ناشناس

بنظرتون واسه برگشتن دوباره زندگیم تلاش کنم یاخیر؟

سلام من و همسرم حدود 8 ماه عقد بودیم.و تو این دوران یکسری اختلافات بوجود امد و من با بد دهنی و عصبی بودن همسرم مواجه شدم.چندین مرتبه با هم دعوا داشتیم و خانواده ها متوجه شدن و دخالت کردن.و من به همسرم گفتم میخوام ازت جداشم.ایشون بارها و بارها با من صحبت کرد که طلاق راه چاره نیست اما من اونقدر خشمگین بودم ازدست ایشون و حس نفرت داشتم بهش دادخواست طلاق دادم اوایل قبول نکرد اما بعد خودشم گفت که ما با هم نمیسازیم و جدا شدیم.الان حدود 2ماهه که جداشم اما خیلی پشیمونم چون خام و بی تجربه بودم تازه که یکسری مسائل و اموزشها مربوط به برخورد با مرد رو متوجه شدم میفهمم میتونستم حلش کنم و جدایی ما فقط دعواهای بچه بازی بود.اما همسرم میگه که حاضر نیست برگرده میگه دوستم داره ولی دیگه زندگی کردن فایده نداره!من تازه میفهمم چقدر دوستش داشتم وخیلی حس بدی دارم.لطفا راهنماییم کنین که چیکار کنم چون باهاش صحبت کردم اون مایل نیست که دیگه زندگی کنه خیلی ازم دلخوره.بنظرتون واسه برگشتن دوباره زندگیم تلاش کنم یاخیر؟
شنبه، 28 بهمن 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بنظرتون واسه برگشتن دوباره زندگیم تلاش کنم یاخیر؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام
من و همسرم حدود 8 ماه عقد بودیم.و تو این دوران یکسری اختلافات بوجود امد و من با بد دهنی و عصبی بودن همسرم مواجه شدم.چندین مرتبه با هم دعوا داشتیم و خانواده ها متوجه شدن و دخالت کردن.و من به همسرم گفتم میخوام ازت جداشم.ایشون بارها و بارها با من صحبت کرد که طلاق راه چاره نیست اما من اونقدر خشمگین بودم ازدست ایشون و حس نفرت داشتم بهش دادخواست طلاق دادم اوایل قبول نکرد اما بعد خودشم گفت که ما با هم نمیسازیم و جدا شدیم.الان حدود 2ماهه که جداشم اما خیلی پشیمونم چون خام و بی تجربه بودم تازه که یکسری مسائل و اموزشها مربوط به برخورد با مرد رو متوجه شدم میفهمم میتونستم حلش کنم و جدایی ما فقط دعواهای بچه بازی بود.اما همسرم میگه که حاضر نیست برگرده میگه دوستم داره ولی دیگه زندگی کردن فایده نداره!من تازه میفهمم چقدر دوستش داشتم وخیلی حس بدی دارم.لطفا راهنماییم کنین که چیکار کنم چون باهاش صحبت کردم اون مایل نیست که دیگه زندگی کنه خیلی ازم دلخوره.بنظرتون واسه برگشتن دوباره زندگیم تلاش کنم یاخیر؟


مشاور: احسان فدایی

با سلام و تشکر از ارتباط شما با سایت راسخون
متأسفانه بسیاری از طلاق‌های که در کشور رخ می‌دهد از منطق درستی تبعیت نمی‌کند و بسیاری از زوجین وقتی با مشکلی در زندگی مواجه می‌شوند به جای حل اصولی آن و کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان و متخصصان مربوطه چنان از هم فاصله می‌گیرند و این فاصله چنان گسستی را در زندگی آنها ایجاد می‌کند و یا چنان یکدیگر را مورد اتهام و بی‌احترامی قرار می‌دهند که هیچ کدام روی برگشتن را ندارند و یا اگر بخواهند برگردند این مسئله با محدودیت‌ها و محذوریت‌هایی روبروست.
توصیه می شود ابتدا در خصوص مشکلات زندگی‌تان و مشکلاتی که باعث طلاق و جدایی شما با شوهرتان گشته، خوب فکر کنید ببینید تا چه مقدار آن مشکلات حل شده و تا چه مقدار از آنها می تواند با همفکری و مشارکت شوهرتان حل گردد. اگر مشکلات قبلی‌تان لاینحل باقی بماند ممکن است حتی اگر به زندگی سابق‌تان برگردید با مشکلات جدید و پیچیده‌تری مواجه شوید و روز به روز بر مشکلات‌تان افزوده گردد و در نهایت باز کارتان به طلاق و جدایی بینجامد و شرایط سخت‌تر شود.
به هر حال، برای این که بر سر زندگی‌تان برگردید لازم است ابتدا شجاعانه سهم اشتباهات خویش را بپذیرد و خالصانه و متواضعانه از آن پوزش بطلبید تا راهی برای همدلی بیشتر باشوهرتان باز شود. بعد از این مرحله به او اطمینان دهید که اگر رفتار آزار دهنده و نامطلوبی در زندگی داشته اید آن را دوباره تکرار نخواهید کرد و با خودتان عهد ببندید که تمام و تلاش و کوشش تان را برای تعالی زندگی‌تان به کار خواهید گرفت و همواره رضایت او را مد نظر قرار خواهید داد.
اگر شوهرتان تمایل به زندگی مجدد با شما ندارد، تنها راه برای کسب رضایت او یا واسطه کردن بزرگترهاست و یا رفتن نزد مشاور تا هر زمان که واقعا بعد از جلسات مشاوره خانواده تشخیص بر بازگشت شما به زندگی تان شد، مشاور همسرتان را قانع نماید تا او هم برگردد و الا فعلا بازگشت شما چیزی را حل نمی کند.
همچنین سعی کنید با مهارت‌آموزی در خصوص مهارت‌های زندگی، حل مشکلات زندگی، رفع تعارضات و هنر عشق‌ورزی روز به روز بر زندگی‌تان طراوت و نشاط ببخشید و در برابر مشکلات احتمالی خودتان را تجهیز و آماده کنید تا با حل اصولی آن، از بروز اختلافات و ایجاد تنش جلوگیری و پیشگیری به عمل آورید. یقین بدانید هیچ کس برای زندگی برای شما مناسب تر از شوهر سابق تان نیست و هیچ کس برای شوهرتان مناسب تر از شما نیست.. قرآن کریم بهترین همسر برای زنان و مردان مطلقه را همسران سابق آنها می داند و می فرماید:
«وَ بُعُولَتهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فى ذَلِک إِنْ أَرَادُوا إِصلَحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِى عَلَیهِنَّ بِالمَْعْرُوفِ وَ لِلرِّجَالِ عَلَیهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» (1)؛ «و همسرانشان، براى باز گرداندن آنها (و از سر گرفتن زندگى زناشویى) در این مدت، (از دیگران ) سزاوارترند، در صورتى که (به راستى) خواهان اصلاح باشند. و براى زنان، همانند وظایفى که بر دوش ‍ آنهاست، حقوق شایسته اى قرار داده شده، و مردان بر آنان برترى دارند، و خداوند توانا و حکیم است».
بنابراین امیدتان را قطع نکنید و با پذیرش سهم اشتباهات و تلاش برای بهبود روابط، راهی به سوی همدلی با شوهرتان پیدا کنید. مطمئن باشید وی به شما علاقه مند است، اما به خاطر مشکلات و کدورتی که ایجاد شده، مقداری از شما ناراحت است که اگر شما باهم تلاش کنید می توانید زندگی نمونه ای برای خود تدارک ببینید.
پی نوشت:
1. بقره: 228



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.