تنفر از بدن جنس مخالف دارم" این طبیعیه؟

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم!امیدواریم راهنمای خوبی برایتان باشیم.
 شاید سرچشمه به وجود آمدن چنین افکار و حالاتى، تجربه‏ هاى تلخ و ناگوارى باشد فرد مورد نظر که در طول زندگى و یا در خانواده با آن روبه‏ رو بوده‏ اند که دانستن این تجارب در پاسخگویی مناسب بسیار مفید و البته ضروری است. در برخی از موارد نیز دلیل این تنفر به دوران کودکی برمی گردد، که در این موارد ‌شناسایی علل آن نیازمند کمک جستن از افراد خبره ای چون روانکاو را ضروری می نماید؛ ‌زیرا گاه خود فرد نیز هیچ علتی را برای چنین حالت خود پیدا نمی کند. به هر حال با دیدی روانکاوانه باید گفت که تجربیات اولیه کودکی، تأثیر مهمی بر رشد و رفتارهای بعدی افراد در زندگی دارد. لذا از آنجا که ما در مورد بسیاری از مسایلی که در ارائه پاسخ مفید موثرند اطلاعی نداریم مطالب زیر به صورت کلی تقدیمتان می شود.
* و اما بیزاری از جنس مخالف و راه های برخورد با این مسئله:
دوست گرامی شاید به جرأت بتوان گفت که ریشه بیزاری و یا بدبینی نسبت به یک جنس مثل مردان ، برخواسته از «تعمیم» نادرست و غیرمنطقی است. توضیح اینکه گاه ممکن است حادثه  و یا حوادثی ناخوشایند که فاعل آن جنس مذکر می باشد خاطره ناخوشایندی را در ذهن دختر و یا زنی بر جای گذارد و آن دختر و یا زن به دلیل شدت حادثه، پیوندی وثیق بین آن خاطره ناخوشایند و جنس فاعل آن (جنس مذکر) برقرار نماید. در واقع ذهن فرد حادثه دیده بین تنفّر وی از آن حادثه و جنس فاعل و کننده آن پیوندی برقرار می سازد که بلافاصله پس از دیدن فاعل به یاد حادثه تلخ افتاده و آن حس انزجار دوباره در وی ایجاد می گردد. گاه که شدت حادثه قوی بوده و فرد را یارای تحمّل آن نباشد و از قدرت منطق و تمییز بالایی نیز برخوردار نباشد برای رهایی از حس نامطلوبی که دچارش شده دچار «تعمیم غیر منطقی» گردیده و حس انزجار خود را بر همه مردان تعمیم می دهد. شاید بسیاری از دخترانی که زیر بار ازدواج نمی روند و حس خوبی نسبت به مردان ندارند، به این دلیل است که در خانواده خود پدر یا برادر سخت گیری داشته اند که باعث شدند وی خاطرات ناخوشایندی را در زندگی خود تجربه نماید.
اما خواهر گرامی! جامع نگرى و واقع‏ بینى از پایه‏ هاى اندیشه صحیح است و زمانى مى ‏توان به این مهم دست یافت که جنبه‏ هاى مختلف یک پدیده مورد توجه قرار گیرد و از نگرش تک بعدى دورى شود. به هر چیزى نگاه کنید، داراى جنبه‏ هاى مثبت و منفى است؛ انسان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین براى اینکه نگرش صحیح و جامعى - چه از محیط و موجودات اطراف و چه نسبت به خود داشته باشیم - باید به هر دو جنبه آن توجه کنیم. نقاط قوت چیزى ما را به نادیده گرفتن ضعف‏ هاى آن نکشاند و برعکس نقاط ضعف چیزى، ما را از مشاهده مسائل مثبت و ارزشمند آن محروم نکند. روان‏شناسان مى‏ گویند: انسان سالم، کسى است که خود و محیط خود را آن‏گونه که هست، بپذیرد؛ یعنى، هم نقاط قوت و هم نقاط ضعف هر چیزی را مد نظر قرار دهد. انسان پخته و سالم، کسى است که به هر دو جنبه نگاه کند و از هر گونه افراط و تفریط بپرهیزد و با شرایط موجود، دست به رفتارهای سازنده بزند. لذا در حال حاضر برای رفع این حالت و در نتیجه آن داشتن ازدواجی موفق می توانید به نکات زیر توجه کنید:
- پرسشگر محترم لازم نیست دل و ذهن خود را از بدگویى مردان و پسران پر کنید و همیشه ایده‏اى منفى را به ذهن خود وارد کنید همانگونه که نباید عشق و دلدادگى به مردها را در دل خود سرشار سازید تا دچار محبت کور و یا تنفر بى ‏دلیل شوید. در پى زندگى عادى خود باشید و فکر و ذهن خود را از مطالب علمى، درسى و معارف دینى لبریز سازید و براى لحظه لحظه زندگى خود برنامه داشته و یک آن ذهن و فکر خود را به اینگونه افکار نسپارید که هر دو [تنفر و دلدادگى‏] مانع رسیدن به زندگى ایده ‏آل و عاقلانه است. بنابراین براى بنا نمودن زندگى ایده‏ آل از دلدادگى کور و تنفر بى‏ مورد خود را رها سازید و همانند یک دانشجوى فهیم زندگى عاقلانه را پى‏ ریزى کنید.
- توجه به اهمیت ازدواج محرک مناسبی در جهت اقدام بدان و زدودن تنفر بیجا از جنس مخالف است. پیامبراکرم صلی الله و علیه و آله می فرماید: «کسی که ازدواج کند، نیمی از دین خود را محکم نگه داشته است و برای نگهداری نیمه دوم باید تقوای خدا در پیش گیرد». بنابراین درباره هدف ازدواج از نظر اسلام بیشتر تفکر و مطالعه کنید. به این نکته توجه داشته باشید که با ازدواج، مرد و زن به کمال مى‏ رسند و در پرتو ازدواج، آن دو به آرامش روحى و روانى دست مى‏یابند. در این زمینه مى‏توانید کتاب «تشکیل خانواده در اسلام»، نوشته دکتر على قائمى را مطالعه کنید. بدین‏وسیله اهمیت و نقش ازدواج و آثار مثبت و فواید فراوان آن را مورد توجه و ارزیابى قرار دهید تا نگرش مثبتى به مردان و امر ازدواج در شما ایجاد شود.
- تلاش کنید با مد نظر قرار دادن زیانهای بدبینی، خود را از شر این آسیب بزرگ نجات دهید. در ادامه نکاتی در این مورد بیان می شود. لطفا مطالب زیر را با دقت مطالعه کنید و نظرتان را در مورد آنها برایمان بفرستید. اما قبل از بیان این زیانها تذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه منظور از بدبینى، آن خیالهاى ذهنى نیست که بى اختیار دست مى دهد، بلکه مقصود، گمان هاى بدى است که شخص با اختیار آن را پرورش مى دهد و در دنیاى ذهن و خیال آن را دنبال مى کند و از مقدماتى که خود مى سازد نتیجه مى گیرد و سعى مى کند رفتار و کردار خود را بر اساس همان خیالهاى خود ساخته، به ظهور رساند.
موفق و پیروز باشید.