س

با عرض سلام و خسته نباشید. حدود 7 سال است که ازدواج...

با عرض سلام و خسته نباشید. حدود 7 سال است که ازدواج کردم و همسری مهربان و زحمتکش دارم که شغل آزاد داره.اما مشکلی که دارم اینه که ایشون متاسفانه رفتارها و اخلاقهای ناپسند داره. هیچ حرفی را نمیتواند پیش خودش نگه داره و راز دار نیست.غیبت میکنه و اگر با کسی (حتی فامیل خودش)بد باشه دمار از روزگار طرف با حرفاش در میاره.من حدود 5 سال است که پدرم را ازدست دادم و او سر مسائل ارث و میراث که ربطی به ایشان نداشته حدود 1 سال است که با خانواده من قهر است از آزار و اذیت ایشان به خانواده ام و غیبت پشت سر مادرم پیش فامیل من و خودش و آشنا و رفقا و حرف در آوردن گرفته تا روبرو گفتن حرفاکه مامان من حق منو خورده.از طرف دیگه همسرم به حرف من اصلا گوش نمیکنه و کوچکترین حرفو نصیحتی رو نمیپذیره حتی با مهربونی و بحث عادی هم جبهه میگیره. خواهش میکنم کمکم کنید که من با این رفتارها چیکارکنم خسته شدم دیگه من اصلا ادم غیبت تهمت قضاوت و دو بهم زنی نیستم و این رفتارها رو میخوام از زندگیم دور کنم.ممنون از راهنماییهاتون.
پنجشنبه، 8 بهمن 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

س

با عرض سلام و خسته نباشید. حدود 7 سال است که ازدواج...

س ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 28 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید. حدود 7 سال است که ازدواج کردم و همسری مهربان و زحمتکش دارم که شغل آزاد داره.اما مشکلی که دارم اینه که ایشون متاسفانه رفتارها و اخلاقهای ناپسند داره. هیچ حرفی را نمیتواند پیش خودش نگه داره و راز دار نیست.غیبت میکنه و اگر با کسی (حتی فامیل خودش)بد باشه دمار از روزگار طرف با حرفاش در میاره.من حدود 5 سال است که پدرم را ازدست دادم و او سر مسائل ارث و میراث که ربطی به ایشان نداشته حدود 1 سال است که با خانواده من قهر است از آزار و اذیت ایشان به خانواده ام و غیبت پشت سر مادرم پیش فامیل من و خودش و آشنا و رفقا و حرف در آوردن گرفته تا روبرو گفتن حرفاکه مامان من حق منو خورده.از طرف دیگه همسرم به حرف من اصلا گوش نمیکنه و کوچکترین حرفو نصیحتی رو نمیپذیره حتی با مهربونی و بحث عادی هم جبهه میگیره. خواهش میکنم کمکم کنید که من با این رفتارها چیکارکنم خسته شدم دیگه من اصلا ادم غیبت تهمت قضاوت و دو بهم زنی نیستم و این رفتارها رو میخوام از زندگیم دور کنم.ممنون از راهنماییهاتون.


مشاور: خانم صفری

باسلام خواهر عزیزم رنج و ناکامی به خاطر این موضوع از کلامتان کاملا مشخص است و امیدوارم شرایط زودتر با تغییرات مساعد بر وفق مرادتان شود. در مورد همسرتان باید این نکته را بگویم که متاسفانه یا خوشبختانه تا زمانی که خودشان نخواهند و انگیزه تغییر نداشته باشند نمی توانند رفتارشان را تغییر دهند. اما این به معنای این نیست که شما دست روی دست بگذارید و هیچ کاری انجام ندهید. اولین کاری که در این شرایط لازم است، اما ممکن است کمی زمان بر باشد این است که شما فعلا سایرین و اینکه حق با چه کسی است را نادیده بگیرید و سعی کنید رابطه ی بسیار خوبی با همسرتان برقرار کنید و به قول معروف قلق رفتار ایشان را بیابید. این به این معناست که زمانی می توانید روی ایشان تاثیرگذار باشید که بتوانید رابطه ای خوب با ایشان برقرار کنید. حتی اگر این رابطه کم کردن رابطه با خانواده تان باشد. در این شرایط راحت تر می توانید از احساستان و تاثیری که رفتارشان بر شما می گذارند صحبت کنید. البته حواستان باشد که هر چیزی که قرار است همسرتان متوجه شوند باید در شرایط و فضای مناسبی مطرح شود که ایشان جبهه گیری زیادی نداشته باشند. و هر جا که می دانید فرصت مناسب است از ایشان بخواهید به یک روانشناس برای تغییر این رفتار که به ظاهر تکانشگرانه است اقدام کنید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.