ناشناس
با اون همه بلا که سرم آورده، میخوام باز باهاش زندگی کنم.خواهشا راهنماییم کنید.
من سه سال ازودواج کروم دوسال اول باهم مشکل نداشتیم بعددوسال فهمیدم همسرم زن صیغه کرده وقتی بهش گفتم گفت ده ساله ک این زن صیغه ام اون زن شوهرداره و هم بچه وشوهرش هم صیغه اون زنس بعد گولم زد ک من ورست شدم ومیخوام باتو ادامه زندگی بدم وب بهانه شبه یلدا منواورد خونه پدرم بعدجاگذاشت رف گوشیشم من اوردخونه پدرم بعد جاگذاشت و رف زنگ و اس میدم ج نمیده خودشم زنگ واس نمیده خانوادش خیلی یط اهمیتن الان میگه بیا ازهم جدابشیم ولی من دوس ندارم جدایشم بازهم بااون همه بلا ک سزم اورد میخوام بازباهاش زندگی کنم الان نمیدونم چیکارکنم من ازودواج دوممه شوهرمم ازدواج دومشه بامن من نمیخوام حدا شم چیکارکنم عایا
مشاور: علی محمد صالحی
با عرض سلام و احترام.
من شما رو درک میکنم و میدونم برای یک خانم سخته که بفهمه شوهرش با شخص دیگه ای هم بوده یا هست و این مسئله خانمها رو خیلی اذیت میکنه. اما راجع به بلاهای دیگه ای که همسرتون سر شما آورده و اشاره کردید، چیزی نگفتید، بهتر بود توضیح بیشتری میدادید.
بهرحال نکته خوبیه که شما دوس ندارید جدا بشید و میخواهید با همسرتون زندگی کنید، اما اینکه همسر شما میگه «بیا از هم جدا بشیم»، ممکنه جدی نباشه و یه حرفی باشه که شوهر شما زده، ولی واقعا قصد چنین کاری رو نداشته باشه، چون جدایی و طلاق مسئله کوچیکی نیست که کسی یکدفعه بیاد بگه بیا جدا بشیم، بعلاوه اینکه سه سال زندگی مشترک، زمان زیادی نیست که زن و شوهر متوجه بشن برای هم مناسب نیستند و باید جدا بشن، اما اگه شوهر شما در این مسئله جدی باشه و واقعا قصد چنین کاری داشته باشه، حداقل برای خودش دلیلی داره که میخواد چنین کاری رو انجام بدهد، هرچند که اگر بررسی بشه و با یک مشاور خانواده صحبت کنه متوجه میشه که دلایلش برای جدایی موجه نیست و تصمیمش اشتباهه، ولی بهرحال دلایل این کارش مهمه. بنابراین در درجه اول شما باید اندکی صبر کنید ببینید آیا موضوع جدایی رو، جدی گفته یا اینکه حرفی بوده که زده ولی تصمیم جدی نداره، اگر جدی بود باید دلایلش رو برای این کار اگر نمیدونید، کشف کنید و متوجه بشید که به چه دلیلی میخواد جدا بشه، بعد براساس دلایل شوهرتون، اقدامات لازم رو برای حفظ زندگیتون و برطرف کردن مشکلات انجام بدید. و حتی الامکان از مشاور یا روانشناس خانواده هم کمک بگیرید.
در مورد صیغه کردن همسرتون هم کمی پیچیده است، چون اون زن، باید بخاطر بچش هم که شده به اون مرد دیگه نزدیکتر باشه و از شوهر شما فاصله بگیره و دیگه صیغه شوهر شما نشه، در هرحال این مسئله تا حدی ابهام داره و ممکنه اینکه شوهر شما گفته بیا جدا بشیم، بخاطر اون زن باشه که، به شوهر شما گفته از همسرت جدا شو، یا شوهر شما خودش بخاطر اون زن بخواد جدا بشه. در هر صورت شما میبایست تمام سعی خودتون رو برای حفظ زندگی مشترکتون به کار ببندید و تلاش کنید جدا نشید، اما اگر با وجود تمام تلاشهای شما، باز همسر شما رفتارهای اشتباه خودشو تکرار کرد و علاوه بر این، تمایل زیادی برای جدا شدن داشت شما هم اصراری بر ماندن نداشته باشید، یک متنی هست بنام «کاکتوس هایتان را رها کنید» که میگه:
«اگر کسی به اندازه ای که دوستش دارید، دوستتان ندارد
رابطه تان را تا نا کجا ادامه ندهید!!..
به خودتان امید ندهید که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت
اینکه گاهی از طرف او پذیرفته میشوید وگاهی نمی شوید
کلافه تان خواهد کرد..!
گویی در جا می دوید .
این نرسیدن دایمی خسته تان میکند...
خشمگین میشوید، افسرده میشوید..
خودتان را قانع نکنید (که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند)!!
شما با توجه ومحبتی که به او میکنید، احساس دوست داشتنی بودن، به اومیدهید
غرورش را ارضا میکنید...!!!
باعث رشد عزت نفسش میشوید. پس چرا با شما ادامه ندهد؟
وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک میشوید
گویی به کاکتوس نزدیک میشوید!!
هرچه بیشتر نزدیک شوید
بیشتر زخمی میشوید ...!!
پس کاکتوس هایتان را رها کنید... ».
بیشتر بخوانید:
نکاتی برای همسران در آستانه ی طلاق
من شما رو درک میکنم و میدونم برای یک خانم سخته که بفهمه شوهرش با شخص دیگه ای هم بوده یا هست و این مسئله خانمها رو خیلی اذیت میکنه. اما راجع به بلاهای دیگه ای که همسرتون سر شما آورده و اشاره کردید، چیزی نگفتید، بهتر بود توضیح بیشتری میدادید.
بهرحال نکته خوبیه که شما دوس ندارید جدا بشید و میخواهید با همسرتون زندگی کنید، اما اینکه همسر شما میگه «بیا از هم جدا بشیم»، ممکنه جدی نباشه و یه حرفی باشه که شوهر شما زده، ولی واقعا قصد چنین کاری رو نداشته باشه، چون جدایی و طلاق مسئله کوچیکی نیست که کسی یکدفعه بیاد بگه بیا جدا بشیم، بعلاوه اینکه سه سال زندگی مشترک، زمان زیادی نیست که زن و شوهر متوجه بشن برای هم مناسب نیستند و باید جدا بشن، اما اگه شوهر شما در این مسئله جدی باشه و واقعا قصد چنین کاری داشته باشه، حداقل برای خودش دلیلی داره که میخواد چنین کاری رو انجام بدهد، هرچند که اگر بررسی بشه و با یک مشاور خانواده صحبت کنه متوجه میشه که دلایلش برای جدایی موجه نیست و تصمیمش اشتباهه، ولی بهرحال دلایل این کارش مهمه. بنابراین در درجه اول شما باید اندکی صبر کنید ببینید آیا موضوع جدایی رو، جدی گفته یا اینکه حرفی بوده که زده ولی تصمیم جدی نداره، اگر جدی بود باید دلایلش رو برای این کار اگر نمیدونید، کشف کنید و متوجه بشید که به چه دلیلی میخواد جدا بشه، بعد براساس دلایل شوهرتون، اقدامات لازم رو برای حفظ زندگیتون و برطرف کردن مشکلات انجام بدید. و حتی الامکان از مشاور یا روانشناس خانواده هم کمک بگیرید.
در مورد صیغه کردن همسرتون هم کمی پیچیده است، چون اون زن، باید بخاطر بچش هم که شده به اون مرد دیگه نزدیکتر باشه و از شوهر شما فاصله بگیره و دیگه صیغه شوهر شما نشه، در هرحال این مسئله تا حدی ابهام داره و ممکنه اینکه شوهر شما گفته بیا جدا بشیم، بخاطر اون زن باشه که، به شوهر شما گفته از همسرت جدا شو، یا شوهر شما خودش بخاطر اون زن بخواد جدا بشه. در هر صورت شما میبایست تمام سعی خودتون رو برای حفظ زندگی مشترکتون به کار ببندید و تلاش کنید جدا نشید، اما اگر با وجود تمام تلاشهای شما، باز همسر شما رفتارهای اشتباه خودشو تکرار کرد و علاوه بر این، تمایل زیادی برای جدا شدن داشت شما هم اصراری بر ماندن نداشته باشید، یک متنی هست بنام «کاکتوس هایتان را رها کنید» که میگه:
«اگر کسی به اندازه ای که دوستش دارید، دوستتان ندارد
رابطه تان را تا نا کجا ادامه ندهید!!..
به خودتان امید ندهید که بالاخره روزی دوستم خواهد داشت
اینکه گاهی از طرف او پذیرفته میشوید وگاهی نمی شوید
کلافه تان خواهد کرد..!
گویی در جا می دوید .
این نرسیدن دایمی خسته تان میکند...
خشمگین میشوید، افسرده میشوید..
خودتان را قانع نکنید (که اگر دوستم نداشت این همه مدت نمی ماند)!!
شما با توجه ومحبتی که به او میکنید، احساس دوست داشتنی بودن، به اومیدهید
غرورش را ارضا میکنید...!!!
باعث رشد عزت نفسش میشوید. پس چرا با شما ادامه ندهد؟
وقتی به کسی که دوستتان ندارد نزدیک میشوید
گویی به کاکتوس نزدیک میشوید!!
هرچه بیشتر نزدیک شوید
بیشتر زخمی میشوید ...!!
پس کاکتوس هایتان را رها کنید... ».
بیشتر بخوانید:
نکاتی برای همسران در آستانه ی طلاق