پنجشنبه، 29 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

تولد "كارل ماركس" فيلسوف آلماني و بنيان‏گذار فلسفه ماترياليسم تاريخي (1818م)

تولد "كارل ماركس" فيلسوف آلماني و بنيان‏گذار فلسفه ماترياليسم تاريخي (1818م)
كارل ماركس، فيلسوف آلماني و بنيان‏گذار مكتب ماركسيسم، در 5 مه 1818م در خانواده‏اي يهودي در آلمان به دنيا آمد. هرچند در آينده اعتقادات ديني‏اش را به فراموشي سپرد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي، ابتدا در رشته حقوق و سپس در زمينه تاريخ و فلسفه به تحصيل پرداخت. ماركس مدتي سردبير يك نشريه بود و در 1848 با همكاري فردريش انگلس، فيلسوف هموطن خود، عقايدش را در كتاب مانيفيست كمونيست ارائه كرد. دو سال بعد، ماركس به علت فعاليت سياسي از آلمان تبعيد شد و تا پايان عمر در انگليس اقامت كرد. در نظر ماركس، كارگر يك موجود انساني نيست بلكه يك دست است. از اين رو، بايد تا حد امكان او را ارزان خريد و حاصل كارش را گران فروخت. در اين وضعيت، سرمايه‏دار و كارگر، هر دو، آلت دست قوانين اقتصادي هستند كه از ضبط و ربط آن‏ها بيرون است. اساس فلسفه ماركسيسم را ماترياليسم تشكيل مي‏دهد كه بر اساس آن، كليه تحولات اقتصادي و حتي تاريخي را معلول عوامل مادي مي‏داند. در اين نظام، ماركس با تمركز سرمايه در دست عده‏اي معدود، مخالف و رژيم سرمايه‏داري را محكوم به زوال مي‏دانست. ماركس هم‏چنين به كمك فردريك انگلس، فيلسوف هموطن خود، زيربناي فلسفي كمونيسم را كه بر مبناي ماترياليسم ديالكتيك استوار شده، پي‏ريزي كرد و با تجزيه و تحليل تاريخ از نظر فلسفه مادي يا ماترياليسم تاريخي آن را تكميل نمود. ماترياليسم ديالكتيك در واقع تلاشي براي اثبات ماده از طريق منطق ديالكتيك است كه به طور خلاصه وجود هرگونه نيروي ماوراءالطبيعه را نفي و انكار مي‏كند. هم‏چنين ماترياليسم تاريخي يا تفسير تاريخ از نظر فلسفه مادي سير تحولات تاريخي را از نظر مادي بررسي مي‏كند و براي تمامي تحولات جهان در طول تاريخ، حتي پيدايش اديان، ريشه‏هاي اقتصادي و مادي جستجو مي‏كند. ماركس معتقد بود كه تكامل بشر از نظر تاريخي، نتيجه تكامل ابزار توليد و مالكيت آن بوده است. وي پيش بيني مي‏كرد با سقوط سرمايه داري توسط پرولتاريا يا طبقه كارگر، ديكتاتوري پرولتاريا به وجود خواهد آمد و پس از آن، اين رژيم نيز به نفع يك جامعه بدون طبقه و دولت، كنار خواهد رفت. كارل ماركس سرانجام در 14 مارس 1883م در 65 سالگي درگذشت اما افكارش در قالب‏هاي گوناگون، تاحدود يك و نيم قرن در جهان مطرح بود تا آن كه در اوايل دهه 1990 ميلادي، با فروپاشي بزرگ‏ترين كشور كمونيستي جهان يعني شوروي، نادرستي افكار و پيش‏بيني‏هاي ماركس روشن شد. هم‏چنين روند تحولات در جهان، بطلان برداشت‏هاي وي از تاريخ، اجتماع و انسان را به اثبات رساند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.