ناشناس

چکار کنم تا انگیزه کار کردن در من ایجاد بشه؟

ناشناس ( تحصیلات : کم سواد ، 30 ساله )

سلام. چکار کنم تا انگیزه کار کردن در من ایجاد بشه و فواید مادی ومعنوی کار کردن چیه؟ در ضمن من متاهلم و در کار کردن تنبلی میکنم. در ضمن بیماری صرع دارم وداروی ضدتشنج مصرف میکنم.


مشاور: احسان فدایی

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی، خوشحالیم که توانسته‌ایم اعتماد شما را جلب کنیم. امیدواریم بتوانیم شما را در حل مشکلتان یاری دهیم.
 در رابطه با سوالی که پرسیده‌اید، گفتنی است:
 بی‌انگیزگی و بی‌هدفی پیش آمده برای شما، علل و عوامل مختلفى می‌تواند داشته باشد که اهم آنها عبارت است از: 1. نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى؛2. فقدان ایده ‏آل و آرمان عالى و معنوى،3. مسائل و مشکلات تربیتى و خانوادگى؛4. تجربه متعدد ناکامى و شکست در زندگى 5. تعارضات فکرى و ناتوانى در حل آنها؛6. بحران هویت. مشکلى که طرح کرده ‏اید، کم و بیش در بسیارى از جوانان هم سن و سال شما وجود دارد. جوانانى که مانند شما در پى اهداف و آرمان‏هاى بلند و ارزشمندى هستند، با مشکل مضاعفى رو به رو مى‏ شوند؛ زیرا - علاوه بر مشکلات روحى ناشى از دوران جوانى و محرومیت‏ها و فشارهاى دوران تحصیل - از اینکه بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان، فاصله زیادى احساس مى‏ کنند، رنج جانکاهى آنان را مى‏ آزارد. در عین حال باید دانست زندگى، مجموعه ‏اى از شادى و رنج، کامروایى و ناکامى، تلخى و شیرینى و خلاصه میدان جنگى است که هر کس در آن، سهمى از پیروزى و شکست دارد. همه این‌ها به شکل‏هاى گوناگون، در زندگى هر فرد وجود دارد و در ایام جوانى و تحصیلى، این فشارها شدیدتر است.
اما چه باید کرد؟
نکته مهم و اساسى، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه دو گونه برخورد مى ‏توان داشت:
الف: واکنش انفعالى‏ در برخورد انفعالى، انسان همواره مشکلات را بزرگ مى‏ بیند و در بیشتر صحنه‏ ها خود را شکست خورده مى‏ پندارد. به رغم اینکه از خود انتظاراتى بیش از حد توانش دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوى هدف، خود را ناتوان مى ‏بیند. امکانات، توانمندى ‏ها و موفقیت‏هاى خویش را فراموش مى ‏کند و کم‏ کم احساس یأس، ضعف و سستى نموده و خود را بیمار مى‏ پندارد. اگر این روند ادامه یابد، گرفتار بیمارى ‏هایى مى‏ شود که با هیچ دارویى درمان نمی شود؛ جز با تغییر در روحیه و تغییر در سبک زندگى.
ب: واکنش فعال. انسان در برخورد فعال به مقایسه معقول و منطقى، بین خواسته ‏ها و توانمندى‏ ها و شکست‏ها و پیروزى‏ها مى ‏پردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایى‏ هاى فردى و شرایط محیطى و اجتماعى، تنظیم مى ‏کند و با جدّیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش مى ‏پردازد. توصیه ما به شما این است که:
1. همواره به آرمان‏هاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواست‏ها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایى‏ ها خود تنظیم کنید.2. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نیاورید. 3. بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابى‏ ها را پذیرا هستید.4ـ با افراد شاداب، فعال، اجتماعى، و متدین و در عین حال مثبت‏نگر معاشرت کنید و از افرادى که مدام از زندگى شکایت مى‏کنند، دورى گزینید.5ـ ورزش را جزء ضرورى‏ ترین فعالیت‏هاى روزمره خود قرار داده. هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشى که مورد علاقه شماست).6ـ هر چه مى‏ توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى نقل شده از اهل‏بیت(ع) بهره بگیرید (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید.7. براى شرکت در فعالیت‏هاى فرهنگى، هر قدر مى‏توانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمى‏توانید، در فرصت‏هاى دیگر این کار را انجام دهید.8ـ به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.9ـ هر وقت احساس بی انگیزگی مى‏ کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.10ـ سعی کنید در زمینه ی کارتان تنوع ایجاد کنید زیرا تنوع مزه زندگی است تغییر فضا و محیط انگیزه شما را اففزایش می دهد.11ـ به مسائل معنوى بویژه نماز اول وقت اهمیت فوق‏ العاده بدهید.12ـ با توسل به اهل‏بیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. در پایان توصیه می کنیم داروهای خود را به موقع مصرف نمایید تا این مشکل مانعی برای انگیزه کاریتان نشود.
 موفق باشید.

نسخه چاپی