واقعه مرج صفر در شام

واقعه مرج صفر در شام
این نبرد که در منطقه «مرج صفر» در حوالى دمشق (مرکز شام) واقع شد، به جنگ «روز مرج صفر» معروف گردیده است. ابوبکر بن ابى قحافه پس از سرکوبى مرتدان و آنهایى که پس از رحلت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم راه ارتداد را در پیش گرفته بودند، سپاه بزرگى از مسلمانان مدینه، مکه، طائف و دیگر مناطق نجد و حجاز فراهم نمود و آنان را براى نبرد با رومیان، عازم شام کرد.

وى، سه پرچم براى سه تن از فرماندهان بست و آنان را به فرماندهى سپاه منصوب کرد. آن سه عبارت بودند از: خالد بن سعید بن عاص ، شرحبیل بن حسنه و عمرو بن عاص. امارت کل فرماندهى را بر عهده ابو عبیده جراح و پس از او بر عهده یزید بن ابى سفیان گذاشت.

همچنین خالد بن مغیره را که در عراق بسر مى برد به کمک جنگجویان مسلمان در شام فرستاد و هر چند گاهى تعدادى از افراد مناطق اسلامى را تجهیز و براى تقویت سربازان به شام اعزام مى نمود.[۱] سرانجام میان مسلمانان و رومیان در مناطق مختلفى از شام، نبرد و درگیرى آغاز گردید و مدت ها به طول کشید و از طرفین تعداد بى شمارى کشته، زخمى و اسیر گردیدند ولى در بسیارى از این نبردها، پیروزى با سپاه مسلمین بود و شهرهاى شام یکى پس از دیگرى بدست مسلمانان گشوده مى شد.[۲]

نبرد «مرج صفر» بنابر روایت «فتوح البلدان» در هلال محرم سال 14 هجرى قمرى آغاز گردید. در آن زمان، ابوبکر وفات یافته و خلافت به عمر بن خطاب منتقل شده بود.

این نبرد که از بزرگترین درگیرى هاى مسلمانان و مسیحیان بود، پیش از فتح دمشق و بیست روز پس از نبرد معروف (اجنادین) واقع گردید.

در این معرکه، تعداد زیادى از مسلمانان و مسیحیان کشته و جنگجویان زیادى زخمى و از کار افتاده شدند، خون کشته شدگان و زخمیان جنگ آب رودخانه را رنگین کرده بود. تنها از مسلمانان بیش از چهار هزار تن زخمى شده بودند ولى تلفات و خسارت هاى دشمن به مراتب از مسلمانان بیشتر و زیادتر بود. به همین جهت رومیان، ناچار به هزیمت شده و با خوارى تمام به سوى دمشق و بیت المقدس عقب نشینى کرده و مسلمانان را به پیشروى و فتوحات بزرگتر امیدوار نمودند.

خالد بن سعید بن عاص، از جمله کشته شدگان این نبرد بود و در گردنش ‍ شمشیرى برنده (صمصام) آویزان بود. معاویة بن ابى سفیان که به عنوان یک سرباز در آن نبرد حضور داشت و بعدها پس از وفات ابوعبیده جراح و برادرش یزید بن ابى سفیان، به مقام و منصب عالى شام دست یافته بود، در آن جنگ آن صمصام را براى کسب افتخار تصاحب کرد. ولى پس از مدتى سعید بن عاص بن سعید با معاویه درباره صمصام منازعه کرد و در نزد عثمان بن عفان شکایت نمود. عثمان به نفع سعید حکم کرد و سعید، صمصام را از معاویه گرفت.

این شمشیر در تاریخ خلفاى بنى امیه و بنى عباس دست به دست گردید، تا این که سر آخر به واثق عباسى (متوفى 232 هجرى قمرى) رسید و به دستور وى آن را صیقل دادند ولیکن پس از صیقل دادن آن تغییر حالت داد.

لازم به یادآورى است که خالد بن سعید، این شمشیر را در اواخر عمر شریف پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم در نبرد با مرتدان اهل یمن و از دست عمر و بن معدى کرب به چنگ آورده بود[۳] و آن را همیشه با خود حمل کرده و بر گردنش آویزان مى نمود.

پی‌نوشت‌ها:
1. فتوح البلدان، ص 149.
2. تاریخ خلفا، ص 49.
3. فتوح البلدان، ص 162.

منبع: روز شمار تاریخ اسلام، سید تقی واردی، جلد اول (ماه محرم) (نقل با تلخیص).
نسخه چاپی