ناشناس

دچار بلاتکلیفی در ازدواج هستم" لطفا راهنمایی کنید.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

سلام. دختری هستم 27 ساله. حدود 7 سال است با شخصی در ارتباط هستیم و این ارتباط را به هدف ازدواج پیش گرفتیم. من و آقاپسر از نظر اخلاق و عقاید تا حد زیادی شبیه بهم هستیم. به همین دلیل در نظر خودمان انتخاب درست برای هم بودیم.
اما مشکلی که هست خانواده پسر پیش قدم برا خواستگاری نمیشوند. و به دلیل اینکه پسر 3 برادر بزرگتر دارد و آنها هم مجرد هستن پدر و مادر برای ما پیش قدم نمیشوند. بعد از گذشت 7 سال انتظار برای روشن شدن تکلیف و اینکه بین خودمون هم اختلاف افتاده و کمی رابطه به سردی کشیده شده الان واقعا نمیدونم چه کاری درسته؟ از طرفی واقعا نمیتونم این 7 سال تلاش رو و سختی دو طرفه رو نادیده بگیرم. از طرفی هم اقا پسر الان بدلیل بی توجهی خانواده نسبت به خواسته اش حال مساعدی نداره و میتونم بگم بشدت دچار افسردگی شده رو نمیتونم رها کنم. ممنون میشم راهنماییمون کنید.


مشاور: خانم کشمیری

با سلام خدمت شما همراه گرامی
از اینکه در مسیر پیش روی خود راه درست مشورت را پیش گرفتید و خواهان بهترین تصمیم هستید تبریک صمیمانه من را پذیرا باشید. اهمیت موضوع ازدواج و تاثیری که بر سلامت جسم و جان انسان ها دارد بر کسی پوشیده نیست. ازدواج همانطوری که می تواند زمینه آرامش و رشد انسان ها را فراهم آورد همانطور هم می تواند زمینه تشویش خاطر و رنج و ناراحتی شود. بنابراین با داشتن انتخابی مناسب ان شاالله میتوانیم زندگی رضایتمند و سالمی را برای خود رقم بزنیم و با تشکیل خانواده بستری شویم برای رشد و تعالی خود و فرزندانمان. راجع به موضوعی که مطرح نمودید و ارتباط ۷ ساله ی خود با پسری به قصد ازدواج، و کمرنگ بودن نقش خانواده ها در این بین، جای بسی سوال است. همراه عزیز می دانم گذشت ۷ سال و نرسیدن به نتیجه و کش دادن زیاد موضوع خوشایند نیست؛ ولی این را بدانید که شما و خانواده تان نیز یک طرف این جریان هستید و می بایست چاره ای بیندیشید. نگرانی شما کاملا به جاست، چرا که هم اکنون مدت ۷ سال است که به مورد دیگری فکر نکرده اید و زمان و احساسات زیادی خرج این دوران شده است، که این موضوع نیز یکی از آسیب های دوران دوستی پیش از ازدواج می باشد. در هر صورت این مدت زمان گذشته و شما به این مرحله از زمان رسیده اید؛ که در حال حاضر چه باید کرد و بهترین رفتار چه می تواند باشد؟ نکته ی مهم اینکه نظر و عکس العمل پسر راجع به عملکرد خانواده اش چیست؟ آیا این رفتار از سوی آنها را موجه می داند؟ آیا به پختگی و استقلال کامل رسیده است؟ و یا وابستگی زیادی به خانواده اش دارد؟ در این مدت آشنایی، خانواده شما با خانواده پسر ملاقات و ارتباط داشته اند؟ نظر آنها راجع به پسر چیست؟ و آیا خانواده ها نسبت به هم شناختی پیدا کرده اند؟ همه این موارد جای دقت و بررسی دارد.
با توجه به اشاره شما درباره حالت افسردگی پسر و اینکه این اوضاع و بلاتکلیفی در خلق او اثر داشته است و همچنین اهمیت موضوع ازدواج، پیشنهادم به شما دوست عزیز این است که برای بررسی بیشتر و بهتر می توانید به صورت حضوری نزد روانشناسی متخصص و با تجربه بروید و از او کمک بخواهید. ایشان با ملاقات شما و پسر و بررسی شخصیت و شرایط دو طرف و خانواده ها، می تواند شما را به نتیجه گیری و جمع بندی آگاهانه تری برساند.
موفق و سعادتمند باشید

نسخه چاپی