شهادت شهيد مرتضی جان نثاری (1360ش)
کوچههای کاهگلی اصفهان در سال ۱۳۴۱ش به حضور نوزادی مزین گشت که با اولین گریه خود شور و نشاطی را به جمع خانواده آورد اما هنوز از عطر گلهای محمدی و آغوش پرمهر مادر سیراب نشده بود که دستان کوچکش را بر قبر مادر نهاد و با اشکهای دیده مزار او را شستوشو داد. در سن هفت سالگی قدم بر وادی علم نهاد و بعد از سه سال، ترک تحصیل کرد و در یک کارگاه نجاری به کار پرداخت. ظلم و جور نظام استبداد پهلوی، مرتضی را به صحنه مبارزات انقلاب کشاند تا همراه سربازان خمینی کبیر (ره) فریاد الله اکبر سر دهد و نام اسلام و قرآن را در ایران سرافراز سازد. مرتضی وارد سپاه پاسداران شد و برای مدتی به بروجن رفت تا از دستاوردهای این حماسه خونین محافظت نماید. زمانیکه به اصفهان بازگشت با آگاهی از غائله کردستان سلاحش را در دست گرفت و به جنگ با منافقین پرداخت. جنگ تحمیلی برگ زرین دیگری از مردانگی و رشادت او بود. مرتضی پس از زیارت ثامنالائمه (ع) و امام امت (ره)، به آبادان رفت و دو ماه مردانه در مقابل دشمنان بعثی ایستادگی نمود. هشتم مهرماه سال ۱۳۶۰ هجری شمسی روز طلوع دوباره مرتضی بود و او در سن نوزده سالگی، جبهه دارخوئین را به خون سرخ خویش آراست.