گفتنیها - ناگفتنیها: سه مقاله درباره فلسفه ویتگنشتاین
گفتنیها - ناگفتنیها: سه مقاله درباره فلسفه ویتگنشتاین/
•پدید اورندگان : | ویلهلم فوسنكول , مالك حسینی , |
•ناشر : | هرمس |
•سال نشر : | 1385 |
• نوع کتاب : | ترجمه |
• رده سنی : | 0 |
• تیراژ : | 3000 |
• نوع جلد : | شومیز |
• شابک : | 964-363-334-9 |
• تاریخ نشر : | 1385/6/6 |
• محل نشر : | تهران |
• زبان : | فارسی |
• زبان اصلی : | آلمانی |
• تعداد صفحات : | 126 |
• قیمت : | 12000 |
• نوبت چاپ : | 1 |
• قطع : | رقعی |
• شماره جلد : | 0 |
• چکیده : | ,"این مجموعه مشتمل بر سه مقاله دربارهی فلسفهی ویتگنشتاین است. نویسنده در مقالهی اول "گفتن و نشان دادن، مسئلهی اصلی ویتگنشتاین" به موضوع محوری تراكتاتوس میپردازد. یعنی تمایز میان گفتن و نشان دادن، نویسنده میكوشد روشن سازد كه چرا ویتگنشتاین این تماز را مسالهی اصلی فلسفه مینامد. وی به ریشهیابی موضوع میپردازد و میگوید در پس این مساله، مسالهی انعكاسی بودن یعنی خود ارجاع بودن قرار دارد كه ویتگنشتاین آن را از نظریهی انواع راسل میشناخت. ولی بر این اعتقاد بود كه راسل به حد كافی و وافی به قاعدهی ممنوعیت ارجاع گفتهها به خودشان پایبند نیست. نویسنده نشان میدهد كه ویتگنشتاین به واقع میتواند در درون حوزه صورت منطقی تمایز میان گفتن و نشان دادن را در منتها درجه برقرار سازد. گفتنی و نشان دادن مكمل هم از كار درمیآیند. اما تمایز میان گفتن و نشان دادن، مشكلاتی دارد كه خود را در مرز گفتنیها نشان میدهند؛ جایی كه ویتگنشتاین سوژه را اسكان میدهد. نویسنده به ایضاح این مطلب میپردازد و روشن میسازد كه اگرچه از یك سو نشان دادن بدون سوژه ممكن نیست، چون باید سوژهای باشد تا چیزی خود را به آن نشان دهد اما از سوی دیگر نشان دادن از آن حیث كه معیار گفتن است نمیتواند وابسته به یك سوژه باشد چون سوژه خارج از حوزهی فضای منطقی واقع است. وی در مقالهی دوم "سولیپیسم ویتگنشتاین" به موضوع پرمناقشه در او بر این نظر است كه سولیپسیسم منطقی ویتگنشتاین متقدم، در فلسفهی متاخر او به سولیپیسیم گرامری تبدیل میشود. این سولیپسیسم گرامی نه فقط چنان كه ممكن است به نظر برسد یا امتناع زبان خصوصی ناسازگار نیست بلكه بر زمینهی برهان امتناع زبان خصوصی است كه به درستی فهمیده میشود. نویسنده با تفكیك میان سولیپسیسم معرفتی ـ معناشناختی و سولیپسیسم گرامی نشان میدهد كه چگونه خلط میان این دو نوع سولیپسیسم برخی مفسران را كه از درك سولیپسیسم بیتناقض گرامری در فلسفهی متاخر ویتگنشتاین بازداشته است. نویسنده بیان میكند كه چگونه میتوان تناقضهای شكاكیت معرفتی و معناشناختی را خنثی كرد اما میپذیرد كه تجربهی سولیپسیست موضوع زبان ما نمیتوان بود. ویتگنشتاین نمیخواهد منكر احساسهای درونی و خصوصی و تجربههای شخصی شود. او میخواهد بگوید كه هیچ كس نمیتواند برای خودش تنهای چیزی را بگوید و مدعی شود "سوژه"، هم در دورهی اول هم در دورهی دوم تفكر ویتگنشتاین جزو جهان نیست بلكه بر مرز میان گفتنیها و ناگفتنیها واقع است. نویسنده در پایان مقاله به شیوهای خاص توجه سولیپسیت ویتگنشتاین را با شی عرفی نفسه كانت مقایسه میكند. در جهان محسوس همانقدر سولیپسیست وجود دارد كه شی عرفی نفسه. موضوع مقالهی سوم "دربارهی رنگها و مرز اندیشیدنیها" است این مقاله در حیطهی روانشناسی فلسفی ویتگنشتاین جان میگیرد، حیطهای كه ویتگنشتاین بیشتر در سالهای پایانی عمر خود به آن پرداخته است." |
ارسال نظر شما