ناشناس

تغییردید همسرم نسبت به خانوادم وتوجه به حرفم

باسلام واحترام.لطفا پاسخ سوالم را بدهید.من ۲۳وهمسرم۲۸ساله هستن خیلی غرغرو و‌لجبازن.خانواده من فقط خوبی میکنن بهش ولی تو چشم همسرم اصلا نیس وپشت خانوادم حرفای نامربوط میزنن ودایم بهانه الکی وحرفای خاله زنکی پشت سر خانواده من میزنن.و رابطه منو باخانوادم محدود کردن. از یکماه جلوتر پدرشون برای تعطیلات همسرم برنامه ریزی میکنن.یک تعطیلات نشده که بدون دعوا وجروبحث بامن باشن دایم به خواسته پدرشون پافشاری میکنن و نظرشونو به من تحمیل میکنن. منم دوس دارم دونفره مسافرت بریم به خانوادم سر بزنیم مدام میگن پسر باید با خانواده پدرش باشد دایم. تعطیلات تابستانه ده روزه داشتن که بی توجه به خواسته من کل تعطیلات رو با خانوادشون مسافرت بودیم.منم تک دختر هستم دوست دارم پیش خانوادم باشم. شاید باورتون نشه ولی وقتی دلتنگشون میشم تو خلوتم ناراحت میشم وغصه میخورم ولی جرات نمیکنم پیششون بگم.خودشونم از نظر احساس وعاطفه خیلی بی توجهن بهم.نمیدونم چیکارکنم که حرف منو گوش بده وارزش بذاره.احساس خوبی به زندگی باهاشون ندارم دیگه الان دوساله ازدواج کردیم از ۶ماه بعد عروسیمون این مشکلاتو باهاشون دارم ودرگیرهستیم ازنظر شماچیکارکنم بهتر شن چون خیلی صحبت کردم باهاش ولی انگار نمیخوان متوجه شن.دیگه خسته شدم از ادامه زندگیم ترس ودلهره دارم
چهارشنبه، 5 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

تغییردید همسرم نسبت به خانوادم وتوجه به حرفم

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

باسلام واحترام.لطفا پاسخ سوالم را بدهید.من ۲۳وهمسرم۲۸ساله هستن خیلی غرغرو و‌لجبازن.خانواده من فقط خوبی میکنن بهش ولی تو چشم همسرم اصلا نیس وپشت خانوادم حرفای نامربوط میزنن ودایم بهانه الکی وحرفای خاله زنکی پشت سر خانواده من میزنن.و رابطه منو باخانوادم محدود کردن. از یکماه جلوتر پدرشون برای تعطیلات همسرم برنامه ریزی میکنن.یک تعطیلات نشده که بدون دعوا وجروبحث بامن باشن دایم به خواسته پدرشون پافشاری میکنن و نظرشونو به من تحمیل میکنن. منم دوس دارم دونفره مسافرت بریم به خانوادم سر بزنیم مدام میگن پسر باید با خانواده پدرش باشد دایم. تعطیلات تابستانه ده روزه داشتن که بی توجه به خواسته من کل تعطیلات رو با خانوادشون مسافرت بودیم.منم تک دختر هستم دوست دارم پیش خانوادم باشم. شاید باورتون نشه ولی وقتی دلتنگشون میشم تو خلوتم ناراحت میشم وغصه میخورم ولی جرات نمیکنم پیششون بگم.خودشونم از نظر احساس وعاطفه خیلی بی توجهن بهم.نمیدونم چیکارکنم که حرف منو گوش بده وارزش بذاره.احساس خوبی به زندگی باهاشون ندارم دیگه الان دوساله ازدواج کردیم از ۶ماه بعد عروسیمون این مشکلاتو باهاشون دارم ودرگیرهستیم ازنظر شماچیکارکنم بهتر شن چون خیلی صحبت کردم باهاش ولی انگار نمیخوان متوجه شن.دیگه خسته شدم از ادامه زندگیم ترس ودلهره دارم


مشاور: خانم مولوی زاده

با سلام خدمت شما خواهر گرامی دوست عزیزم؛ به نظر می رسد که شما در روابط با همسرتان به جانبداری از خانواده خود و موضع گیری در مقابل همسرتان سعی در حمایت از آنها داشته که البته این مسئله برای همسر شما به عنوان یک مرد امر خوشایندی نبوده و ایشان را دچار لجاجت و سرسختی می نماید. اصولا آقایان زمانی دچار لجاجت با همسرشان می گردد که همسر آنها نیازهای خود را نسبت به آنها ابراز ننموده و به حس حمایت گرانه آنها ارج نگذارد. زمانی که خانواده همسرشان نقش حمایتی ایفا نموده و همسر آنها نیز نسبت به خانواده خود مهر و محبت بیشتری ابراز دارند، این وضعیت آنها را دچار نوعی احساس ناکارآمدی و بی کفایتی نموده که تحمل این شرایط نه تنها به احساس اقتدار آنها لطمه وارد می سازد بلکه احساس خشم و عصبانیت در آنها را به همراه خواهد داشت. بنابراین به شما دوست عزیز توصیه می گردد در روابط با همسر خود با رعایت و ارزش گذاری بر نقش ها (نقش حمایتگری همسر خود) بیش از اندازه به خانواده خود بها نداده و اجازه ندهید با ایفای نقش حمایت گری نسبت به شما، نقش حمایتی همسر شما را کمرنگ ساخته و در نتیجه با لطمه به احساس اقتدار همسرتان زمینه آسیب در روابط شما را فراهم سازند. در اینجا به شما دوست عزیز توصیه می گردد که حریم روابط خود و همسرتان را با خانواده خود تنظیم نموده و با ایجاد این حریم در روابط با آنها به اعتدال برسید و با پررنگ کردن نقش حمایتی همسرتان و ابراز نیاز از وی در زمینه های مختلف (عاطفی، جنسی، مالی و ...) به تقویت احساس اقتدار همسر خود کمک نموده ، آنگاه خواهید دید که روابط عاطفی شما و همسرتان چگونه مستحکم و عمیق گردیده و تمام تلاش خود را در جهت کسب رضایت شما بکار خواهد گرفت. با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.