ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 31 ساله )

سلام خسته نباشید.من یکسالی میشه عقد کردم وبه شغل آزاد مشعول هستم هم موسیقی تدریس میکنم وهم مغازه دارم.همسرم به من میگه که من اونجا زندگی نمیکنم باید برا زندگی بریم یه جای دیگه ومن فعلا شرایطش رو ندارم که بخوام برم توی یه شهر دیگه زندگی کنم چون کارم اینجا هست و اگه بخوام برم جای دیگه باید دنبال یه کار دیگه باشم و هر کاریم دوس ندارم انجام بدم.میگه تا نریم یجای دیگه باهات عروسی نمیکنم هر وقت رفتیم یجای دیگه باهات عروسی میکنم. لطفا راهنمایی کنید.


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
در پاسخ به سؤالتان لازم بود اطلاع داشتیم که چرا همسرتان با زندگی در شهر شما مخالف است و چرا او این موضوع را نمی پذیرد که با جابجایی زندگی تان موقعیت کاری شما لطمه می بیند؟ آیا قبل از عقد نیز در این خصوص به توافق رسیده بودید یا الان با همسرتان اختلاف پیدا کردید؟ در دوران عقد نیز روی این موضوع متمرکز شده بودید یا همه چیز به دلیل اتفاقی رخ داد؟ به هر حال باید توجه داشت یکی از مواردی که در بحث تمکین زن از شوهر مطرح است حق مساکنت است (لزوم مسکن گزینی زن در منزل شوهر). شوهر مکلف است زن خود را در خانه بپذیرد و زن نیز مکلف است در خانه ی شوهر زندگی کند.در این مسئله، اگر شما همسر خود شرط کرده‌اید که در جای خاصی محل سکونت باشد و همسر شما آن شرط را پذیرفته اکنون باید به شرط خود عمل کند. البته باید این نکته را در نظر داشت که معمولاً محل سکونت زن و شوهر همان محل اشتغال شوهر است. چون شوهر وظیفه دارد مخارج زندگی را تأمین کند و چه بسا اگر از محلی به محل دیگر رود (مثلا از شهر به روستا و بالعکس) شغل خود را از دست دهد و زندگی دچار مشکلات جدی شود. با توجه به اینکه زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند و این تکلیف با صراحت کامل در قرآن کریم آمده است(( عاشروهن بالمعروف- سوره ی نساء/آیه 19)) یعنی با همسرانتان با اخلاق نیکو معاشرت کنید و معروف یعنی عملی که علاوه بر مورد پسند بودن عموم مردم همراه با عفو و گذشت باشد. با استفاده از این توصیه همسر خویش را راضی به زندگی در محل مورد نظر خود نمائید و سعی نکنید با زور و اجبار محل زندگی خود را انتخاب کنید. چرا که زندگی زمانی معنا پیدا می کند که صمیمت و تفاهم وجود داشته باشد و نمی توان زندگی را با اجبار پا برجا نگه داشت. از طرفی دوران عقدتان کمی در حال طولانی شدن است و همین موضوع نیز موجب اختلافاتی شده است. در حالی که مدت مطلوب نامزدی و عقد بستگی، 6 ماه است و بهتر است از این مدت بیشتر نشود. زیرا طولانی تر شدن مدت نامزدی موجب بروز آسیب هایی برای زندگی مشترک می شود، که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد. اما در صورتی که دختر و پسر در دوران نامزدی زیاد همدیگر را نمی بینند و ارتباط آنها کم باشد، مثلا هر سه ماه یک بار همدیگر را می بینند، این مدت می تواند 12 تا 18 ماه هم ادامه پیدا کند. البته دوران نامزدی گاهی اوقات به خاطر مشکلات و فراهم نبودن شرایط و امکانات مالی و .... طولانی می شود و چون امکان تشکیل خانواده مستقل وجود ندارد، طبیعی است که در این صورت دوران نامزدی طولانی خواهد شد. به عنوان مثال یکی از موقعیت هایی که به طولانی شدن دوره نامزدی توصیه می کنیم، نیاز به ازدواج در عین فراهم نبودن شرایط اقتصادی، فقدان شغل، اشتغال به تحصیل و در پیش داشتن خدمت سربازی است. در این شرایط، حمایت مالی و کاهش انتظار خانواده ها و تلاش پاره وقت شغلی دانشجو، در کنار قوانین تسهیلی نظام وظیفه برای متأهلین، راه را برای دوری از گناه و افزایش انگیزه تحصیلی و شغلی فراهم خواهد نمود. اما اگر پسر و دختر با اخلاق و روحیات یکدیگر نسبتا آشنا شده اند و به مدد قناعت و پایین آوردن سطح انتظارات، از امکانات اولیه تشکیل زندگی برخوردارند، وجهی برای طولانی شدن این زمان وجود ندارد. در پایان توصیه می نماییم اجازه ندهید این دوران بیش از این مقدار طولانی شود و سعی کنید همسرتان را برای زندگی در شهر کار و زندگی تان قانع کنید اما اگر در نهایت قانع نشد می توانید از طریق مشاوره حضوری نزد مشاور رفته و مسئله را حل کنید.
موفق باشید

بیشتر بخوانید:

حل مسئله