آزادی و تاریخ "تاملاتی در دیالكتیك هگل"
آزادی و تاریخ "تاملاتی در دیالكتیك هگل"/
•پدید اورندگان : | علی صادقی , |
•ناشر : | پرسش |
•سال نشر : | 1384 |
• نوع کتاب : | تالیف |
• رده سنی : | 0 |
• تیراژ : | 5500 |
• نوع جلد : | شومیز |
• شابک : | 964-6629-85-7 |
• تاریخ نشر : | 1384/8/15 |
• محل نشر : | آبادان |
• زبان : | فارسی |
• زبان اصلی : | |
• تعداد صفحات : | 328 |
• قیمت : | 28000 |
• نوبت چاپ : | 1 |
• قطع : | رقعی |
• شماره جلد : | 0 |
• چکیده : | ,"بر طبق گفتهی مترجم كه "اندیشمندان غربی را باید در چارچوب خودشان بشناسیم"، این كتاب به بررسی اندیشههای هگل با مروری بر فرهنگ غرب - كه ریشه در دو جریان تاریخی متفاوت دارد. ركن اول فرهنگ غرب، تمدن بزرگ یونان است كه آثار علمی و فلسفی فراوانی از خود بر جای گذاشته است و نماد آن، سقراط بود و ركن دوم فرهنگ غرب، دین مسیحیت است كه نماد آن حضرت عیسی (ع) است - اختصاص دارد. بر این اساس نخست، اندیشههای غربی از عصر رنسانس تا رومانتی سیسم كه شامل دورهی رنسانس، عصر روشنگری و ضد روشنگری، اندیشههای كانت، و نهضت رمانتیك مطرح گردیده و سپس نوشتارهای اولیهی هگل در دههی 1790 و نوشتههای سالهای آغازین قرن نوزدهم، قبل از نگارش كتاب "پدیدارشناسی روان" بررسی میشود. از موضوعات دیگر كتاب، مباحثی در زمینهی پدیدارشناسی و فلسفهی تاریخ و منطق و دیالكتیك است. در كتاب آمده است: "مفهوم دیالكتیك هگل كه آوازهای ویژه دارد، بر پایهی تضاد میان "تز" و "آنتی تز" یا "نهاد" و "برابر نهاد" استوار است. به این ترتیب كه هر تزی در برابر خود با یك آنتی تز یا ضد روبهروست. تز و آنتی تز در میان یكدیگر درگیر تضاد و كشمكش میشوند، كه از میان این تضاد و كشمكش، پدیدهای تازه به نام "سنتز" یا "همنهاد" شكل میگیرد. سنتز نه تز و نه آنتی تز و نه این همانی آن دو است، بلكه در نتیجهی كنش و واكنش تز و آنتی تز به پدیدهای تازه رخ مینماید. نزد هگل، مفهوم تحول تاریخ با توجه به مفهوم دیالكتیك و پیدایش سنتز معنا مییابد و اگر در طول زمان تنها تز و آنتی تز به كشمكش و مقابله با یكدیگر بپردازد و از میان این دو سنتزی پدید نیاید، در واقع آن زمان فاقد تاریخ است و تحول تاریخ معنایی ندارد. به باور هگل دربارهی اقوام شرقی، این مساله تا اندازهای مصداق دارد و این جوامع فاقد سنتز بوده و از مرحلهای به بعد دیگر دارای تاریخ نیستند... مفهوم دیالكتیك هگلی تا اندزهی زیادی وامدار مفهوم دیالكتیك نزد افلاطون است. در دستگاه فلسفی افلاطون دیالكتیكة راه و شیوهای برای دستیابی به حقیقت است. افلاطون در تمثیل معروف خط كه در كتاب جمهور مطرح شده، دیالكتیك را بالاترین نوع دانش و آگاهی دانسته است، چرا كه نزد افلاطون، دیالكتیك تنها راه شناخت حقایق جهان مثل است و ازدیدگاه وی دیگر گونههای دانش نمیتوانند به چنین شناختی دست یابند."" |
ارسال نظر شما