ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 24 ساله )

با سلام خدمت مشاورین محترم
سوال خودم رو مطرح میکنم :حدود ۸_۹ ماه پیش با خانمی اشنا شدم اشنایی به این صورت بود که ارتباط ما از جانب خانم صورت گرفت ینی اول ایشون با من در مورد مباحث خودشون صحبت میکردن و من هم میلی نداشتم ولی از روی احترام به ایشون پاسخ گو بودم اما مدتها گزشت من برای تحصیل به شهری دور سفر کردم و به نوعی تنها بودم خب این خانم هم پیام میداد و کم کم به حضورش عادت کردم بعد از مدتی متوجه شدم کع وابسته ایشون شدم و تمایل داشتم ارتباطم رو بهترو بیشتر کنم حتی به خانواده ام گفتم با توجه به اینکه سن من هم مناسب برای ازدواج هست خلاصه از این خانم خاستم کمی تامل کنن در رابطه با اشنایی بیشترمون اما یه جورایی از وقتی متوجه این وابستگی من شدند سرد تر برخورد کردند خب از اون برخورد سرد کمی گزشتیم برهورد بهتر شد و من چهار دفه خاسته ام رو مطرح کردم و ایشون هم چنان به خصوص در مرتبه اخر اصرار داشتن که من و تو اخلاقمون یکی نیست و جواب نه هستش من خیلی دارم ازیت میشم و از درسو دانشگاه افتادم تقریبا توان انجام دادن هیچ کاریو ندارم الان کمتر با ایشون حرف میزنم ینی به نوعی سردتر برخورد میکنم نمیدونم شاید بشه کاری کرد از شما مشاورین عزیز کمک میخوام من رو راهنمایی کنید چه کاری انجام دهم ایا راهیی هست که توجه ایشون رو به خودم جلب کنم یا خیر ممنون میشم پاسختون رو به ایمیلم ارسال کنید


مشاور (خانم مولوی زاده)

با سلام برادر محترم؛ ازدواج از مهم ترین اتفاقات زندگی هر فردی است که بایستی با دقت زیاد و بررسی کافی صورت گیرد. همچنین رغبت و تمایل دوجانبه نسبت به این موضوع (ازدواج) نیز از شروط ااصلی موفقیت در ازدواج به حساب آمده و اگر یکی از طرفین رغبت کافی نسبت به ازدواج نداشته باشد ریسک این ازدواج بشدت افزایش می یابد. اینک به شما دوست عزیز توصیه می گردد که در صورت عدم تمایل ایشان از ادامه ارتباط نیز صرفنظر کرده و درخواست ایشان مبنی بر دوستی و نه ازدواج را رد نمایید. در صورتی که ایشان تمایل و رغبتی به شما داشته باشند با پیشنهاد شما موافقت نموده و با انجام مراسم خواستگاری و در نظر گرفتن ملاکها و معیارها و انتظارات طرفین موضوع به مرحله بررسی و تصمیم گیری هدایت می گردد. در غیر این صورت و ادامه روند ایشان و داشتن برخوردی سرد، اصرار شما نیز کاری از پیش نخواهد برد. با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز