ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

باسلام. سالها پیش منو یکی از اقوام بهم علاقمند بودیم رابطه داشتیم و اومدن خواستگاری ولی پدرم با شرط های سنگین سنگ انداختن و همه چی بهم خورد.من ازدواج کردم ولی اون آقا مجرد موند. صاحب فرزند شدم و همسرم فوت شدن و بعد فوت شوهرم اون آقا دوباره اومد سراغم و گفت هنوزم میخوامت و با وجود بچه هم مشکلی ندارم حالا میخوان مجدد بیان خواستگاریم ولی پدرشون گفتن دفه اخر که میان خواستگاری و اگر پدرم دوباره مخالفت کنن باید همو فراموش کنیم. میشه کمکم کنین که قبل اینکه بیان خواستگاری چطوری با پدرم حرف بزنم نرمشون کنم راضیشون کنم تا جواب منفی ندن. باتشکر


مشاور (احسان فدایی)

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم. همچنین از موضوع فوت همسرتان متأثر شدیم و امیدواریم خداوند ایشان را غریق رحمت خود فرماید.
قبل از بیان راهکارها توجه شما را به نکاتی جلب می نماییم.
1.ازدواج مهمترین و سرنوشت‏ سازترین مسئله گستره زندگى هر انسان است. طبیعى است که اگر این امر مهم با در نظر گرفتن همه ‏ى جوانب آن و بر اساس تحقیق، آگاهى و شناخت لازم و با رعایت کردن نکات مهمى که در انتخاب همسر باید مدّ نظر قرار گیرد، انجام شود باعث خوشبختى و سعادت انسان در زندگى مى‏گردد و اگر با این مسئله مهم سطحى و از روى احساسات، که عمرى بسیار کوتاه دارد و در عرض چند هفته یا چند ماه شعله‏ هاى کاذب آن فرو مى‏نشیند انجام گیرد پى‏آمدهاى ناگواری ببار خواهد آورد.
 2. ازدواج فقط پیوند دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است. بنابراین وقتى دو نفر مى‏ خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید از جهات گوناگونى کفو و همتاى یکدیگر باشند تا تعادل بین آن دو و خانواده آنها برقرار شود و الاّ مشکلات فراوانى را در پى خواهد داشت. منظور از کفو بودن به طور کلى یعنى این دو نفر از نظر فکرى - اعتقادى، اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، تحصیلى، سنّى، قیافه‏ى ظاهرى و خانوادگى به یکدیگر نزدیک باشند و ناهمگونى در موارد فوق مى‏تواند براى زندگى آینده مسئله ساز باشد.
 3. در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته ‏ى کسى شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّى که انگیزه‏اى شود براى انتخاب اشکالى ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادى را دارد از جمله اینکه عشق‏هاى اینچنینی که جنبه‏ى شهوانى و احساسى دارد علیرغم اینکه پایدار نیست اما موجب مى‏شود که ما فرد مورد نظر را بخوبى نتوانیم ارزیابى کنیم ونتوانیم جنبه‏هاى مثبت و منفى او را شناسایى نمائیم لذا چنین عشق‏هایى مى‏تواند بطور کلى قدرت انتخاب را از انسان سلب کند. اما خواهر گرامی! اکنون در شرایط خاصی قرار دارید که از نظر ما حتما باید برای شناخت فرد مقابل و کشف تناسب به مشاوره ی حضوری مراجعه نمایید. البته این مرحله بعد از رضایت دو طرف به این ازدواج است. اما برای اینکه دوباره با مخالفت والدینتان روبرو نشوید بهترین کار یک گفتگوی دوستانه است. فراموش نکنید گفتگویی می‌تواند نتیجه ‌بخش باشد که در یک فضای آرام و خالی از هر گونه پیش زمینه ذهنی باشد. شما می‌توانید در صورت لزوم، از یکی از ریش ‌سفیدان خانواده که در موضوع مورد اختلاف، کاملاً بی‌طرف بوده است، دعوت کنید که در جلسه شما حضور داشته باشد و یا اصل جلسه را راه‌اندازی نماید. شما می‌خواهید با عزیزانتان در خصوص سرنوشت خود صحبت کنید، کسانی که تنها به خاطر علاقه‌ای که به شما دارند، با شما مخالفت می‌کنند. پس سعی کنید قلبتان را از کدورت‌ های پیش آمده پاک کنید و همگی را به حساب دلواپسی خانواده بگذارید. مطمئن باشید اگر جلسه‌ای با حفظ ویژگی‌هایی که خواستیم، به راه بیندازید، به نتایج بسیار قابل قبولی دست خواهید یافت، موقعیت خود را به خوبی خواهید شناخت و در خصوص تصمیماتی که گرفته‌اید، اگر مطمئن شوید که مخالفت خانواده، بدون منطق و دلیل است، دیگر مواضع را نیز به خوبی بررسی کنید. این که آیا فردی را که به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کرده‌اید، به خوبی می‌شناسید؟ ایا در مورد او با دیدگاه منطق، به اطمینان کامل رسیده‌اید؟ ایا خود را نیز به خوبی شناخته‌اید؟ با خودتان صادق باشید و به تمامی این سؤالات پاسخ بدهید. سعی کنید تمامی شرایط را در ذهن خود مجسّم کنید و به طور ملموس، آنچه را که باید تجربه کنید، حس نمایید و اگر به این نتیجه رسیدید که نمی‌توانید کاملاً منطقی تصمیم بگیرید حتما به مشاور مراجعه نماید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

دختر خانم ها مراقب ملاک انتخاب همسر باشند!