ناشناس

نظرتون درباره ادامه ارتباط با همکارم چیه؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 26 ساله )

سلام. باهمکارم درارتباطم، اوایل بحثمون درموردازدواج بود ولی ایشون بعد مدتی گفتن فعلا شرایط مالی خوبی ندارنونمیخوان تو بی پولی ازدواج کنن بعد چند ماهم رابطمون کم رنگ شد و متوجه شدم با چند نفر درارتباطه که بعد ازمتوجه شدن من ایشون رابطشونو بابقیه قطع کردن و پشیمون شدن بعد چندین ماه من هنوز دلسردم بااینکه میدونم دیگه خطایی نمیکنه، اینکه میدونم باید ازهم بعد مدتی که پروژه تموم میشه جدابشم عذابم میده ازیه طرفم خودش میگه که اگه خواستگار خوبی داشتی قبول کن ،منم سعی میکنم نسبت بهش بی تفاوت باشم ولی کل روز بهم توجه میکنه و قربون صدقم میره و من حالم بد میشه بااینکارش،نمیدونم باید چیکارکنم هم ازمن نمیتونه دل بکنه و خبری نگیره و هم همیشه بهم میگه که از ایران میره ونمیخواد ازدواج کنه.ممنون میشم راهنماییم کنید


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
همانگونه که می دانید، نیازهای عاطفی و غرایز ایام جوانی، آدمی را به سوی «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق می‏دهد که البته این یک امر طبیعی و غریزی است و کمتر می‏توان راهی برای گریز از آن پیدا کرد. از آنجا که جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) مخصوصا در سنین جوانی بسیار شدید است، آنچه مهم می نماید کنترل عقلایی بر احساسات و پرهیز از مخاطراتی است که ممکن است فرد را به گرفتاری‏های مختلف روحی و جسمی دچار سازد. مطمئنا شما خوب می‏دانید که ازدواج بزرگ‏ترین و مهم‏ترین حادثه زندگی انسان است و موفقیت یا شکست در آن سرنوشت ساز خواهد بود. ازدواج و زندگی مشترک وقتی ثمر بخش، سودمند و ماندگار است که عقربه روحیه‏ ها، غرایز و طرز تفکر دو طرف، همسو و نزدیک باشد. در غیر این صورت، ریسمان وحدت و یگانگی به ضعف و سستی می‏گراید و سرانجام گسسته می‏شود. ما در زندگی خود شاهد پدیده‏ های تلخ و درد آوری هستیم که دختران و پسران و خانواده ‏هاشان را می ‏آزارد و کاخ زندگی مشترک زوجین را فرو می‏پاشد. بی‏ تردید محاسبات غلط، احساسات زودگذر، خیالات و توهمات بی‏ اساس عامل اصلی تحقق این پدیده ‏ها به شمار می‏ آید. بنابراین، اگر در گزینش همسر اصول صحیح رعایت شود، بخش عظیمی از ناگواری‏ها و نابسامانی‏ها و مشکلات از میان می‏رود و زندگی جوانان پربارتر و زیباتر می‏شود. خواهر محترم! ایشان به شما علاقه دارد ولی این علاقه برای ازدواج نیست و تا زمانی که در قالب ازدواج هم نباشد اعتباری ندارد. پس باید به او تفهیم نمایید که این علاقه مثمر ثمر نیست مگر زمانی که واقعا بخواهد با شما ازدواج کند. ضمن اینکه شاید خود شما محبت او را پذیرا بوده اید و او یاد گرفته است که شما را می تواند از این طریق به خود جذب کند و از علاقة شما سوء استفاده نماید. بنابراین توصیة ما به شما این است که یک بار برای همیشه به او بگویید که تمایلی به این ارتباط ندارید و یا از شما رسما خواستگاری نماید یا اینکه رابطة خود را برای همیشه قطع نماید. برای تصمیم نهایی یک هفته و نه بیشتر به او وقت دهید تا تصمیم خودش را بگیرد و شما را بازیچة دست خویش نکند. چون در این وضعیت بیشترین آسیب متوجه شماست. در واقع می توان گفت خواستگاری رسمی از خانواده دختر، آزمونی است برای نشان دادن میزان عشق و صداقت پسر و پیامی روشن از علاقه و تمایل متقابل دختر به پسر. وقتی ایشان از شما خواستگاری کند و شما هم پاسخ مثبت دهید یعنی هم شما به او علاقه دارید و او هم به شما علاقه دارد. این فرایند از این جهت دارای ارزش مضاعف است که علاقه دختر و پسر بدلیل همراه شدن با مشورت والدین و تحقیقات لازم، از قالب هیجان و ادعا خارج شده و کمی عاقلانه‌تر می‌گردد. پس توصیة نهایی ما این است که عاقلانه ازدواج کنید و عاشقانه زندگی نمایید.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

معیار اصولی و متناسب برای ازدواج

نسخه چاپی