مرگ "جورج بِرِكلي" اسقف و فيلسوف ايرلندي (1753م)

مرگ "جورج بِرِكلي" اسقف و فيلسوف ايرلندي (1753م)
جورج بِرِكْلي فيلسوف مشهور ايرلندي در 12 مارس 1685م در ايرلند به دنيا آمد و تحصيلات خود را در دوبلين، پايتخت اين كشور به اتمام رساند. سپس به امريكا رفت و در آنجا به تأسيس دانشگاه پنسيلوانيا كمك كرد. هم‏چنين قصيده‏اي در ستايش امريكا سرود و بدان سبب در كاليفرنيا شهر بركلي را به افتخار وي، به نام او بازخواندند و بعدها دانشگاهي نيز به نام او نام‏گذاري شد. بركلي پس از آن در ايرلند به عنوان كشيش و اسقف برگزيده شد و به تامل و تحقيق در فلسفه دين پرداخت. از اين رو شهرت او عمدتاً به خاطر فلسفه ديني اوست نه اشعارش. بركلي معتقد بود فقط دو نوع وجود حقيقي وجود دارد: روح‏ها و تصورات. ارواح، ادراك كننده‏اند و تصورات، ادراك شده. به عبارت ديگر ارواح، فعال، متحرك و ايجاد كننده تصوراتند در حالي كه تصورات، جنبه انفعالي و غير فعال دارند. بركلي با اين مقدمات نتيجه مي‏گرفت كه ارواح افراد بشر داراي ظرفيت محدود هستند در حالي كه خداوند، روح نامحدود و نامتعين است. در نظام عقيدتي بركلي، همه چيز در همه احوال، بستگي به مشيت الهي دارد، بنابراين زنجيره‏هاي منظم و توانمند طبيعت براي هدايت انسان‏ها در امور زندگي ضرورت دارد. بركلي وجود درد يا آلام در جهان را براي رفاه و سعادت آدم، يك ضرورت واجب مي‏داند. او بر اين عقيده است كه جامعيت ذهن به انسان امكان مي‏دهد تا تاثيرات الهي را كه در سراسر نظام طبيعت مي‏درخشد، پذيرا گردد. وي در كتاب خود كه به "اصول" معروف است به اين نتيجه و درخواست مي‏رسد كه بايد در مطالعات، منزلت اول را براي خداوند قائل شويم. او اعلام داشت كه جهان واقعيت، جز در ذهن، وجودندارد و تمام اشياي مادي، تنها وقتي وجود پيدا مي‏كنند كه ذهنْ آنها را تصور كند. بركلي گذشته از فلسفه، به جغرافيا، باستان‏شناسي و اقتصاد علاقه داشت و در هر يك از اين رشته‏ها، تبحر و استادي خويش را به ثبوت رسانيده بود. او مسافرت‏هاي زيادي انجام داد و در سير و سياحت به تدوين آثاري در فلسفه دست زد كه نظريه رؤيت، مبادي علم انسان و آب قطران از آن جمله‏اند. جورج بركلي سرانجام در 14 ژانويه 1753م در 68 سالگي درگذشت.
نسخه چاپی