دوستان خانوادگی موجب آسیب زندگیم شدند
سلام حدود 7سال است که با دوستان خانوادگی مشترکی رفت و امد داریم اما این اواخر رفتارهای همسرم به شدت ازار دهنده بود تملق و تعریفهای زیاد از خود' مقایسه و تحقیر همسر خود در مقابل بقیه زنان' شوخی های و احترام بیش از حد به یکی زنان دوستان' تحقیر خانواده من در جمع و .... من تصمیم گرفتم رابطه را قطع کنم و این کارو کردم بنظر شما درست است ???
مشاور: احسان فدایی
با سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم، قطعا مواردی که بیان نمودید برای شما آزار دهنده بوده که تصمیم گرفته اید رابطه خود را قطع کنید ولی احتمالا در روابط نیز افراط کرده اید که حرمت شکنیهایی اتفاق افتاده که نباید رخ می داد.
باید توجه داشت، افرادی که به علت تربیت نادرست خانوادگی یا داشتن دوستان ناباب، به بیبند و باری عادت کردهاند، با هر کس دیگری هم که دوست شوند، او را نیز تحت تأثیر روحیات ناشایست خود قرار میدهند؛ از این روی، دوستی با افرادی که عادت به زیر پا نهادن دستورات الهی دارند، روابط خارج از چارچوبهای دینی و شرعی دارند، مسایل اخلاقی را رعایت نمیکنند و یا علیرغم نهی خداوند در قرآن، مرتکب گناه می شوند بسیار خطرناک بوده و سرچشمة بسیاری از آفتها دیگر است؛ به همین دلیل، خیرخواهانه و دلسوزانه به شما توصیه اکید میکنیم که رابطه دوستانه خود را با اینگونه دوستانتان قطع کنید و به جای آنها سعی کنید دوستان دیگری بر اساس معیارهای دینی و ملاکهای اخلاقی انتخاب نمایید. پس قطع رابطه شما به این دلایل راه توجیه دارد ولی راه دیگر اینکه روابط را مدیریت کنید و کاهش دهید مثلا روابط خانوادگی با دوستان را به ماهی یکبار برسانید تا جو جلسه به برخوردهای منفی و دور از شأن راه پیدا نکند.
این را هم بدانید، تنها عاملی که می تواند باعث ادامه دوستی شما گردد دو چیز است؛ یکی اینکه باعث رشد و ترقی خود شما شود و باعث شود که شما رذائل اخلاقی را از وجودتان بزدایید و آراسته به فضائل اخلاقی گردید و دیگری اینکه باعث نجات دیگران و ارشاد و هدایت آنها شود در غیر این دو فرض دلیلی برای دوستی و ادامه آن وجود ندارد.
اگر دوستی و ادامه آن تأثیر منفی روی شما بگذارد، قطع دوستی در اولویت قرار دارد؛ چون خدای تعالی به دوستی میان بندگان و انتخاب دوستان خوب و شایسته، بسیار اهتمام دارد و برای این دوستی قاعدهها و سنتهای بسیاری، وضع کرده است. همچنین قرآن کریم در سوره مدثر، رفاقت و همنشینى با انسانهاى فاسد را از علل جهنمى شدن اهل دوزخ مى داند و میفرماید: «وَ کُنَّا نخَُوضُ مَعَ الخَْائضِین» (1)؛ «و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم».
قرآن در جای دیگر از زبان افراد منحرف که گرفتار عذاب دوزخ شدهاند چنین میفرماید: «یا وَیلَتى لَیتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً، لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّکْرِ» (2)؛ «اى واى بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم که رفاقت با او مرا از پیروی حق محروم ساخت و گمراه گردانید».
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) نیز مى فرماید: «جِمَاعُ الشَّرِّ فِی مُقَارَنَةِ قَرِینِ السَّوْء» (3)؛ «تمام شرور و بدىها در مجالست با همنشین بد، گرد آمده است».
پینوشتها:
1. مدثر(74)، آیه 45.
2. فرقان(25)، آیه 28 و 29.
3. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم: دار الکتاب الإسلامی، 1410ق، ص340.