ناشناس

نظرتون راجع به شیطنتای قبل ازدواج چیه؟

ببخشید من قبل ازدواجم رابطه داشتم با پسر رفیق میشدم... بعد با پسر همسایمون ازدواج کردم ک انچنان شناخت نداشتم ولی همه تعریف میکردن خانوادمم اونقدرها زرنگ نیستن من یکمم از ترس خودم که خودمم از کارام پشیمون بودم و یکم صحبتی ک با شوهرم کردم و بنظر خوب میومد عقد کردم الان 3 ماهه... که اول اسفند عمل جراحی باز شدم بعلت کیست رفتم تهران و شوهرم اصلا نیومد ملاقاتم و مشکلات دگ ک سیگار میکشید و قول داد ترک کنه و نکرد... حلقشم بخاطر بدهی ب مبلغ کمتر فروخت و هنوز استیلشم نخریده و ما تو خونمون خاهرم طلاق گرفتس بخاطر اینک شوهرش دست ب زن داشت و بحثای زیاد باشوهرم اون بارها گفت طلاق ولی همیشه هم میگه من ازت راضیم ... بعدم مادرشوهرم اوایل خیلی زنگ میزد خونشون میرفتم و مدام از شوهرم بد میگفت...چنبار هم دیدم شوهرم منو پیچونده و فاز فردین و بهروز و از دوستاش خوشم نمیاد... با مامانشم بحث زیاد میکنه...و معذرت میخوام من الان دگ دختر نیستم و مشکل بعدیش اینه ک به خانوادم بی احترامی میکنه حتی باوجود اینک حالم خوب نیس باید ازم مراقبت کنه نمونه دو شب پیش برام ی گل خرید و اخرش گفت من روز مادر برای مادرت هیچی نمیخرم خانوادتو قبول ندارم بعد گفت الویت من خانوادمم منم گفتم اولویت منم خانوادمم برگشت گفت مهریه نگیر طلاق بدیم با این حال میگفت دوست دارم ... من اللن کاملا بی تفاوتم و بابت این کارشم حتی معذرت خاهی نکرد من احترام میزارم ولی اون ن انتظارات خیلی زیادی داره بارها منطقی حرف زدم فقط تاثیر ی روزه داشت... واقعا خستم اصلا میگم از خودم انگار دلم میخواد یکی منو نجات بده و اینک شیطنتمم دست خودم نیست قبل ازدواج مشاوره رفتیم ولی اشنای اونا بود نمیتونستم از گذشتم و خودم بگم و چون خودم پول نداشتم نرفتم تنها مشاوره
چهارشنبه، 16 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

نظرتون راجع به شیطنتای قبل ازدواج چیه؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 20 ساله )

ببخشید من قبل ازدواجم رابطه داشتم با پسر رفیق میشدم... بعد با پسر همسایمون ازدواج کردم ک انچنان شناخت نداشتم ولی همه تعریف میکردن خانوادمم اونقدرها زرنگ نیستن من یکمم از ترس خودم که خودمم از کارام پشیمون بودم و یکم صحبتی ک با شوهرم کردم و بنظر خوب میومد عقد کردم الان 3 ماهه... که اول اسفند عمل جراحی باز شدم بعلت کیست رفتم تهران و شوهرم اصلا نیومد ملاقاتم و مشکلات دگ ک سیگار میکشید و قول داد ترک کنه و نکرد... حلقشم بخاطر بدهی ب مبلغ کمتر فروخت و هنوز استیلشم نخریده و ما تو خونمون خاهرم طلاق گرفتس بخاطر اینک شوهرش دست ب زن داشت و بحثای زیاد باشوهرم اون بارها گفت طلاق ولی همیشه هم میگه من ازت راضیم ... بعدم مادرشوهرم اوایل خیلی زنگ میزد خونشون میرفتم و مدام از شوهرم بد میگفت...چنبار هم دیدم شوهرم منو پیچونده و فاز فردین و بهروز و از دوستاش خوشم نمیاد... با مامانشم بحث زیاد میکنه...و معذرت میخوام من الان دگ دختر نیستم و مشکل بعدیش اینه ک به خانوادم بی احترامی میکنه حتی باوجود اینک حالم خوب نیس باید ازم مراقبت کنه نمونه دو شب پیش برام ی گل خرید و اخرش گفت من روز مادر برای مادرت هیچی نمیخرم خانوادتو قبول ندارم بعد گفت الویت من خانوادمم منم گفتم اولویت منم خانوادمم برگشت گفت مهریه نگیر طلاق بدیم با این حال میگفت دوست دارم ... من اللن کاملا بی تفاوتم و بابت این کارشم حتی معذرت خاهی نکرد من احترام میزارم ولی اون ن انتظارات خیلی زیادی داره بارها منطقی حرف زدم فقط تاثیر ی روزه داشت... واقعا خستم اصلا میگم از خودم انگار دلم میخواد یکی منو نجات بده و اینک شیطنتمم دست خودم نیست قبل ازدواج مشاوره رفتیم ولی اشنای اونا بود نمیتونستم از گذشتم و خودم بگم و چون خودم پول نداشتم نرفتم تنها مشاوره


مشاور: آقای علیدوست


هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید که به اینگونه مسائل اشاره کند.
ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
اما حال که ازدواج کرده اید دقت داشته باشید که هرگز آن خطاها را بازگو نکنید. از لطف و عنایت خداوند نا امید نشوید و اگر تا به حال توبه نکرده اید، توبه کنید.
مشکلات و سختی ها زمانی برای ما قابل تحمل خواهد بود و رفع خواهد شد که نگاه پر مهر خدا به زندگی ما باشد.پس با توبه و پشیمانی از رابطه های قبلی میتوانید نقطه ی تغییر در زندگی خود را شروع کنید و شرایط را بهبود ببخشید.شما برای فرار از رابطه به پسر ها و دوستی های بی قید، تصمیم درستی برای ازدواج گرفتید اما نبود تحقیقات کافی برای ازدواج باعث بروز مشکلات این چنینی میشود
اختلافات زناشویی یقیناً با توجه به گفته های شما لحظات سخت و تلخی را برای شما رقم زده و پشت سر گذاشته اید. بی تردید شما نیز حرف های زیادی برای گفتن داشته اید، اما خلاصه ای از آن را در سوال آورده اید. 
در ابتدا به تصمیم و انتخاب خود احترام بگزارید و تسلیم نشوید.در مرحله اول نسبت به تمام بدگویی هایی که نسبت به همسر شما میشود بی تفاوت باشید و اصلا تاثیر نگیرید.  
شما در دوران مجردی هم تلاطم و آشوب زیادی را تجربه کرده اید.پس خیلی راحت میتوانید نکات مثبت زندگی فعلی خود را تشخیص دهید.شما در شرایط کنونی سعی کنید همسر خود را همین طور که هست بپذیرید .ایشون که برای شما گل خریده ، ایشون که صحبت های شما تاثیر یک روزه برایش دارد، ایشون که اقرار میکند از شما رضایت دارد و دوستتان دارد، و لا اقل برای خانواده خودش ارزش قایل میشود و به آن اقرار میکند، پس آدم بی احساس و بس منطقی نیست.پس او را با همین رفتار بپذیرید. و اصلا نا امید نشوید.بعد از پذیرش ایشون با همین شرایط؛ شما باید خود را تغییر دهید. در مسیری که همسرتون رضایت داشته باشند.
شما باید به ایشون نزدیک تر شوید. پدیدار شدن مهر و محبت افزون‏تر، معلول یک سرى عوامل است که بعضى از آنها در دست شما و برخى در اختیار زوج است. آنچه که در اختیار شما است، احترام و اهمیت دادن به شوهر، مهیا کردن محیط خانه براى او، همراهى با او در امور مختلف، پرهیز از بحث و مجادله‏ هاى بى‏نتیجه، توجه به خواسته‏ هاى جنسى شوهر و آماده ساختن خود براى او، صداقت و امانت و فداکارى و گذشت، از جمله امورى است که مراعات آن از جانب زن، می‏تواند در جلب محبت شوهر مؤثر باشد. اسلام به منظور ایجاد علاقه و محبت بیشتر میان دو همسر، به همتایى و کفو بودن آنها سفارش کرده است. در واقع می‏توان گفت: مرد و زن اگر از نظر شرایط اعتقادى و اقتصادى، نزدیک به هم باشند و براساس صداقت و حسن اعتماد به همدیگر، زندگى خود را آغاز کنند و در طول زندگى روزمره به آن توجه کافى داشته باشند و آن را رعایت نمایند خداوند علاقه، محبت و الفت را بین این دو همسر قرار خواهد داد. پس از انعقاد پیمان ازدواج نیز براى استحکام خانواده و استمرار آن الفت و علاقه، باید هر یک از مرد و زن به روابط میان خود توجه کافى مبذول کنند. 
 پس ابتدا شما باید تلاش کنید برای تحقق این مهم ، سپس همسر شما همراه شما میشوند و شرایط به مرور تغییر تواهد کرد.در ضمن اصلا نباید عجله کنید چون این تغییر به کندی ایجاد میشود.در مورد شیطنت هایی که گفتید به هیچ عنوان اجازه ندید که در دوران متاهلی تکرار کنید .چون شرایط شما رو روز به روز بدتر میکنید و شما رو از خدا دورتر.شما با این سوال ها و پیگیری ها نشون دادید که آینده خودتون براتون مهم و ادم فهمیده ای هستید.  ارتباط با غیر قطعا باعث سردی بیشتر روابط و دوری از همسرتون میشه و آرامش خودتون رو از دست میدید.شما میتوانید  ارتباط  خود را با مراکز فرهنگی من جمله مسجد ،  پایگاه های بسیج و  امام زاده ها  بیشتر کنید.در چنین مکان هایی هم ارتباطتون با خدا قوی تر میشه و هم دوستان خوبی پیدا میکنید.
همچنین در این مکان ها خدماتی مثل مشاوره حضوری رایگان وجود دارد.
و من الله توفیق

 بیشتر بخوانید:

دختر خانم ها مراقب ملاک انتخاب همسر باشند!



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.