ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 26 ساله )

با سلام وعرض ادب و احترام
بنده ورودی جدید دانشگاه هستم و متاسفانه اطلاعات و آشنایی کاملی در رابطه با تحقیقات و مقاله و امور دانشجویی ندارم و به این دلیل با مشکلاتی مواجه شده ام. و از شما دوستان عزیز و گرامی درخواست و راهنمایی دارم.
در صورت امکان درخواستی دارم لطف و محبت بفرمایید و مقاله و تحقیقی در رابطه با رشته ( علوم تربیتی) برای بنده ارسال بفرمایید.
سر فصل مقاله فوق عبارت هست از :
۱.تاریخچه علوم تربیتی
۲.اهداف علوم تربیتی
۳.فرصت هاو تهدید های علوم تربیتی
۴.آینده رشته علوم تربیتی
۵.دلایل گرایش دانشجویان به این رشته
۶.علایق و بازار کار در رابطه با علوم تربیتی
لطفا در رابطه با این مقاله بنده را راهنمایی و مشاوره دهید .
لطفا بزرگواری کنید منابع تحقیقی در رابطه با سرفصل های بالا نیز معرفی کنید.
پیشاپیش از شما سپاسگذار هستم.
از خداوند متعال برایتان بهترین ها را خواستارم.
منتظر پاسختان هستم.
لطفا درخواست من را به آدرس ایمیلم ارسال کنید.
موفق و پیروز باشید.


مشاور (خانم رجایی)

با سلام و خسته نباشید. ایمیل شما ارسال نشده است . با این حال آشنایی مختصری درباره رشته علوم تربیتی و گرایشهای آن در مقطع کارشناسی خدمتتان ارسال می گردد. ضمنا در قسمت دوم نیز طرز نوشتن یک مقاله علمی پژوهشی توضیح داده شده است. موفق باشید معرفی رشته علوم تربیتی و گرایشهای آن هدف رشد سالم و صحيح جوامع انساني در گرو تعليم و تربيت صحيح و اصولي افراد آن جامعه است . بديهي است هر چقدر آگاهي و دانش اقشار مختلف جامعه نسبت به تعليم و تربيت افزايش يابد ، جامعه در مسير تکامل و تعالي رشد خواهد يافت و البته اين امر ، يعني ارتقاء و افزايش آگاهي عمومي مردم در زمينه تعليم و تربيت ، توسط متخصصان و صاحبنظران و همچنين مدرسان و معلمان علوم تربيتي انجام مي گيرد . نظر بر اين مهم ، رشته علوم تربيتي به منظور تربيت و آموزش افراد در بيشتر دانشگاههاي کشور داير بوده است. آيا معلم عاملي است که به بچه ها ياد مي دهد ؟ يا سبب مي شود که بچه ها خود ياد بگيرند ؟ آيا معلم بايد به همه جوانب درس خود فکر کند و پس از آن درس دهد يا بايد بدون محاسبه وارد ميدان ياددادن شود و شروع به تدريس و ياد دادن کند ؟ بي شک ، هر معلم کاردان و ماهري سعي مي کند به دانش آموز خود کمک کند تا خودشان به ياد گرفتن عميق و پايدار دست يابند . ياد گرفتني که پيامد آن دانستن بسياري از چيزهاي ديگر است و اين همان يادگرفتن خلاق با ميل و رغبت و هميشگي است . اين نوع ياد گرفتن حافظه شاگردان را خسته نمي کند و آنها را فقط براي امتحان دادن آماده نمي سازد . بلکه تفکر آنان را پرورش مي دهد و مهارتهاي آنها را پي مي ريزد و بارور مي کند . در واقع شيوه تدريس معلم از چنان اعتباري برخوردار است که طراحي و انتخاب درست و به جاي آن در فرآيند ياددهي- يادگيري ، مهمتر از اطلاعات علمي معلم است و گزينش راه اشتباه ، ضايعه خطرناکي براي نظام آموزشي محسوب مي شود . توانايي هاي مورد نياز و قابل توصيه فرآيند يادگيري با انسان سر و کار دارد و انسان بدون مهر و محبت و توجه خاص ، تحت تاثير قرار نمي گيرد و چيزي را نمي آموزد. از همين رو دانشجوي علوم تربيتي بايد انسان دوست و درد آشنا باشد تا در بهبود وضعيت آموزشي کشور نقش موثري داشته باشد . علوم تربيتي فرآيند کيفي و خرد است ؛ يعني به يادگيري تک تک انسان ها توجه دارد . به همين دليل دانشجوي اين رشته بايد نوع دوست، انسان دوست، علاقمند به دانش آموزان و در عمل صادق باشد. همچنين لازم است از نظر هوشي ، توانايي فوق العاده اي داشته و ديد هنري داشته باشد . دانشجوي اين رشته بايد خلاق بوده تا بتواند ابزار آفرين و راه آفرين باشد در حال حاضر نيز مي بينيم که دانشجويان توانمند اين رشته گاه با وسايل بسيار ابتدايي چيزهاي جديد و جالبي خلق مي کنند . از سوي ديگر دانشجوي اين رشته بايد حس هنري داشته باشد . دانشجوي تکنولوژي آموزشي اگر هدفش ورود به آموزش و پرورش است نبايد ايده آل گرا باشد چون هنوز تفکر تکنولوژي آموزشي در آموزش و پرورش جا نيافتاده است و فارغ التحصيلان اين رشته نبايد انتظار داشته باشند که آموخته هاي خود را خيلي راحت و بدون هيچ مقاومتي در محيط آموزشي پياده کنند . در ضمن دانشجوي رشته علوم تربيتي بايد قوي و محکم باشد و از روبرو شدن با مشکلات و سختي ها نترسد و مطمئن باشد که به مرور مي توان ذهنيت ها را عوض کرد و مشکلات را حل نمود . براي تحصيل در گرايش کودکان استثنايي بايد به اين نکته بسيار مهم توجه داشت که داوطلب اين رشته بايد از حوصله و گذشت فراوان برخوردار باشد و نسبت به اين کودکان علاقمند و واقع بين باشد . نکات تکميلي متاسفانه بعضي از مسوولان نظام آموزشي ما فکر مي کنند که رشته تکنولوژي آموزشي يک رشته ابزاري يا سخت افزاري است. آنها تصور مي کنند که متخصص اين رشته تنها مي تواند در ساخت وسايل کمک آموزشي يا حداکثر فيلم هاي آموزشي موثر باشد در حالي که بر خلاف تصور عامه ، تکنولوژي آموزشي صرفاً در وجود وسايل و تجهيزات خلاصه نمي شود ، بلکه اين رشته يک نگرش تازه است و اساس آن بر طراحي نظام آموزشي استوار است که با استفاده از اصول روانشناسي و بهره گيري از علم برنامه ريزي آموزشي و طراحي دقيق مبتني بر هدف هاي مشخص و بالاخره با در نظر گرفتن توام منابع و امکانات انساني و مادي بهترين روش و وسايل آموزشي را براي تغيير رفتار فراگيران عرضه مي کند . براي مثال در رشته تکنولوژي آموزشي ، ما درس هايي مثل ? آموزش برنامه اي ? داريم و مي توانيم به کمک اين درس ، خود آموزي تهيه کنيم که به وسيله آن دانش آموز بتواند بدون بهره گيري از معلم آموزش ببيند. يکي ديگر از درس هاي ما ? طبقه بندي مواد مختلف ? است که به کمک اين درس مي توانيم کليه موادي را که در يک سازمان آموزشي يا غير آموزشي وجود دارد . طبقه بندي کنيم تا مراجعه کننده بدون ياري متخصص به آرشيو سازمان مربوطه مراجعه کرده و به ماده آموزشي يا غير آموزشي مورد مورد نياز دسترسي پيدا کند . در واقع کاري که يک کتابدار در کتابخانه انجام مي دهد . معرفي اجمالي گرايش هاي مقطع كارشناسي آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني آموزش و پرورش پيش دبستاني عبارت است از : آموزش و پرورشي که از زمان تولد تا ابتداي دوره دبستان در مورد کودک انجام مي شود . هدف از آموزش و پرورش دبستاني ، پرورش افرادي با ايمان ، ماهر ، مسئول و خلاق است ؛ بنابراين پرورش قواي فکري، جسمي ، عاطفي و اجتماعي از جمله هدفهاي اوليه اين رشته است . آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني در جامعه ما موضوع جديدي است . در جامعه اسلامي ما ، جايگاه آموزش و پرورش در توضيح و تشريح ارزشهاي جديد حاکم بر جامعه و آماده کردن کودکان براي ايفاي وظايف خود ، از اهميت خاص برخوردار است . تدوين برنامه هاي آموزشي و تربيتي در اين مقطع سني بسيار ضرورت دارد چرا که اين دوره در تحکيم پايه و اساس تربيتي و آموزشهاي بعدي از اهميت بسيار برخوردار است . آموزش و پرورش کودکان استثنايي کودکان استثنايي را مي توان به شش گروه کلي تقسيم کرد و هر گروه را با شرايط خاصي تعليم داد و تربيت کرد . اين شش گروه عبارتند از : 1- کودکان عقب مانده ذهني 2- کودکان معلول جسمي 3- کودکان نابينا و نيمه بينا 4- کودکان ناشنوا و نيمه شنوا 5- کودکان مبتلا به اختلالهاي عاطفي و اجتماعي 6- کودکان تيز هوش هدف از آموزش و پرورش کودکان استثنايي فراهم کردن امکانات آموزشي ويژه و فرصتهاي مناسب به منظور شکوفايي توانايي هاي ذهني و جسمي اين کودکان با توجه به ويژگيهاي عقلاني آنها است . مديريت و برنامه ريزي آموزشي هدف از رشته مديريت و برنامه ريزي آموزشي ، برآوردن نيازهاي آموزشي وزارت آموزش و پرورش بر اساس معارف، ارزشهاي تربيت اسلامي و اصول مديريت صحيح است . دقت و توجه به نيازهاي کشور در زمينه کمبود مديران و برنامه ريزان آموزشي متعهد و مسلمان در مقاطع مختلف تحصيل در وزارت آموزش و پرورش ، ضرورت و اهميت اين رشته تحصيلي را روشن مي کند . مدير آموزشي بايد از تواناييهاي مختلف از قدرت برنامه ريزي ، آشنايي به روابط انساني و اصول مديريت آموزشي ، برخوردار باشد تا بتواند در مورد مسائل و مشکلات آموزشي ، قدرت تشخيص مسائل و تصميم گيري در مورد مشکلات را داشته باشد . تکنولوژي آموزشي تکنولوژي آموزشي در لغت از واژه هاي خاص تکنو به معني برخورد سيستماتيک با پديده هاي علمي ، لوژي به معناي شناخت و آموزش به معناي فعاليت هاي هدفمندي است که مربيان يا معلمان انجام مي دهند تا تغيير رفتار يا توانايي تغيير رفتار در فراگيرنده به وجود بيايد. از همين جا مشخص مي شود که تکنولوژي آموزشي به معناي شناخت پديده ها يا روش هاي دقيق آموزشي براي رسيدن به اهداف آموزشي است . تکنولوژي آموزشي ، رويکردي سيستمي است که فرآيند ياددهي و يادگيري را کنترل مي کند . براي مثال متخصص تکنولوژي آموزشي بررسي مي کند که در فرآيند ياددهي و يادگيري چه مسائل يا مشکلاتي وجود دارد تا بتواند مسئووليت حل اين مشکلات را بر عهده بگيرد . چنين فردي نسبت به تمام فرآيند ياددهي و يادگيري ، خواه فرآيند در مرحله درون داد سيستم باشد يا برون داد يا خود فرآيند سيستم باشد ، حساسيت نشان مي دهد . تعليم و تربيت يک فرآيند است و عوامل سيستماتيک مثل کلاس ، معلم ، کتاب ، فضاي آموزشي و امکانات آموزشي در آن وجود دارد و داراي درون دادي به نام شاگرد و برون دادي به نام فارغ التحصيل مي باشد . خيلي ها تصور مي کنند که تکنولوژي آموزشي ، تکنولوژي است و اين رشته بايد در دانشکده فني استقرار داشته باشد . اما بايد گفت که تکنو با تکنيک فرق دارد و تکنولوژي آموزشي همراه و همگام با روانشناسي تربيتي کار آموزش را آسان مي سازد . به همين دليل محل فعاليت دانشجويان و استادان اين رشته دانشکده هاي علوم تربيتي و روانشناسي تربيتي است و چگونگي فعاليت متخصصان اين رشته با توجه به مباني تئوريک و عملي روانشناسي پرورشي شکل مي گيرد و در آن طراحي آموزش و اجرا و ارزشيابي آموزش مطرح مي باشد . در واقع کارشناسان اين رشته ، طراحان آموزشي يا مهندسان آموزشي هستند . مهندساني که هم و غم آنها تسهيل سازي يادگيري و آموزش است . آينده شغلي و بازار کار فارغ التحصيلان گرايش آموزش و پرورش کودکان استثنايي پس از پايان تحصيلات مي توانند مسووليتهاي متفاوتي را در جامعه بر عهده گيرند از جمله : - معلم مراکز آموزش و پرورش کودکان استثنايي و مديريت مراکز آموزش و پرورش کودکان استثنايي . - کارشناس گزينش و تشخيص کودکان استثنايي و کارشناس آموزش و پرورش کودکان استثنايي در موسسات گوناگون از قبيل وزارت آموزش و پروش و سازمان بهزيستي کشور . فارغ التحصيلان مديريت و برنامه ريزي آموزشي مسووليتهاي متفاوتي را در جامعه مي توانند بر عهده گيرند از جمله : - مديريت مراکز آموزشي در سطوح مختلف و کارشناس برنامه ريزي در وزارت آموزش و پرورش . فارغ التحصيلان آموزش و پرورش پيش دبستاني و دبستاني مسووليتهاي متفاوتي را در جامعه مي توانند عهده دار شوند ، از جمله : • مربي دوره هاي پيش دبستاني . • کارشناسي تهيه مواد و وسايل آموزشي و کمک آموزشي براي مراکز پيش دبستاني . • کارشناسي تهيه مواد و وسايل آموزشي و کمک آموزشي براي مراکز پيش دبستاني و دبستاني . • آموزگار مدارس ابتدائي . • مديريت مدارس ابتدائي . • مربي کارورزي دانشجويان تربيت معلم . • کارشناس کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان . • کارشناس آموزش و برنامه ريزي سازمان بهزيستي . - کارشناس وزارت آموزش و پرورش . فرصتهاي شغلي فارغ التحصيلان گرايش تکنولوژي آموزشي فلسفه اصلي اين رشته استفاده از توانايي فارغ التحصيلان آن در آموزش و پرورش و سپس صدا و سيما است . اما در عمل مي بينيم که به دليل تفکر غلط حاکم بر برخي محيط هاي آموزشي ، تکنولوژيست هاي آموزشي به سختي جذب اين مراکز مي شوند . البته برخي از فارغ التحصيلان اين رشته جذب مدارس غير انتفاعي شده اند و با ارائه طرح هاي آموزشي براي دوره ها و درس هاي مختلف، کارآيي مدرسه را بسيار ارتقاء داده و در واقع بسيار موفق بوده اند . عده اي از فارغ التحصيلان نيز جذب وزارت ارشاد يا کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان مي شوند و بالاخره برخي از فارغ التحصيلان با توجه به توانايي هايي که در طي تحصيل کسب کرده اند جذب بازار کار آزاد مي شوند و به عکاسي آموزشي با توليد فيلم هاي آموزشي مي پردازند . دروس اصلي هر چهار گرايش تاريخ آموزش و پرورش در اسلام و ايران جامعه شناسي آموزش و پرورش فلسفه آموزش و پرورش اقتصاد آموزش و پرورش اصول و مباني آموزش و پرورش مقدمات مديريت آموزشي آموزش و پرورش تطبيقي مقدمات برنامه ريزي آموزشي درسي آموزش و پرورش ابتدايي ، راهنمايي و متوسطه آموزش و پرورش كودكان استثنائي اخلاق اسلامي مقدمات تكنولوژي آموزشي روشها و فنون تدريس آشنايي با كتابخانه و اصول كتابداري روانشناسي عمومي روش هاي آماري در علوم تربيتي روانشناسي رشد 1و2 سنجش و اندازه گيري در علوم تربيتي جامعه شناسي عمومي مقدمات روش تحقيق در علوم تربيتي دروس تخصصي (گرايش تكنولوژي آموزشي) سمينار در برنامه ريزي درسي و آموزشي اصول برنامه ريزي درس و تحليل محتوا مباني ارتباط انساني برنامه ريزي درسي ابتدايي اصول طراحي پيامهاي آموزشي سمينار در تكنولوژي آموزشي اصول عكاسي برنامه ريزي درسي متوسطه توليد برنامه هاي تلويزيوني راديو و تلويزيون آموزشي انتخاب ، بهره برداري و ارزيابي مواد و وسايل آموزشي تئوري ها و روش هاي كاربردي در رسانه هاي جمعي توليد مواد آموزشي آموزش برنامه اي آموزش با روش مبتني بر سيستم ها اصول طراحي نظام هاي آموزشي توليد فيلم هاي آموزشي برنامه ريزي درسي آموزش عالي و بزرگسالان ارزيابي نظام هاي كوچك آموزشي آشنايي با مراكز و مواد آموزشي كارورزي ها و اجرا پروژه هاي فردي كارورزي ها و اجرا پروژه هاي گروهي جامعه شناسي ارتباطي منبع:سایت گزینه دو چگونه يك مقاله علمي بنويسيم؟ قسمت اول این اصول برای تمام علوم اعم از انسانی ، فنی مهندسی ، پزشکی ، هنر قابل استفاده است. مقدمه مقاله علمي معمولاً در نتيجه پژوهش منطقي، ژرف و متمركز نظري، عملي يا مختلط، به كوشش يك يا چند نفر در يك موضوع تازه و با رويكردي جديد با جهت دستيابي به نتايجي تازه، تهيه و منتشر مي‏گردد. (اعتماد و همكاران، 1381، ص2) چنين مقاله‏اي در واقع گزارشي است كه محقق از يافته‏هاي علمي و نتايج اقدامات پژوهشي خود براي استفاده ساير پژوهشگران، متخصصان و علاقه‏مندان به دست مي‏دهد. تهيه گزارش از نتايج مطالعات و پژوهش‏هاي انجام شده، يكي از مهم‏ترين مراحل پژوهشگري به شمار مي‏رود؛ زيرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهاي علمي خود را در اختيار ساير محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم كه مهم باشد، به پيشرفت علم كمكي نخواهد كرد؛ چون رشد و گسترش هر عملي از طريق ارائه و به هم پيوستن دانشِ فراهم آمده از سوي فردفرد انديشمندان آن علم تحقق مي‏يابد. همان طور كه پژوهشگر پيش از اقدام به پژوهش، نيازمند توجه و بررسي يافته‏هاي علمي پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند يافته‏هاي علمي خود را گسترش بخشد، ديگران نيز بايد بتوانند به يافته‏هاي پژوهشي او دسترسي پيدا كنند و با استفاده از آنها فعاليت‏هاي علمي خود را سازمان داده، در ترميم و تكميل آن بكوشند. از امتيازهاي مهم يك مقاله مي‏توان به مختصر ومفيد بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره كرد؛ زيرا محقق مي‏تواند حاصل چندين ساله پژوهش خود در يك رساله، پايان‏نامه، پژوهش، يا حتي يك كتاب را به اختصار در يك مقاله علمي بيان كند تا پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از كليات آن آگاهي يابند و در صورت نياز بيشتر، به اصل آن تحقيقات مراجعه كنند. بدين منظور، امروزه نشريات گوناگوني در زمينه‏هاي مختلف علمي- پژوهشي نشر مي‏يابد و مقاله‏هاي به چاپ رسيده در آنها، اطلاعات فراواني را در اختيار دانش پژوهان قرار مي‏دهند. لازم است محققان با شيوه تدوين مقالات علمي آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شيوه‏هاي صحيح، با سهولت، نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار علاقه‏مندان قرار دهند. نوشتن مقاله مستلزم رعايت اصولي در ابعاد مختلف محتوايي، ساختاري و نگارشي است. ملاك‏هاي محتوايي مقاله يكي از مهم‏ترين ابعاد مقاله علمي، محتواي علمي و ارزشمنديِ كيفي آن است. مقاله بايد يافته‏هاي مهمي را در دانش بشر گزارش نمايد و داراي پيامي آشكار باشد؛ بنابراين پيش از تهيه مقاله، محقق بايد از خود بپرسد كه آيا مطالب او آن‏قدر مهم است كه انتشار آن قابل توجيه باشد. آيا ديگران از آن بهره خواهند برد؟ و آيا نتايج پژوهش او، كار آنها را تحت تأثير قرار خواهد داد؟ (هومن، 1378، ص 82). در اينجا به چندين اصل مهم از اصول و معيارهاي محتوايي پژوهش علمي اشاره مي‏گردد كه توجه به آنها قبل از تهيه مقاله به ارتقاي كيفيت آن كمك مي‏نمايد. • فرايند «تفكر»: تفكر، تلاش براي معلوم كردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرويان، 1368، ص11) بنابراين اساسي‏ترين محور محتوايي يك پژوهش علمي، آن است كه مجهولي را روشن نمايد. بر اين اساس، هر پژوهش علمي در پي پاسخ دادن به پرسش‏هايي است كه تاكنون براي مخاطبان كشف نشده است. از اين رو پژوهش علمي هميشه با طرح يك يا چند سئوال آغاز مي‏شود كه محقق در صدد پاسخگويي به آنهاست. • منطقي بودن: منطق كه راه درست انديشيدن (تصور) و صحيح استدلال آوردن (تصديق) را مي‏آموزاند، (مطهري، 1372، ص 21) ابزار ضروري يك مقاله علمي است و محقق بايد شايستگي لازم را در استدلال آوردن، تحليل محتوا و نتيجه‏گيري داشته باشد. قواعد تعريف، طبقه‏بندي، استنباط‏هاي قياسي و استقرايي، روش‏هاي مختلف نمونه‏برداري و غيره همه از ويژگي‏هاي منطقي يك مقاله علمي است كه محقق بايد به آنها توجه داشته باشد. (هومن، 1374، ص 19). • انسجام و نظام‏دار بودن: مرتبط بودن اجزاي مختلف مقاله با همديگر، همچنين متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوين فرعي با همديگر، از جمله مواردي است كه به تحقيق، يكپارچگي و انسجام مي‏بخشد. بر اين اساس، محقق بايد عناوين فرعي مقاله خود را با نظمي منطقي از يكديگر مجزا كرده، ارتباط بخش‏ها را مشخص نمايد. • تراكمي بودن: از آنجا كه هدف پژوهش پاسخ به سئوال هايي است كه تا آن زمان دست كم از نظر محقق، پاسخي منطقي براي آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمي بايد از يك سو به منظور كشف دانش جديد، و از سوي ديگر، براي تكميل دانش، صورت پذيرد. بنابراين هدف اصلي يك مقاله، كشف يا تكميل دانش بشري است، نه تكرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، 1374، ص 20). • تناسب موضوع با نيازهاي فعلي جامعه علمي: هر پژوهش علمي بايد نيازهاي اساسي جامعه علمي خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسايل برآيد؛ بنابراين از طرح موضوعاتي كه از اولويت تحقيقي برخوردار نيستند و جامعه علمي، بدانها نياز ندارد، بايد احتراز نمود. • خلاقيت و نوآوري: هر تحقيق علمي زماني مي‏تواند در ارتقاي سطح دانش، موفق و موثر باشد كه از فكري بديع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتي كه به جمع آوري صِرف بسنده مي‏كنند، نمي‏توانند سهم عمده‏اي در پيشرفت دانش بشري داشته باشند. • توضيح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردي كه محقق در گزارش نويسي پژوهش خود (مقاله) بايد بدان توجه كند، پرهيز از حاشيه‏روي و زياده‏گوييِ افراطي است؛ همچنان كه خلاصه‏گويي نبايد به حدّي باشد كه به ابهام و ايهام منجر شود؛ بر اين اساس محقق بايد به حدّي مطالب را تبيين كند كه مقصود وي براي خواننده، روشن شود. • متناسب بودن با نظريه‏ها: هر رشته علمي، متشكل از نظريه‏ها و قوانيني است كه مورد اتفاق صاحب‏نظران آن فن است. يافته‏هاي به دست آمده در تحقيقات ميداني يا توصيفي نبايد با قوانين كلي آن رشته تخصصي منافات داشته باشد. • اجتناب از كلي گويي: هدف نهايي علم، صورتبندي يك «نظريه»(3) و «تبيين كردن»(4) يكي از اصول مهم نظريه است. (دلاور، 1371، ص 33) از اين رو محقق بايد بتواند مباحث علمي خود را به روشني توضيح دهد و با زبان گويا آن را تبيين و از كلي گويي اجتناب نمايد. • گزارش روش‏شناسي تحقيق: «تحقيق»(5) فرايندي است كه از طريق آن مي‏توان درباره ناشناخته‏ها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را كسب كرد. در اين فرايند چگونگي گردآوري شواهد و تبديل آنها به يافته‏ها «روش‏شناسي»(6) ناميده مي‏شود. اين سئوال كه چگونه داده‏ها بايد گردآوري شود و مورد تفسير قرار گيرد، به طوري كه ابهام حاصل از آنها به حداقل ممكن كاهش يابد؟» از موارد مهم تحقيق علمي است. (سرمد و همكاران، 1379، ص 22). يك تحقيق علمي زماني مي‏تواند مطالب خود را به اثبات برساند كه از روش گردآوري مناسبي برخوردار، و آن روش‏ها در مقاله به خوبي بيان شده باشد. ساختار مقاله علمي نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحي مدوَّن است. در گزارش يك تحقيق نه تنها بايد ارزش‏هاي محتوايي را مراعات كرد، بلكه بايد از ساختار روشمندي نيز پيروي كرد. امروزه تحقيقات فراواني انجام مي‏شود، اما تنها بخش كوچكي از آنها در مقالات منتشر مي‏گردد. يكي از دلايل آن، عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاري مقاله علمي است. ساختار مقاله و تهيه گزارش از يك پژوهش علمي، با توجه به روش به كار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در يك تقسيم بندي كلي، روش‏هاي استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم مي‏كنند. روش‏هاي كمي كه در آنها از داده‏هاي كمّي در تحقيق استفاده مي‏شود (تحقيقات ميداني) و روش‏هاي كيفي كه در آنها از داده‏هاي كيفي (تحقيقات كتابخانه‏اي) استفاده مي‏شود.(سرمد و همكاران، 1379، ص 78). مراحل گزارش يك پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق، با تفاوت هايي بيان مي‏گردد. به دليل يكسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتي، و براي پرهيز از تكرار در اينجا مراحل مقدماتي را به صورت مجزا مي‏آوريم. مراحل مقدماتي گزارش پژوهشي موضوع يا عنوان مقاله عنوان، مفهوم اصلي مقاله را نشان مي‏دهد و بايد به طور خلاصه، مضمون اصلي پژوهش را نشان دهد. عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعني به گونه‏اي انتخاب شود كه نظر خوانندگان را كه معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يك مجله علمي را مي‏خوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد كوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد. تعداد كلمات در عنوان را حداكثر دوازده واژه بيان كرده‏اند. (سيف، 1375، ص 12). نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذكر مي‏شود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه كه هر يك از مؤلفان در آن مشغول به كارند، مي‏آيد. اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يك دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه يك‏بار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذكر مي‏شود. اما اگر هر يك از مؤلفان به سازمان خاصي وابسته باشند، بايد بعد از نام هر يك از آنان، بلافاصله نام مؤسسه‏اي كه به آن وابسته‏اند، ذكر شود. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يكديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشاركت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشاركت همه افراد در اجراي پژوهش يكسان باشد، اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار مي‏گيرد. (هومن، 1378، ص 84). چكيده چكيده، خلاصه جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد. هدف‏ها، پرسش‏ها، روش‏ها، يافته‏ها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چكيده آورده مي‏شود. در متنِ چكيده بايد از ذكر هرگونه توضيح اضافي خودداري شود. مطالب چكيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي تهيه شود. چكيده در حقيقت بخشي كامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته مي‏شود و نبايد پيش از انجام گزارش، پژوهش تهيه شود. طول چكيده براي مقاله، بستگي به روش‏هاي خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا 150كلمه پيشنهاد شده است. واژگان كليدي معمولاً در انتهاي چكيده، واژگان كليدي پژوهش را بيان مي‏كنند تا به خواننده كمك كنند، پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتواي مقاله، پنج تا هفت واژه كليدي در هر مقاله بيان مي‏شود. (سرمد، 1379، ص 321). ساختار مقاله مبتني بر پژوهش ميداني روش‏ها و اصول كلي ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشي شاخه‏هاي علوم، تقريبا به طور خاصي به كار مي‏روند كه همگي متكي بر «روش علمي»(9) است. انجمن روان شناسان (APA) به منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش، الگوي استاندارد شده‏اي را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشي خود، آن اصول را به كار گيرند و تقريبا همه مجله‏هاي معتبر علوم انساني در تهيه و تنظيم نوشته‏هاي پژوهش خود از آنها پيروي مي‏كنند. (هومن،1378،ص 10) كه در زير به اختصار به مراحل آن اشاره مي‏گردد. مقدمه هر مقاله علمي با يك مقدمه شروع مي‏شود و آن، خلاصه‏اي از فصل اول و دوم پايان نامه‏ها و رساله‏هاست كه به طور مختصر به بيان كليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن مي‏پردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان مي‏گردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي كه به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته مي‏شود. مقدمه بايد يك منطق اساسي را در تحقيق بيان كند و به خواننده نشان دهد كه چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارش‏هاي پيشين است. در اين بخش پس از نتيجه‏گيري از پژوهش‏هاي بررسي شده، محقق بايد پرسش‏هاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. (هومن، 1378، ص 87). روش هدف اساسي از بيان روش آن است كه به گونه‏اي دقيق، چگونگي انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تكرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري كند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودني‏ها، ابزارهاي پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل داده‏ها را بيان كند. نتايج در اين بخش، توصيف كلاميِ مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده‏است، ارائه مي‏شود. اين توصيف كلامي با اطلاعات آماري مورد استفاده، كامل مي‏شود و بهترين روش آن است كه داده‏ها از طريق شكل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسش‏ها يا فرضيه‏ها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيه‏هاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤال‏ها يا فرضيه‏هاي آنهااست، (سيف، 1375، ص 30) يا برحسب اهميت آنها. روش متداولِ بيان نتايج، آن است كه ابتدا مهم‏ترين و جالب‏ترين يافته‏ها و سپس به ترتيب، يافته‏هاي كم اهميت‏تر ارائه مي‏شود. (هومن، 1378، ص 90). ساختار مقاله مبتني بر پژوهش توصيفي اصول به كارگرفته شده در پژوهش‏هاي توصيفي باتوجه به روش‏هاي به كارگرفته شده، با اصول پژوهش‏هاي ميداني، مقداري متفاوت است. هر چند اين اصول ممكن است با توجه به موضوع‏هاي مختلف تحقيقي و رشته‏هاي مختلف، تغيير نمايد، ساختار كلي‏اي كه تقريبا همه پژوهش‏هاي توصيفي بايد در قالب آن درآيند، به شرح زير است. مقدمه آنچه در مقدمه يك مقاله تحقيق كتابخانه‏اي قرارمي‏گيرد - همانند تحقيفات ميداني - كلياتي است كه محقق بايد قبل از شروع بحث، آن را براي خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق، تبيين ضرورت انجام آن و اهدافي كه اين تحقيق به دنبال دارد. همچنين محقق بايد خلاصه‏اي از سابقه بحث را - كه به طور مستقيم مرتبط با موضوع است - بيان كند و در نهايت توضيح دهد كه اين مقاله به دنبال كشف يا به دست‏آوردن چه مسئله‏اي است؛ به عبارتي، مجهولات يا سؤال‏هاي مورد نظر چيست كه اين مقاله درصدد بيان آنهااست. طرح بحث (متن) در اين بخش، مؤلف وارد اصل مسئله مي‏شود. در اينجا بايد با توجه به موضوعي كه مقاله در پي تحقيق آن است، عناوين فرعي‏تر از هم متمايز گردند. محقق در تبيين اين قسمت از بحث، بايد اصول مهم قواعد محتوايي مقاله را مورد توجه قراردهد و سعي كند آنها را مراعات نمايد؛ اصولي مانند: منطقي و مستدل بودن، منظم و منسجم‏بودن، تناسب بحث با عنوان اصلي، ارتباط منطقي بين عناوين فرعي‏تر در مسئله، خلاقيت و نوآوري در محتوا، اجتناب از كلي‏گويي، مستندبودن بحث به نظريه‏هاي علمي و ديني، جلوگيري از حاشيه‏روي افراطي كه به انحراف بحث از مسير اصلي مي‏انجامد و موجب خستگي خواننده مي‏شود و همچنين پرهيز از خلاصه‏گويي و موجزگويي تفريطي كه به ابهام در فهم مي‏انجامد، رعايت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطي، توجه‏داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها. نتيجه ‏گيري در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقي و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجه‏گيري، ارتباط‏دادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، مشخص‏كردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادي و كاربردي و امثال آن، از جمله مواردي است كه محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد. ارجاعات اعتبار يك گزارش پژوهشي علاوه بر صحت و دقت داده‏ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعي است كه از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يك مقاله علمي است، به وسيله آن، چگونگي استفاده از انديشه‏هاي ديگران را به خواننده معرفي مي‏نمايد. در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره مي‏شود كه يكي شيوه ارجاع دادن در متن است و ديگري شيوه ذكر منابع در پايان مقاله. ارجاعات در متن نخستين چيزي كه درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود، اين است كه: چه چيزي بايد مستند گردد؟ مك برني(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته‏ است: • بايد انديشه‏هايي را كه به ديگران تعلق دارند، مشخص كرد و با ذكر مأخذ نشان داد كه از آنِ چه كساني مي‏باشند (امانت‏داري)؛ • هر زمان كه افكار و انديشه‏هايي با چهارچوب فكري كسان ديگري همخواني دارند، موارد را بايد با ذكر منبع مشخص كرد؛ • هر زمان كه نظريه، روش يا داده‏اي موردبحث قرار مي‏گيرد، منبع آن را بايد ذكركرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بيشتري درباره آن كسب كند، بتواند به آن مراجعه كند؛ • بايد نقل قول‏هايي را كه از يك متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف، داخل گيومه آورده مي‏شود، مستند ساخت. (مك برني 1990، به نقل از سيف، 1375، ص 39). بنابراين اطلاعاتي كه براي خوانندگان، اطلاعات عمومي به حساب مي‏آيند، لازم نيست مستند شوند. نويسنده، تنها در صورتي مي‏تواند به آثار خود ارجاع، دهد كه اين ارجاع براي مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنين در استنادكردن، حتي‏الامكان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد كرد. تنها زماني به منابع ديگران استناد مي‏شود كه محقق دسترسي مستقيم به اصل اثر را نداشته باشد كه در آن صورت بايد مشخص كرد كه آن مطلب از يك منبع دست دوم گرفته شده است. (سيف، 1375، ص 40). شيوه ارجاع در متن هرگاه در متنِ مقاله مطلبي از يك كتاب يا مجله يا.. به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نقل شود، بايد پس از بيان مطلب، آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوه‏هاي مختلفي دارد كه در اينجا به بخش‏هايي از آن اشاره مي‏شود. در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دكتر»، «پروفسور»،آورده مي‏شود، مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصيرالدين طوسي. (دهنوي، 1377، ص 89). يك اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب مي‏آيد و پس از آن، نقطه آورده مي‏شود؛ مانند: (منطقي، 1382، ص 27). يك اثر با بيش از يك مؤلف: اگر تأليف داراي دو يا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتيب ذكر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ ولي در آثار با بيش از سه مؤلف، نام اولين مؤلف ذكر مي‏شود و به دنبال آن عبارتِ «و همكاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازي، 1379، ص 50) يا (نوربخش و همكاران، 1346، ص 75). آثار با نام سازمان‏ها و نهادها: در صورتي كه آثار به نام شركت‏ها، انجمن‏ها، مؤسسات، ادارات و مانند اينها انتشار يابند، در استنادكردن، به جاي نام مؤلف، نام سازمان مي‏آيد؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34). دو يا چند اثر يك مؤلف: هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم مي‏آيند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز مي‏گردند؛ مانند: (احمدي، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16). زيرنويس (پاورقی) توضيحی توضيحات اضافي، يا توضيح اصطلاحاتي را كه نويسنده براي حفظ انسجام متن نمي‏تواند آن را در متن بياورد، مي‏توان در زير صفحه با مشخص‏كردن شماره آنها بيان كرد. نكته قابل توجه اينكه، اين توضيحات بايد حتي‏الامكان خلاصه ذكر شوند و نبايد تكرار مطالب متن باشند. در ترجمه متون توضيحاتي كه مؤلف در زيرنويس آورده، بايد عينا ترجمه شود و در صورتي كه مترجم براي بيان اصطلاح يا تبيين مطلبي توضيحي را ضروري ببيند، مي‏تواند آن را در پاورقي ذكركند و در جلوي آن لفظ «مترجم» را -براي متمايز ساختن آن از توضيحات معادل‏ها كلمه‏هاي بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي ذكر گردد و اين، منحصر به اصطلاحات تخصصي يا اسامي اشخاص است. چنانچه در موارد خاصي لازم باشد كه صورت خارجي آنها در داخل متن بيايد، بايد آنها را مقابل صورت فارسي در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسين‏زاده، 1372، ص 17). نكته قابل‏توجه در استناد دادن معادل‏ها اين است كه اولاً در هر متن يا مقاله يا كتاب، فقط يك بار معادل انگليسي آنها آورده مي‏شود؛ ثانيا معادل‏هاي بكار گرفته شده بايد يكنواخت باشند. و در صورت آوردن معادل‏هاي ديگر، مثل فرانسه، آلماني، و... بايد، در متن توضيحي درباره آن داده شود. در نوشتن اسامي اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام كوچك او با حروف بزرگ نوشته مي‏شود مانند C،Jung . ارجاع در منابع محقق بايد در پايان مقاله فهرستي از منابع و مراجعي كه در متن به آنها استناد كرده است، به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي در منابع فارسي (عربي يا انگليسي در صورت استفاده) بياورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقيق و كامل همه مراجعي است كه در متن مقاله به آنها استناد شده‏است. هدف از ارائه اين فهرست، نشان دادن ميزان تلاش پژوهشگر در بررسي و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتي دستيابي خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براينكه تمامي مراجع و مآخذي كه در متن به آنها استناد شده، بايد در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعي آورده مي‏شود كه در متن به آنها استناد شده است. در ذكر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر مي‏رسند كه در همه ارجاعات مشترك‏اند: 1. نام مؤلف يا مؤلفان؛ 2. تاريخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ايالت)؛ 5. نام ناشر. جداسازی اين اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازي اجزاي مختلف هر يك از آنها با ويرگول (،) صورت مي‏گيرد. ارجاع كتاب در منابع • در ارجاع كتاب با يك مؤلف، اطلاعات ضروري ذكر شده در بالا ذكر مي‏شود، در صورتي كه اثر تجديدچاپ شده‏باشد، پس از عنوانِ كتاب، شماره چاپ آن مي‏آيد. در ارجاعات انگليسي در صورتي كه چاپ جديد مجددا ويرايش شده‏باشد، علامتِ اي‏دي (ed) با شماره ويرايش(25) آن، داخل پرانتز آورده مي‏شود، مانند: .Wadsworth:CA،Belmont.An introduction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn • در ارجاع منابع داراي دو مؤلف يا بيشتر، اسامي مؤلفان به ترتيبِ نامِ ذكرشده در كتاب، ذكر مي‏شود و بين نام‏خانوادگي و نام آنها ويرگول و بين اسامي مؤلفان نقطه ويرگول (؛) مي‏آيد؛ مانند: سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازي، زهره(1379). روش‏هاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه. • در معرفي كتاب‏هاي ترجمه شده، پس از ذكر نام مؤلف و تاريخ اثر، نام مترجم و تاريخ انتشار ترجمه ذكر مي‏شود. در آثاري كه تاريخ نشرشان مشخص نيست، داخل پرانتز به جاي تاريخ نشر، علامت سؤال (؟) مي‏آيد؛ مانند: صدرالدين شيرازي، محمد(1375). شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش. • در معرفي كتاب‏هايي كه با عنوان سازمان‏ها يا نهادها منتشر شده‏اند، به جاي نام اشخاص، نام مراكز ذكر مي‏شوند: مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژه‏نامه آموزش و پرورش: فارسي - انگليسي، انگليسي - فارسي. تهران. نشر مؤلف. • كتاب‏هايي كه به جاي مؤلف، ويراستاري يا به صورت مجموعه مقالاتي بوده كه به وسيله افراد مختلف نوشته شده‏است؛ اما يك يا چند نفر آنها را گردآوري كرده‏اند، بدين صورت مي‏آيند: شفيع‏آبادي، عبداللّه‏ (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولين سمينار راهنمايي و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي. ارجاع مقاله در منابع براي ارجاع به مقاله‏هايي كه در مجله‏هاي علمي-تخصصي به چاپ مي‏رسند، ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، پس از آن، تاريخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذكر مي‏شود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و pp در انگليسي آورده مي‏شود. ارجاع پايان‏نامه و رساله در منابع در ارجاع رساله‏ها و پايان‏نامه‏ها، پس از ذكر عنوان، بايد ذكرشود كه آن منبع پايان‏نامه كارشناسي ارشد يا رساله دكترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس بايد نام دانشگاهي را كه مؤلف در آن فارغ‏التحصيل شده‏است، آورد: ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشّاء و اهل عرفان، پايان‏نامه كارشناسي ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم. ارجاع از يك روزنامه در منابع در معرفي مقاله‏هايي كه در خبرنامه‏ها و روزنامه‏ها به چاپ مي‏رسد، يا استنادهايي كه از متن سخنراني اشخاص در يك روزنامه آورده مي‏شود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروري را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذكر مي‏كند. مانند: محقق كجيدي، محمدكاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاري توسعه بخش كشاورزي، روزنامه كيهان، ص6. ارجاع فرهنگ‏نامه و دائره‏المعارف در منابع در ارجاع دائره‏المعارف‏ها نام سرپرست آورده شده و سپس بقيه اطلاعات ضروري، همانند كتاب به ترتيب مي‏آيد؛ مانند: بجنوردي، سيدكاظم و همكاران (1377)، دائره‏المعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران: مركز دائره‏المعارف بزرگ اسلامي. ارجاع كنفرانس‏ها، سمينارها و گزارش‏ها ارائه گزارش از همايش‏ها و سمينارها بايد به شكل زير بيان گردد: (سلطاني، 1363، ص19). همايش بين‏المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران. نقل منابع الكترونيكي (اينترنت) امروزه نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاع است كه در ذكر آن، اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان مي‏گردد (ترابيان، 1987، ترجمه قنبري، 1380). بارلو، جان پي (1996). درخت يوشع مي‏لرزد، در مجله CORE (روي خط اينترنت)، ج8، ش 1، (1992)، نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در: Corel.08.g2.:pub/Zines/CORE-Zine File:Ptp.etext.org Directory چگونه يك مقاله علمي بنويسيم؟ قسمت دوم آيين نگارش چنان‏كه بيان شد، محقق بايد ابعاد سه گانه محتوايي، ساختاري و نگارشي مقاله را مورد توجه قرار دهد. آنچه تاكنون بيان شد، خلاصه‏اي از اصول محتوايي و ساختاري يك مقاله علمي بود. اكنون به بررسي اصول كلي آيين نگارش كه رعايت آن در تحرير مقاله علمي ضروري به نظر مي‏رسد، مي‏پردازيم. الف) متن علمي تا حدّ ممكن بايد مختصر و مفيد باشد. به همين جهت لازم است از آوردن نقل قول‏هاي غيرضروري و حجم‏افزا، تفنن‏هاي شاعرانه و ذوقي، بيان‏هاي عاطفي واحساسي و گزافه‏نويسي اجتناب شود. ب) از آوردن عبارت‏هاي مبهم، مغلق و پيچيده و واژه‏هاي نامأنوس بايد احتراز گردد. ج) بايد از ذكر بندهاي طولاني و جمله‏هاي بلند خودداري شود. د) مطالب بايد ساده، روان، جذاب و به گونه‏اي صريح و روشن بيان گردد. ر) در نقل مطالب، ضروري است امانت‏داري را با ذكر مشخصات دقيق منبع رعايت نمود. هر چند در اين باب نبايد به دام افراط و تفريط - كه حمل بر فضل فروشي يا سهل‏انگاري است- افتاد. ش) هر بخش از نوشته كه شامل يك انديشه و مطلب خاصي است، بايد در يك بند (پاراگراف) آورده شود. ص) بايد از به كاربردن كلمات مترادف به جهت افزايش حجم اجتناب شود. ط) بايد از به كاربردن افراطي حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهيز گردد. ع) بايد از به كاربردن تعبيرهاي نامناسب و عاميانه و استعمال الفاظ ناروا، ركيك و غيراخلاقي احتراز شود. تايپ مقاله امروزه تقريبا اكثر مجلات علمي، مقالات خود را به صورت تايپ شده مي‏پذيرند، بدين روي و براي تكميل شدن بحث، براي آشنايي مؤلفان محترم، برخي از اصول تايپ، بيان مي‏گردد. الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهار سانتي‏متر از بالا با قلم ياقوت، شماره شانزده تايپ مي‏گردد. ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتي متر، با قلم ترافيك، شماره ده تايپ مي‏شود. ج) رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با علامت ستاره () يا شماره در پاورقي همان صفحه و با قلم لوتوس نازك شماره دوازده كه متناسب با قلم پاورقي است، تايپ مي‏گردد. د) عناوين فرعي مقاله با شماره‏هاي تفكيك‏كننده مانند: 1.، 2.، 3.، و...، با قلم لوتوس سياه، شماره چهارده تايپ مي‏گردد. ر) عناوين فرعي‏تر با شماره‏هاي تفكيك كننده 1.1، 2.1 و... با قلم لوتوس سياه، شماره سيزده تايپ مي‏گردد. س) متن مقاله با قلم لوتوس نازك، شماره چهارده تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتي متر آغاز مي‏گردد. ص) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتي متر و فاصله آنها از عنوان‏هاي فرعي دو سانتي متر است. ط) فاصله حاشيه صفحه‏ها از هر طرف دو سانتي متر و از بالا و پايين نيز دو سانتي متر است و فاصله آخرين سطر با پاورقي يك سانتي متر است. ع) نقل قول‏هاي مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك، شماره دوازده تايپ مي‏گردد. ف) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ مي‏گردد. ق) مقاله فقط بر يك طرف صفحه تايپ مي‏شود. ك) بايد در تايپ مقاله از به كاربردن قلم‏هاي متنوع و متفاوت اجتناب شود. ل) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي، Times Mediumبا شماره هشت است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره ده استفاده مي‏شود. ويرايش متن ويرايش متن بر عهده ويراستار است كه بايد طبق قوانين مربوط به نشر و ضوابط علمي صورت دهد. هرچند ويرايش، وظيفه محقق نيست، براي آشنايي محققان، به توضيحي اجمالي در اين رابطه مي‏پردازيم: هر اثر تحقيقي دو نوع ويرايش مي‏شود: ويرايش فني و ويرايش محتوايي. ويرايش فنی در ويرايش فني مسائلي از قبيل به دست دادن ضبط لاتيني نام‏ها يا معادل فرنگي اصطلاحات فني، تعيين محل تصاوير، اشكال و جدول‏ها، مراعات شيوه مناسب براي معرفي مشخصات كتاب‏شناسي، تهيه فهرست مندرجات، فهرست تفصيلي، واژه‏نامه، فهارس ديگر، تنظيم صفحه عنوان و صفحه حقوق، اعراب گذاري‏هاي لازم، تبديل مقياس‏ها و سنوات، توضيح لازم براي برخي از اصطلاحات، معرفي اجمالي بعضي از اعلام در صورت نياز انجام مي‏شود. ويرايش محتوايي هر نوع كاستي و نادرستي نحوي و زباني در اين ويرايش اصلاح مي‏شود. اگر اثر تحقيقي، متن تصحيح شده باشد، به بدخواني‏هاي مصحح توجه و با مراجعه به منابع - در صورت همكاري مصحح و در اختيار قرار دادن منابع- از درستي واعتبار توضيحات و تعليقات وي اطمينان حاصل مي‏شود. در مورد آثار ترجمه شده مطابقت تمام وكمال ترجمه با متن اصلي لازم است (دهنوي، 1377، ص 100). پيوست‏ها اگر مقاله علمي داراي مطالبي باشد كه در گزارش پژوهش علمي ضروري نيست، مؤلف آن را در پيوست‏ها، ضميمه مقاله مي‏نمايد. به‏طور كلي آنچه پرسشنامه را در درك، ارزشيابي و تكرار پژوهش ياري مي‏كند، مانند نسخه كاملي از آزمون‏ها يا پرسش نامه‏هاي چاپ نشده و شاخص‏هاي آماري آنهاو...، مي‏تواند در پيوست آورده شود. در اين بخش، برخي از پيوست‏هاي مربوط به اين مقاله آورده شده است: 1.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات ميداني (شماره 1). 2.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات كتابخانه‏اي (شماره 2). 3.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به ترجمه (شماره 3). 4.8.نشانه‏هاي ويراستاري. 2. محققان براي آشنايي با ملاك‏هاي محتوايي و ساختاري، به فرم هاي ارزيابي مقالات مراجعه فرمايند. 3. Theory 4. Explanation . 5. Research. 6 .Methodology. 7 .Abstract. 8 .Key Words. 9.Scientific Method. 10.Introduction. 11.Method. 12. Subjects. 13.Instruments . 14.Research Design. 15 . Procedure 16.Data Analysis. 17 . results. 18.Discussion. 19.Interpretation . 20.Conclusion. 21.Referrals. 22. Citation. 24. راه تشخيص آن در كتاب فهرست مستند «اسامي مشاهير و مؤلفان» اثر كتابخانه ملي آمده است. 25. Edition. چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نويسي تحقيق و پژوهش از اهميت ويژه اي برخوردار است و به جرات ميتوان گفت كه همه پبشرفت هاي علمي صنعتي پژوهشي تكنولوژي و جامعه شناسي بر پايه تحقيق و پژوهش استوار است. اصلي ترين و مهمترين شيوه ارائه نتايج يك مطالعه و تحقيق، تهيه مقاله پژوهشي است و محققي در صحنه توليد وانتشار علمي موفق است كه بتواند نتايج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشي به چاپ برساند. از آنجا كه نوشتن صحيح و مناسب يك مقاله يك ركن اساسي براي چاپ مقالات علمي ميباشد، در اينجا سعي شده است كه به بررسي روش هاي صحيح نگارش مقالات پژوهشي پرداخته شود. به طور كلي هر مقاله پژوهشي شامل اجزاي اصلي زير است: • عنوان • نام نويسنده يا نويسندگان • اطلاعات تماس • چكيده • واژگان كليدي • مقدمه • مباني نظري تحقيق • روش تحقيق • يافته هاي تحقيق • بحث و نتيجه گيري • فهرست منابع عنوان مقاله 1) اولين بخش يك مقاله عنوان است كه بايد اشتراكاتي با موضوع اصلي تحقيق داشته باشد و به شكلي جذاب جمله‌بندي شده باشد. نكات زير در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند: 2) عنوان مقاله حتي الامكان بايد دقيق و رسا بوده و از به كار بردن اصطلاحات ناآ شنا يا اختصاري خودداري شود. 3) عنوان مقاله حتي الامكان بايد جمله خاصي باشد كه نكات اصلي و عمده موضوع را در بر داشته باشد. 4) به طور معمول (نه هميشه) و در نام‌گذاري اكثر تحقيق ها اين نكات در نظر گرفته مي شود: چه چيزي را ميخواهيم بررسي كنيم، در چه جامعه اي، در كجا و در چه زماني. مثلا عنوان يك مقاله ميتواند اين باشد: بررسي رابطه سطح سواد مادران و تغذيه كودكان در شهر تهران سال 1386 5) عنوان بايد «فاقد پيش داوري» باشد. به عنوان مثال، انتخاب اين عنوان براي يك مقاله، مناسب به نظر نمي رسد: بررسي علل بي علاقگي رانندگان نسبت به بستن كمربند ايمني! 6) اگر كلماتي در توصيف ويژگي مطالعه شما نقش كليدي دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانيد. مثل مطالعه آينده نگر مطالعه دوسويه كور يا مطالعه تصادفي شده 7) هيچ گاه نبايد در عنوان مقاله نتيجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذكر نمود. نويسندگان و آدرس ها اسامي نويسندگان و همكاراني كه در مطالعه شركت داشته اند بايد بطور كامل ذكر شود. همچنين نويسنده اصلي كه مسئول ارتباط با خوانندگان است بايد مشخص شده و آدرس كامل و ایمیل وي در اختيار خوانندگان قرار گيرد. چكيده تحقيق چكيده پس از عنوان بيشتر از ساير بخشهاي يك مقاله خوانده ميشود و در چكيده قسمت هاي مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتايج تحقيقق بصورت خلاصه ذكر مي شود. متن بسياري از مقاله ها به طور كامل در دسترس ما نيست و گاهي فرصت براي خواندن تمام مقاله نداريم و از اين رو چكيده مقاله اهميت زيادي دارد. در اكثر مجلات تعداد كلمات چكيده 150 تا 250 كلمه محدود است. واژگان كليدي چند واژه كليدي كه از اهميت زيادي در مطالعه برخوردارند، در اين قسمت ذكر مي شود. ضمن اين كه با ذكر واژه هاي كليدي در سايتهاي علمي مي توان به دنبال مقاله نيز گشت. به طور معمول تعداد اين واژه ها حدود 6-5 كلمه در نظر گرفته مي شود. مقدمه مقدمه يك مقاله پژوهشي ضمن بيان مسئله و تشريح موضوع به آن مسئله پاسخ ميدهد كه ارزش مطالعه حاضر براي انجام آن چه بوده است. در حقيقت با مطالعه مقدمه يك مقاله پژوهشي، خواننده با مسئله تحقيق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درك ميكند. متن مقدمه بايد روان باشد و حتي الامكان به صورت خلاصه و حداكثردر 2 صفحه تايپ شود. روش تحقيق در اين قسمت از مقاله چگونگي و روش انجام پژوهش توضيح داده مي شود. همچنين نمونه هاي مورد بررسي، چگونگي نمونه گيري، جامعه هدف، مراحل اجرائي پژوهش و نحوه تجزيه و تحليل داده ها ذكر مي شود. در اين قسمت در مورد تغيير بيشتر بحث شده و روش اندازه گيري و ميزان دقت و چگونگي كنترل آنها بيان مي شود. يافته هاي تحقيق در اين قسمت نتايج بدست آمده از پژوهش ذكر مي شود. نتايجي كليدي مطالعه بايد با كلمات روان و دقيق و بدون بزرگ نمايي ذكر شود. از روشهاي مختلفي براي ارائه نتايج استفاده مي شود. استفاده از اعداد، جداول و نمودارها كمك ارزنده اي به ارائه مطلب بطور ساده تر مي نمايد اما لازم است داده هاي جداول و نمودارها به طور كامل تشريح شده و مورد تجزيه و تحليل قرار گيرند. در مواردي كه از روش ها و آزمون هاي آماري براي بررسي نتايج و تحليل داده ها استفاده شده باشد، بايد نوع آن نيز ذكر شود. بحث و نتيجه گيري در اين قسمت به تفسير نتايج ارائه شده مي پردازيم. همچنين مي توان به مقايسه نتايج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتايج ساير مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتيجه گيري نمود. در صورت لزوم مي توان پيشنهادهايي براي انجام مطالعات بهتر و كامل تر در آينده ارائه داد. فهرست منابع در پايان لازم است كليه منابعي كه در تحقيق مورد استفاده قرار گرفته‌ اند، به شيوه اي مطلوب ذكر شوند. شيوه نگارش منابع در نشريات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمايي اين نشريات و شرايط نگارش مقالات كمك بگيريم. چند نكته اساسي در ارسال مقالات به نشريات علمي به ياد داشته باشيد كه قبل از ارسال چكيده مقاله خود به يك مجله، ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دريافت نموده و چكيده خود را در قالب آن فرم تهيه و تايپ نماييد (به عنوان مثال تعداد كلمات، فونت، تعداد خطوط، فاصله خطوط از كناره هاي صفحه و…) دلايل عدم پذيرش چكيده يك مقاله در نشريات علمي 1) ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زياد مقالات مشابه پيشين 2) عدم تبيين زمينه اصلي تحقيق 3) نمونه گيري نامناسب 4) عدم رعايت اصول مقاله نويسي مورد نظر نشريه 5) عدم ذكر صحيح ارقام آماري 6) فقدان بحث و پرداختن به نتايج 7) چكيده هاي خيلي كوتاه و خيلي زياد 8) بي دقتي در تهيه متن (غلط تايپي ، اشتباهات متن) 9) عدم ارتباط موضوع مقاله با رويكرد نشريه چگونه يك مقاله علمي را خواندني تر بنويسيم؟ مارتين گرگوري بيش از يك دهه پيش در مجله «نيچر» نوشت: «دو نوع نوشتار‌ علمي وجود دارد. يك نوع براي جلب خواننده و نوع ديگر فقط براي اين‌كه مورد ارجاع قرار گيرد و اين نوع دوم مانند يك بيماري عفوني به سرعت در حال گسترش است.» به نظر مي‌رسد در اين مقطع زماني نيز تغييرات بسيار محدودي ايجاد شده است. هنوز هم حجم زيادي از مقالات علمي‌منتشره فقط توسط دانشمندان و محققاني كه به موضوع مقاله علاقه‌مند هستند، مورد مطالعه قرار مي‌گيرد و افرادي كه به مطالعه گذراي مقالات علمي مي‌پردازند، بيشتر به صفحات علمي روزنامه‌ها و مجلات علمي عام مراجعه مي‌كنند. با وجود مقالات فراواني كه در مورد نحوه نگارش صحيح و قابل فهم براي جلب توجه خواننده‌ها وجود دارد، دانشمندان نبايد از فقدان راهنماهاي مناسب براي نحوه نگارش مقالات گلا‌يه داشته باشند. بسياري از ژورناليست‌ها و نويسندگان حرفه‌اي اين دو كتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمي را مورد توجه قرار مي‌دهند: اجزاي سبك‌هاي نگارشي (استانك، وايت 1959) و درباره خوب نوشتن (زينسر 1976) حال آن‌كه اين كتاب‌ها و كتاب‌هاي مشابه‌شان براي بسياري از دانشمندان ناشناخته‌اند. با وجود اين‌كه اين كتاب‌ها نحوه نگارش صريح مقالات علمي را به طور دقيق بيان نمي‌كنند ولي از جهت بيان نحوه صحيح سازماندهي مطالب و نگارش مقالات شيوا و حاوي اطلاعات مفيد، بسيار با ارزشند. مهم‌تر اين‌كه اين قبيل كتاب‌ها حامل يك پيام مهم هستند كه نويسندگان بايد مطالب را براي خوانندگان بنويسند نه براي خودشان. البته هنوز هم بسياري از مقالات علمي و پزشكي، حاوي مطالب طولاني و مبهمي هستند كه بيشتر خوانندگان و حتي آن‌هايي را كه آگاهي مناسبي به موضوع دارند نيز گمراه مي‌كنند. مسلماً محدوديت‌هايي در شكل و ساختار مقالات علمي وجود دارد. در يك مقاله علمي علاوه بر در نظر گرفتن نكاتي كه مورد نظر مجلات علمي مختلف است بايد مقدمه، مواد و روش‌ها، نتايج و بحث در مورد نتايج در ارتباط با تئوري اوليه آورده شود. ماهيت مقالات علمي بيان نتايج و بحث بدون خطا (bias)، محدوديت‌هايي را در نحوه نگارش مقاله ايجاد مي‌كند: بيان نتايج در جملات با فعل مجهول (passive) به آن شكل غير شخصي مي‌دهد و لزوم به كار بردن مراجع مختلف نيز مانع مي‌شود كه متن مقاله به خوبي دنبال شود. با اين وجود، اين قوانين به قدري انعطاف‌پذير هستند كه بتوان مقاله‌اي نوشت كه حاوي مطالب مفيد و جالب توجه باشد 10 فرمان براي نگارش علمي و جذاب 1- يك تفكر قديمي در معماري وجود دارد كه مي‌گويد شكل اشيا از عملكردشان پيروي مي‌‌كند. اين تفكر در نگارش هم وجود دارد. بسياري از دانشمندان عقيده دارند هيچ چيزي مهم‌تر از نتايج مقالاتشان نيست. اما واقعيت اين است كه اولين عملكرد مقاله انتقال پيام به خواننده و متقاعد كردن وي به ارزشمند بودن تحقيق انجام شده است بنابراين بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پيام موضوع تأمل شود. حتي بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود. دانشمندان امروزي كمتر به بيان نتايج خام مي‌پردازند و هدفشان تفسير و بحث بهتر نتايج است (Horton,1995). يك نويسنده ممكن است موضوعي را در ذهن خود روشن و واضح تصور كند و نيازي به توصيف و تفسير حس نكند در صورتي‌ كه خواننده ممكن است اصلاً چنين تفكري نداشته باشد. تمام ترديد‌ها توسط خوانندگان مختلف از اين تفكر نويسنده ناشي مي‌شود كه مطلبي كه در اثر بحث و گفتگوي زياد براي وي مسجل و بديهي شده است براي خواننده نيز واضح و روشن است. گاهي اوقات، نتايجي كه مربوط به موضوع اصلي نيستند هر قدر هم كه جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر اين نتايج حذف شده مفيد و اساسي باشند بهتر است در يك مقاله ديگر مطرح شوند. يك نوشتار بايد يك پرسش اصلي را پاسخ دهد و بي‌توجهي به اين موضوع از دلايل شايع بي‌ميلي خوانندگان نسبت به مطالب است .(Lambert et al 2003) اين پرسش بايد مشخص، جديد، مورد علاقه و استقبال جامعه علمي باشد (Perneger & Hudelson, 2004). خوانندگان مجلات فوق تخصصي به توضيحات اضافه و طولاني درباره موضوع مورد بحث علاقه‌اي ندارند، در حالي ‌كه در مجلات عمومي، براي ايجاد پس زمينه علمي مناسب براي خوانندگان نياز به توضيحات تكميلي احساس مي‌شود. به طور كلي دانشمندان بايد خود را جاي خوانندگان گذاشته و عمق و جزئيات لازم مطلب را از ديدگاه خوانندگان بررسي كنند. 2- مورد ديگر استفاده از شيوايي و فن بيان مناسب در حين پيروي از اسلوب مقاله‌نويسي است. David Reese چنين عنوان مي‌كند كه در يك مقاله پزشكي، علمي يا هر نوع ديگر، نويسنده بايد با استفاده از لغات متداول سعي كند كه خواننده را نسبت مطلب نوشته‌شده متقاعد سازد. در عين حال، علي‌رغم تلاش براي فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقايق ارايه‌شده در مقالات نبايد تحت تأثير فن خطابه قرار گيرند. به عنوان مثال در يك مقاله ضرورتي براي استفاده از صفات و قيدهاي پيچيده وجود ندارد و در صورتي ‌كه بيان نتايج و بحث منطقي و روان باشند، خواننده نيازي به لغات نامفهوم و غير ضروري جهت درك بهتر مطلب احساس نمي‌كند. كلمات غير ضروري بهتر است حذف شود. يك نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. اين موضوع در مورد نوشته‌هاي عمومي نيز مصداق دارد. هر قدر در يك نوشته تركيبات طولاني‌ و پيچيده و توضيحات اضافي در پرانتز بيشتر باشد، خوانندگان و حتي علاقه‌مندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز مي‌دارد. بهترين و مطمئن‌ترين كار براي جلب توجه خواننده‌ها بيان مطالب به صورت صريح، قطعي و مشخص است. 3- خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در يك مقاله را در محل مخصوص آن پيدا كنند. در صورتي‌ كه جابجايي‌هاي زيادي در محل‌هاي ارايه اطلاعات ايجاد شود، مثلاً برخي نتايج بدون آن‌كه در قسمت يافته‌هاي مقاله ذكر شده باشند در بحث مورد ارزيابي و تفسير قرار گيرند، خواننده را سردرگم مي‌كنند. مطالبي كه قرار نيست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتايج حذف شود. 4- عنوان مهم‌ترين عبارت يك مقاله است. اگر خواننده‌اي اهميت نوشته‌اي را از عنوان آن برداشت نكند به خواندن آن ادامه نمي‌دهد. عنوان‌هاي طولاني حامل اطلاعات بيشتري هستند ولي توجه كمتري جلب مي‌كنند، به‌خصوص در افرادي كه با نگاه سريع و گذرا از روي عناوين موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب مي‌كنند. عنوان‌هاي كوتاه جذاب‌تر هستند ولي ممكن است مفهوم كامل را نرسانند. عناويني كه از لغات ايهام‌دار استفاده مي‌كنند، جذابيت بيشتري براي خوانندگان دارند، ولي نبايد به تبيين محتواي اطلاعاتي مطلب بپردازند. در نهايت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نويسنده خود را در جايگاه خواننده قرار دهد. 5- خلاصه مقاله نيز داراي اهميتي تقريباً مساوي با عنوان است، گاهي تنها بر اساس خلاصه مقاله يك خواننده تصميم مي‌گيرد مقاله را بخواند يا آن را كنار بگذارد. هر قدر هم يك مطلب حاوي اطلاعات قيمتي و مهم باشد، در صورتي‌ كه در خلاصه مطرح نشده باشد، خواننده علاقه‌اي به ادامه دادن مطالعه پيدا نمي‌كند. خلاصه مقاله به دو شكل نوشته مي‌شود؛ نوع آزاد كه شامل يك پاراگراف است و بيشتر در مقالات مولكولي و بيولوژي سلولي استفاده مي‌شود و نوع ساختاري كه هر چهار قسمت مقاله در آن رعايت مي‌شود و بيشتر در مقالات كلينيكال استفاده مي‌شود. در مورد اين‌كه بهتر است خلاصه پيش از نوشتن مقاله تهيه شود يا پس از اتمام آن، بهتر است كه هر دو روش يك‌بار مورد ارزيابي و آزمايش قرارگيرد و سپس روش مناسب‌تر را انتخاب كنيم. 6- بين بررسي متون و مقدمه مقاله اختلاف زيادي وجود دارد، مقدمه نبايد تا جايي كه امكان دارد به مرور متون بپردازد هدف اصلي آن طراحي يك نقشه است كه نويسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسي موضوع را عنوان مي‌كند و سپس با نشان دادن روش‌ها به يك سؤال اصلي كه همان هدف مقاله است، مي‌رسد. يك تاريخچه كوتاه كه اهميت مطالعه را عنوان مي‌كند و اطلاعات قبلي موجود در اين زمينه را بيان كرده و نقايص موجود را نمايان مي‌سازد، عموماً در مقدمه آورده مي‌شود. 7- قسمت مواد و روش‌ها در مقاله بايد به طور تخصصي و با جزئيات كامل مطرح شود. به نحوي كه محققان ديگر نيز بتوانند آن را انجام دهند. يك اشتباه شايع در اين قسمت، بيان نشدن برخي جزئيات ضروري است كه خواننده را از درك صحيح روش انجام مطالعه باز مي‌دارد، بنابراين قرار دادن خود به جاي خواننده در اين قسمت نيز بسيار مفيد خواهد بود. شركت‌هايي كه محصولات آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه بايد ليست شوند. 8- نتايج بايد با يك نظم و توالي منظم ارايه شوند، بيان نتايج بايد از توالي منطقي پيروي كند و نه از ترتيب زماني. در غير اين ‌صورت درك آن‌ها مانند چيدن قطعات پازل در كنار هم است كه مي‌تواند بسيار گيج‌كننده باشد. از ارايه نتايج غير ضروري كه تأثير چنداني در بحث ندارند بايد پرهيز شود تا خواننده سردرگم نشود و پيام اصلي نيز كم‌رنگ‌تر نشود. هدف از نوشتن يك مقاله تحقيقاتي، ارايه يك فرضيه و بحث و تفصيل و تفسير در مورد آن است. بنابراين بحث يك مقاله بايد كاملاً روان و مرتبط با نتايج و با تفسيرهاي كامل و ذكر منابع مختلف باشد. تفكرات و انديشه‌هاي تحقيقاتي بايد با دلايل مستدل و مستند حمايت شوند و به طور كاملاً واضح و روشن مورد ارزيابي قرار گيرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار كند. 9- در نهايت، افزايش تعداد مقالات تحقيقاتي و مقالات مروري نشان‌دهنده افزايش فشار بر محققان است تا در زمينه‌هاي مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها براي نوشتن يك مقاله گويا و قابل درك افزوده مي‌شود، دانشمندان از ميان حجم زيادي از مقالات از همين الگو‌ها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده مي‌كنند. دانشمندان كماكان مقالات را، در صورتي كه به عنوان آن‌ها علاقه‌مند باشند يا پرسش و پاسخ‌هاي مهمي را در برداشته باشند، مطالعه مي‌كنند و هر قدر يك مطلب بهتر و منطقي‌تر نوشته شود خوانندگان بيشتري را جذب مي‌كند و بيشتر مورد ارجاع ساير مقالات واقع مي‌شود. 10- و بالاخره اين كه در نظر گرفتن دو نكته هنگام مقاله‌نويسي بسيار مهم است: پيام اصلي و خواننده مقاله، چرا كه تمام هدف نويسنده متقاعد كردن خواننده به ارزش و اهميت تحقيق انجام شده است و اگر او به خواننده‌ها بي‌توجهي كند، خواننده‌ها نيز به نوشته‌هاي او بي‌توجهي مي‌كنند. چگونه يك مقاله علمي بنويسيم؟ قسمت آخر طريقه نگارش چكيده مقاله براي ارائه در نشريات بين المللي چكيده‌ مقاله: Abstract در مجلات‌ علمي‌، چكيده‌ مقاله‌ هم‌ معني‌ خلاصه‌ است‌. اما در لغت‌ نامه‌ اين‌ دو معنا تعريفي‌متفاوت‌ دارند. ‌بعضا در متون‌ علمي‌ هر دو به‌ يك‌ معني‌ بكار مي‌ روند. بطوريكه‌ بعضي‌ مجلات‌ از يك‌ لغت‌ براي‌ هر دو مفهوم‌ استفاده‌ مي‌نمايند، البته‌ اين‌ روش‌ فراگير نيست‌ و بسياري مجلات بين چكيده و خلاصه مقاله تمايز قائل هستند. (معمولا چكيده مقاله اي كه قبل از ارسال اصل مقاله براي يك مجله ارسال ميگردد، چكيده مقاله پيشين ناميده ميشود كه با چكيدهاي كه در پايان مجلات آورده ميشود چكيده پسين تفاوت اساسي دارد). چكيده‌ مقاله‌ قسمتي‌ است‌ كه‌ خواننده‌ بعد از جذب‌ شدن‌ توسط‌ عنوان‌ مقاله‌ به‌ آن‌ نگاه‌ كرده‌ و آنرا مي‌خواند، ‌ چكيده‌ علاوه‌ بر كوتاه‌ بودن‌ بايد بطور معني‌ داري‌ خلاصه‌ شده‌ و حاوي‌ مطالب‌ اصلي‌ و مهمترين‌ يافته‌ هاي مسلم‌ مقاله‌ باشد. بايد به‌ مجله‌اي‌ كه‌ مي‌ خواهيد براي‌ آن‌ مقاله‌ بفرستيد نگاه‌ كرده‌ و طول‌ متوسط‌ چكيده‌ ها رااز آن‌ استخراج‌نمائيد، علاوه‌ براين‌ بايد به‌ قسمت‌ "توضيحاتي‌ براي‌ نويسندگان‌" رجوع‌ كرده‌ و اگر قوانين و ضوابط‌ خاصي‌ براي‌ نوشتن‌ چكيده‌ در آن‌ ذكر شده‌ آنرا رعايت‌ نمائيد. مثلا معمولاً گفته‌ مي‌ شود كه‌ چكيده‌ بايد بين‌ صد تا صد و پنجاه كلمه‌ باشد. چكيده‌ بايد حاوي‌ بخشهاي زير باشد: • حقايق‌ واصول‌ بكار برده‌ شده‌ • روشها • نتايج‌ اصلي‌ • اهميت‌ نتايج‌ و تعبير و تفسير آنها چكيده‌ مقاله‌ بايد حاوي‌ مطالب‌ و حقايق‌ يافت‌ شده‌ در كار تحقيقي‌، و مهمترين‌ نتايج‌ و ميزان‌ اهميت‌ كار انجام شده بوده‌ ومعني‌ هر يك‌ از يافته‌ ها را بيان‌ نمايد. نبايد در چكيده‌ مطالبي‌ رابيان‌ نمود كه‌ در مقاله‌ نيامده‌ است‌ بلكه‌ بايديافته‌ هاي‌ مرتبط بامقاله‌ را در برداشته‌ و دقيق‌ باشد . نبايد در قسمت‌ چكيده‌ از عباراتي‌ مثل‌ "اهميت‌ يافته‌ ها در اين‌ مقاله‌ بحث‌ شده‌ است‌..." استفاده‌ نمود زيرا اين‌عبارت‌ و نظاير آن‌ هيچگونه‌ اطلاعاتي‌ را به‌ خوانندگان‌ نمي‌ دهند و غير مفيد هستند و فقط محدوديت استفاده از كلمات را براي شما بيشتر مي كنند.(سقف150كلمه)- . بجاي‌ اينها بايد يافته‌ ها راذكر نموده‌ و بيان‌ كنيد كه‌ چرا اين‌ يافته‌ ها مهم‌ هستند. چهار جزء اصلي‌ هر چكيده‌ عبارتند از: 1- يافته‌ هايتان‌ ، يا چيزي‌ كه‌ قصد يافتن‌ ‌ آنرا داشته‌ايد. اين‌ موضوع‌ ممكن‌ است‌ قبلا در قسمت‌ عنوان‌مقاله‌ ذكر شده‌ باشد. 2- اگر روشهاي‌ بكار برده‌ شده‌ در كار تحقيقي‌ جالب‌ هستند توضيحي‌ راجع‌ به‌ آنها ذكر كنيد در غير اينصورت لزومي‌ به‌ اينكار نيست‌. 3- نتايج‌ اصلي‌ كار را همراه‌ با تعابيراصلي آنها بصورت شفاف وواضح ذكركنيد.هرگزنبا يد از توصيفات‌ مبهم‌ استفاده‌ نمائيد. تعبير و تفسير‌ از نتايج‌ را براساس‌ اهميت‌ ، كاربرد و استنباط‌ از آنها ذكر نمائيد. 4- حجم يك چكيده نبايد بيش از 150كلمه باشد. هر يك‌ از موارد فوق‌ را حداكثر در چند جمله‌ ذكر نموده‌ و از كلمات اختصاري‌ كه در متن‌ استفاده‌ نموده‌ايدو يا خود آنها را مخفف‌ كرده و به اختصار آورده ايد، در قسمت‌ چكيده‌ استفاده‌ ننمائيد. در چكيده‌ از اشكال‌ و جداول‌ استفاده‌ ننموده‌ و به‌آنها آدرس‌ هم‌ ندهيد. از عبارات‌ ساده‌ و مسلم‌ همراه‌ با مقادير و اعداد استفاده‌ كنيد. مثلا بنويسيد:"هشتادوشش‌ درصد ( 86%) بيماران‌ بعد از درمان‌ سلامت‌ خود را به‌ دست‌ آوردند" در چكيده جملات‌ را طوري‌ ننويسيد كه‌ نياز باشد به‌ منبعي‌ آدرس‌ بدهيد ولي‌ اگر لازم‌ شد كه‌ درچكيده‌ به‌ منبعي‌ آدرس‌ دهيد بايد تمام‌ مشخصات‌ منبع‌ يعني‌: زمان‌ چاپ‌ ، نام‌ نويسندگان،‌ نام‌ مجله‌ و غيره‌ راذكر كنيد . مقاله ISI چگونه ارزيابي مي شود ؟ از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطلاعاتيISI، كميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقاله هاي چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد. اين گزارش حاوي اطلاعات ارزشمندي پيرامون مجله ها و رتبه بندي آنها مي باشد. فاكتور تأثير (Impact Faktor)، براي نخستين بار در سال 1995 و توسط بنيانگذار ISI گارفيلد Garfield مطرح شد و به سرعت به صورت دستورالعملي جهت گزينش بهترين مجله ها به كار رفت. حقيقت اين است كه اين فاكتور ابزار كاملي براي اندازه گيري كيفيت مقاله ها نمي باشد، بلكه چون روش بهتري وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به ديگر معيارها براي ارزيابي علمي از مزايايي برخوردار است، لذا عموماً مورد استفاده قرار مي گيرد. JCR بيش از 7500 مجله معتبر را در حدود 200 حوزه موضوعي از سال 1997 به بعد در بر مي گيرد و با استفاده از آن مي توان مجله ها را در حوزه هاي تخصصي، طبقه بندي و شاخص هاي رتبه بندي آنها را بررسي كرد. JCR در دو نسخه موجود است، نسخه علمي آن در بر گيرنده بيش از 5900 ژورنال علمي و نسخه علوم اجتماعي مشتمل بر 1700 ژورنال است. JCR از طريق Web of knowledge به شرط پرداخت وجه اشتراك قابل بررسي است. ضريب تاثير (IF) چيست؟ فاكتور تاثير به صورت ميانگين، تعداد ارجاعات به يك مورد قابل استناد (نظير مقاله پژوهشي، مقاله مروري، نامه، ياد داشت، چكيده و..) در يك مجله علمي در طول زماني معين تعريف شده است. فاكتور تأثير، تعداد ارجاعات به مقاله هاي منتظر شده در دو سال قبل مجله تقسيم بر تعداد مقاله هاي منتشر شده در دو سال مذكور است. در مواردي فاكتور تأثير مجله بطور ميانگين (كه معدل فاكتور تأثير طول دوران فهرست شدن آن مجله در ISI مي باشد)، نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. اين شاخص مهمترين و در عين حال كاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISI است. اين عامل همه ساله توسط ISI بر مبناي ارجاعات به هر يك از مجله هاي علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارش JCR منتشر مي شود. اين ضريب نه براي مقاله يا نويسنده بلكه براي مجله محاسبه مي شود. محاسبه بر مبناي يك دوره سه ساله صورت مي گيرد. چگونه يك مقاله ISI ارزيابي مي شود؟ براي اينكه بتوانيد يك مقاله بنويسيد، لازم است در اين زمينه اطلاعاتي داشته باشيد. اگر اين مقاله را براي مؤسسه اطلاعات علمي ISI مي نويسيد، احتمالاً برايتان مهم است كه بدانيد اين مقاله ها چگونه ارزيابي مي شود. امروزه ارزيابي مقاله هاي علمي يكي از دغدغه هاي جوامع علمي مي باشد. مؤسسه اطلاعات علميISI براي ارزيابي تحت پوشش فهرست نويسي خود، سه شاخص در نظر گرفته است: 1- فاكتور تأثير گذار (IF): اين شاخص مهمترين و در عين حال كاربردي ترين شاخص ارزيابي مجله ها از نظر ISI است. 2- شاخص فوري(Immediately): تعداد ارجاعات به مقاله هاي منتشر شده مجله در سال مورد ارزيابي تقسيم بر تعداد مقاله هاي منتشر شده در همان سال مجله مذكور است. اين شاخص در حقيقت شيب رشد منحني ارجاعات را بيان مي كند. 3- شاخص نيمه عمر استناد(Cited Half-Life):نيمه عمر ارجاعات يا نيمه عمر استناد، تعداد سال هايي است كه از سال ارزيابي بايد به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد كل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزيابي باشيم. به عبارت ديگر، اين شاخص مدت زماني كه نيمي از كل استنادات به آن مجله صورت پذيرفته باشد را نشان مي دهد و در حقيقت سرعت كاهش ميزان ارجاعات به مجله را بيان مي كند. بديهي است كه وقتي مقاله هاي يك مجله ارزش خود را براي ارجاعات، زود از دست بدهند (مقاله ها سطحي باشند و خيلي زود بي ارزش شوند)، تنها به مقاله هاي جديد مجله ارجاع داده مي شود. اين موضوع باعث مي شود كه نيمه عمر ارجاعات به مجله كاهش يابد. بنابراين هر چه نيمه عمر ارجاعات به مجله بيشتر باشد، نشان مي دهد كه ارزش مقاله هاي مجله در طول زمان بيشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار مي گيرند. در مجموع هرچه نيمه عمرارجاعات به يك مجله بيشتر باشد، ارزش مجله بالاتر مي رود. در پايان هر سال، مجله هاي تحت پوشش فهرست نويسي ISI كه در فهرست وبگاه علم (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزيابي مي شوند. معيارهاي ارزيابي و سنجش همان شاخص هاي ارزيابي ISI (سه شاخص اشاره شده دربالا) مي باشند. نتايج اين ارزيابي نيز درگزارش هاي ارجاع مجله JCR هر سال جهت اطلاع عموم اعلام مي شود. در بين فاكتورهاي بالا، فاكتور تأثير، كاربردي ترين شاخص مي باشد و امروزه به طور گسترده اي در درجه بندي و ارزيابي مجله هاي مورد استفاده قرار مي گيرد. اين فاكتور در حقيقت توانايي مجله و هيأت تحريريه آن را در جذب بهترين مقاله ها نشان مي دهد. بانك اطلاعات ISI، مركزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجله هاي علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد. پر واضح است كه منظور از پوشش جامع، فهرست نمودن كل مجله هاي علمي منتشر شده در جهان نمي باشد. چرا كه از طرفي مقرون به صرفه نيست و از طرف ديگر تمام مجله هاي نشر يافته در جهان از استانداردهاي ISI پيروي نكرده اند و از غناي علمي لازم برخوردار نيستند. ارزيابي مجله هاي علمي ISI به طور مستمر و مداوم هر دو هفته صورت مي گيرد. ارزيابي كنندگان ISI در حدود 2000 عنوان جديد را سالانه مورد ارزيابي قرار داده و تنها 10 تا 12 درصد از مجله هاي علمي ارزيابي شده، انتخاب مي شوند. هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISI يكسري مراحل ارزيابي را پشت سر مي گذارند. از جمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطلاعاتيISI، كميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقاله هاي چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن مي باشد. لازم به ذكر است كه هيچ يك از اين عوامل به تنهايي مورد بررسي و ارزيابي قرار نمي گيرد، بلكه با بررسي مجموع عوامل، يك امتياز كلي داده خواهد شد. از جمله مواردي كه در ارزيابي مجله مورد توجه قرار دارد اين است كه عنوان مقاله ها، چكيده و كلمات كليدي بايد به زبان انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود كه منابع نيز به زبان انگليسي نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمي مهم به تمامي زبانها به چاپ مي رسد، اما موارد ذكر شده بايد به زبان انگليسي باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISI قرار گيرد زيرا ارزيابي كنندگان مجله هاي علمي در ISI نمي توانند عناوين ومنابع بكار رفته در مقاله ها را به زبان انگليسي ترجمه كنند. داوري علمي و تخصصي مقاله هاي چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي كنندگان مي باشد كه گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است. سه پايگاه WOS ، EST و JCR از معتبرترين پايگاه هاي علم سنجي هستند كه توسط مؤسسه اطلاعات علمي ISI تهيه و روز آمد سازي مي شوند. پايگاه Essential Science Indicators) ESI بر مبناي دوره هاي زماني 10 ساله، به ارائه آمار در قالب شاخص هاي تعيين شده توليد علم از جمله رتبه علمي كشورها بر اساس تعداد توليدات علمي، تعدا كل استنادها و نسبت استناد به توليدات علمي مي پردازد. در پايگاه Web of Science(WOS) امكان جستجو و استخراج اطلاعات در طول دوره هاي زماني مختلف بر اساس شاخص هاي گوناگون علم سنجي وجود دارد. پايگاه (JCR (Journal citation Reports به ارائه گزارش استنادي نشريه ها مي پردازد. از طرفي تعداد نشريه هايي كه هر كدام از اين پايگاه ها نمايه مي كنند نيز با ديگري متفاوت است. بهترين معيارهاي ISI براي نمايه كردن مجله ها چيست؟ در سايتISI چهار مورد به عنوان ملاك هاي اصلي نمايه شدن مجله آمده است كه عبارتند از: 1- زمان بندي نشر، تعريف شده باشد يعني معلوم باشد كه فصلنامه است، ماهنامه است يا... و در موعد معين هم آماده شود. 2- فرآيند داوري براي مجله تعريف شده باشد. 3- قواعد نشر بين المللي را رعايت كند. براي مثال، عنوان مجله گوياي محتواي آن باشد. 4- مقاله به هر زباني كه باشد مهم نيست ولي چند مورد در آن بايد به زبان انگليسي باشد كه عبارتند از: اسامي نويسندگان، عنوان، چكيده و كلمات كليدي و حتي الامكان منابع و مآخذ هم انگليسي باشد. موارد فرعي هم وجود دارد كه شامل اين موارد است: 1- مجله بايد حوزه بين المللي داشته باشد و به يك حوزه جغرافيايي خاص تعلق نداشته باشد. 2- در حوزه آن مجله، ترجيحاً مجله مشابه نباشد يا اگر هست آن مجله معيار برتري نسبت به آنها داشته باشد. 3- افراد به وجود آورنده آن حتي الامكان افراد شناخته شده اي باشند. 4- افراد به وجود آورنده، توزيع جغرافيايي مناسبي داشته باشند مثلاً همه ايراني نباشند. البته موارد فرعي، نمره اضافه دارد و در قبولي يا رد مجله از طرفISI نقش بازي نمي كند. موسسه ISI و چگونگي ارسال مقاله علمي به اين مركز موسسه اطلاعات علمي (Institute for Scientific Information): بانك اطلاعات ISI مركزي براي فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجلات علمي منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف مي باشد. شمار مجلات ISI ثابت نيست. يك مجله ممكن است در يك زمان٬ از مجلات ISI محسوب شود٬ اما به دليل كاهش بار علمي٬ بعداً از ليست مجلات ISI كنار گذاشته شود. در حال حاضر بيش از ۱۶۰۰۰ مجله٬ در ليست ISI قرار دارند. هر ساله ۲۰۰۰ مجله جديد مورد ارزيابي قرار مي گيرد و حدود ده درصد آنها به ليست ISI اضافه مي شوند. هر مجله علمي قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISIيكسري مراحل ارزيابي را پشت سر مي گذارد. ازجمله عوامل مورد ارزيابي و رعايت استانداردهاي بانك اطلاعاتي ISI ، كميته علمي منتخب مجله، تنوع بين المللي مقالات چاپ شده در آن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشرآن مي باشد. لازم به ذكر است كه هيچ يك از اين عوامل به تنهايي مورد بررسي و ارزيابي قرار نمي گيرد بلكه با بررسي مجموع عوامل يك امتياز كلي داده خواهد شد. از جمله مواردي كه در ارزيابي مجله مورد توجه قرار دارد اين است كه عنوان مقالات، چكيده و كلمات كليدي بايد به زبان انگليسي باشد همچنين توصيه مي شود كه منابع نيز به زبان انگليسي نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمي مهم به تمامي زبانها به چاپ مي رسد اما موارد ذكر شده بايد به زبان انگليسي باشد تا تحت داوري و ارزيابي ISI قرار گيرد زيرا ارزيابي كنندگان مجلات علمي در ISI نمي توانند عناوين و منابع بكاررفته در مقالات را به زبان انگليسي ترجمه كنند. داوري علمي و تخصصي مقالات چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشناي علمي از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابي كنندگان مي باشد كه گوياي اعتبار و غناي علمي مجله است. ارجاع به خود يا self citation چيست؟ اگر منابع ذكر شده در مقاله٬ پژوهش نويسندگان خود مقاله باشد٬ اين كار از ارزش مقاله مي كاهد زيرا جنبه بين المللي بودن آن را ضعيف مي كند. درجه ارجاع به خود مجلات ISI معمولا كمتر از ۲۰٪ است. ضريب تاثير يا درجه تاثير يا Impact factor چيست؟ اين عامل همه ساله توسط ISI برمبناي ارجاعات به هر يك از مجلات علمي آن محاسبه مي شود و نتيجه در گزارشات ارجاع مجله يا Journal Citation Reports يا به اختصار JCR ٬ منتشر مي شود. اين ضريب٬ نه براي مقاله يا نويسنده٬ بلكه براي مجله محاسبه مي شود. محاسبه برمبناي يك دوره سه ساله صورت مي گيرد. فرضا اگر در سال ۸۴ جمعا ۴۰ ارجاع به يك مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال ۸۲ تعداد ۲۶ مقاله و در سال ۸۳ تعداد ۲۴ مقاله چاپ شده باشد٬ ضريب ارجاع آن مجله٬ از تقسيم ۴۰ بر ۵۰ به دست مي آيد كه ۸/۰ است. يعني به طور متوسط٬ هر مقاله آن نشريه ۸/۰ مرتبه مورد استناد مقالات ديگر قرار گرفته است. ISI بودن يك مجله را چگونه تعيين كنيم؟ بهترين راه٬ مراجعه به سايت هايي نظير تامسون است. زيرا همچنان كه گفته شد٬ هم تعداد مجلات زياد است و هم ISI محسوب شدن يك مجله ممكن است هميشگي نباشد.هر نشريه با هر امتياز علمي در كشور چاپ شود اگر ضريب تأثيرش صفر باشد، در اين پايگاه قرار نمي گيرد. متأسفانه، در حال حاضر تمامي نشريات ايراني داراي ضريب تأثير صفر بوده و جايي در اين پايگاه ندارند. ISC چيست؟ ISC يا همان پايگاه استنادي علوم جديد و تكنولوژي كه همانند ISI داراي مقالات دانشمندان است كه خوشبختانه در ايران نيز چنين پايگاهي تاسيس شده است وهم اكنون به فعاليت مي پردازد. معيار اصلي ورود مجلات به نمايه هاي سه گانه ISI چيست؟ بر اساس قانون تجمع گارفيلد متون هسته براي تمامي رشته هاي علمي بيش از 1000 مجله نيست. همچنين مطالعه اي از سوي گارفيلد بر روي پايگاه اطلاعاتي اِس.سي.آي (Science Citation Index) نشان داده است كه 75% ارجاعات در كمتر از 1000 عنوان مجله شناسايي شدند. حال اگر لازم نباشد كه يك نمايه استنادي چند رشته اي جامع بيشتر از چندهزار مجله را پوشش دهد، اين مجلات را چگونه بايد برگزيد؟ هر چند برخي شائبه تاثير پذيري اين امر از سياست و ... را مطرح مي كنند ولي نظر ISI Thomson چيز ديگري است. يعني هزينه- كارآيي. گارفيلد خود مي گويد: چون مساله پوشش، وجهي عملا اقتصادي دارد، معيار براي آنچه انتخاب مي شود، هزينه-كارايي است. هدف هزينه – كارآمدي يك نمايه به حداقل رسانيدن هزينه در ازاي شناسايي يك مدرك مفيد و به حداكثر رسانيدن احتمال دستيابي به يك مدرك مفيد منتشره است. يك نمايه هزينه- كارآمد بايد پوشش دهي خود را تا حد امكان محدود به آن مداركي نمايد كه ممكن است افراد مفيدشان بدانند. به زبان ساده ISI Thomson مجلاتي را نمايه مي كند كه احتمال استناد به آنها بيشتر باشد.ولي چه شاخصي مي تواند صلاحيت ورود ديگر مجلات به جمع مجلات منبع ISI Thomson را تاييد كند. جواب بسيار ساده است: فراواني استناد به مجلات در منابعي كه پيشتر در اين نمايه وارد شده اند.اگر دانشگاهها مي خواهند مجلات خود را در نمايه هاي سه گانه ISI Thomson وارد كنند، علاوه بر رعايت ضوابط عمومي مانند وضعيت نشر، كيفيت مقالات، تركيب سردبيري و تحريريه و ... بايد در جستجوي راهكارهايي باشند كه به مجلات آنها از سوي مجلات منبع ISI Thomson، استناد شود. شايد يكي از راهها تشويق محققان دانشگاه در استناد به مدارك مجلات داخلي، در مقالات ارسالي به مجلات تحت پوشش نمايه هاي سه گانه ISI Thomson باشد. پيوستن پايگاه استنادي علوم ايران به ISI : رئيس كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي گفت: پيوستن ISC به ISI با هدف افزايش سهم توليدات علمي ايران در جهان در نشستي با حضور مسئولين ISI در كتابخانه منطقه اي بررسي شد. با توجه به اينكه تمامي خصيصه هاي ISI در ISC نيز وجود دارد، كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي شيراز كه متولي ايجاد ISC ( پايگاه استنادي علوم و تكنولوژي ) در كشور است، براي درج شدن مجلات بيشتري به زبان فارسي در ISI و ايجاد ارتباط بيشترISC با ISI تلاش مي كند. با برقراري پيوند علمي ميان ISI و ISC شناسايي علم به زبان فارسي در سطح بين المللي بيشترمي شود و سهم ايران از توليدات علمي دنيا بيشتر خواهد شد . هم اكنون بيش از 6 هزار مقاله توسط مجلات معتبر در ISC توليد مي شود اما انعكاس اين توليدات علمي در سطح بين المللي كم است كه با درج تعدادي از مجلات در ISI بازتاب علمي ايران در جهان بيشتر مي شود. وي با بيان اينكه هم اكنون 25 مجله ايراني توسط ISI شناسايي شده و نمايه مي شود، افزود: در حال حاضر تلاش مي شود اين تعداد به 500 مجله افزايش يابد . مسئول راه اندازي ISC در ايران با بيان اينكه ايران چهارمين كشور داراي مطالعات استنادي علوم بر پايه ISI است، گفت: كشورهاي ژاپن و چين نيز توانسته اند مجلات خود را به همين روش در ISI درج كنند. گفتني است كتابخانه منطقه اي علوم و تكنولوژي شيراز چندي پيش مأمور راه اندازي پايگاه استنادي علوم ايران و جهان اسلام شد و اين مركز هم كانون در تلاش براي سنجش توليدات علمي در كشورهاي اسلامي، رتبه بندي نشريات كشورهاي اسلامي، توليد نمايه استنادي علوم كشورهاي اسلامي به منظور توسعه ISC در ميان تمامي كشورهاي اسلامي و پيوند دادن ISC به ISI است .