابند كه در محیطهای رقابتی و پیچیدة جدیدی كه فراروی آنها قرار دارد، دیگر نمیتوانند با طناب برنامههای كوتاه و میانمدت به چاه رقابتهای جهانی فزاینده بروند و روشها و ابزارهای سنتی پیشبینی كه مبنای عمل برنامهریزان سازمانها تا آن زمان بود، دیگر نمیتواند جوابگوی پیشبینی محیطهای پویا و پیچیدة رقابتی، آن هم در شرایطی باشد كه علم و فناوری به سرعت تغییر میكند. بنابراین، همچنین كه علم مدیریت استراتژیك در دانشكدههای مدیریت رشد میكرد، علم آیندهپژوهی نیز در اتاقهای فكری چون «اندیشگاه رند» سرگرم ابداع روشها و ابزارهای علمی پیشبینی آیندة بود. لازم به ذكر است، كتاب با كاریكاتورهای مرتبط با متن همراه است." |