ناشناس

همسرم اهل مشاوره نیست چیکار کنم؟

باسلام مجدد ممنونم از همراهی همیشگیتون و آرزوی سلامتی برای شما مشاورین بزرگوار.‌‌... ازراهنماییهاتون متشکرم و از اینکه طی این چن وقت به حرفهام گوش دادین خیلی سپاسگژارم.با توجه به راهنماییهاتون خیلی حالم بهترشده ولی همچنان اضطراب همراهمه ک فکر میکنم طبیعی باشه و ب زمان احتیاج داره بعد از اون قضبه خیلی تلاش کردم با همسرم بطور کامل و صریح صحبت کنم و علت کارشو ازش بپرسم .‌بپرسم ک چه چیزی در اون خانوم وجودداشت ک من نداشتم در چ چیزی احساس کمبود میکرد ک بتونم برطرف کنم ولی ایشون فقط میگفت تو ازهمه نظر عالی ای و چیزی کم نداری و مشکل ازمنه ک نتونستم هوسم رو کنترل کنم و اون خانوم از نظرسنی ازتو بزرگتر بود و زیباتر هم نبود اصلا ازتو بهتر نبود و من اشتباه کردم دیگه بعد ازاون یک بار ک باهم صحبت کردیم اصلا دوس نداشت درموردش حرف بزنیم چون ک همونطور ک گفتم همسرمن خیلی مغروره و اصلا اهل مشاوره هم نیست من خیلی دوس داشتم مشاوره حضوری بریم تا مشکلمونو متوجه بشیم ک چرااین اتفاق بوجود اومد ولی اون اصلا نمیاد میدونم ک بگم ناراحت میشه و میگه ول کن ولی من همش میترسم ک چجوری باید برخورد کنم چچیزی باعث شد اون اینکارو کنه الانم وقتی میره بیرون دیرمیکنه خیلی استرس میگیرم خیلی حس بدیه احساس میکنم زیاد احساسی بودنم و مهربونی بیش ازحدم اصلا خوب نیست حتی کل خانوادش منو جور دیگه ای دوس دارن ولی گاهی خودم میگم شاید این اخلاقم اشتباهه ضمن این ک همسرم از اول ازدواجمون دوس داشتن ک همش حرف ایشون باشه و من اینطور بار اومدم
شنبه، 18 فروردين 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

همسرم اهل مشاوره نیست چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

باسلام مجدد ممنونم از همراهی همیشگیتون و آرزوی سلامتی برای شما مشاورین بزرگوار.‌‌... ازراهنماییهاتون متشکرم و از اینکه طی این چن وقت به حرفهام گوش دادین خیلی سپاسگژارم.با توجه به راهنماییهاتون خیلی حالم بهترشده ولی همچنان اضطراب همراهمه ک فکر میکنم طبیعی باشه و ب زمان احتیاج داره بعد از اون قضبه خیلی تلاش کردم با همسرم بطور کامل و صریح صحبت کنم و علت کارشو ازش بپرسم .‌بپرسم ک چه چیزی در اون خانوم وجودداشت ک من نداشتم در چ چیزی احساس کمبود میکرد ک بتونم برطرف کنم ولی ایشون فقط میگفت تو ازهمه نظر عالی ای و چیزی کم نداری و مشکل ازمنه ک نتونستم هوسم رو کنترل کنم و اون خانوم از نظرسنی ازتو بزرگتر بود و زیباتر هم نبود اصلا ازتو بهتر نبود و من اشتباه کردم دیگه بعد ازاون یک بار ک باهم صحبت کردیم اصلا دوس نداشت درموردش حرف بزنیم چون ک همونطور ک گفتم همسرمن خیلی مغروره و اصلا اهل مشاوره هم نیست من خیلی دوس داشتم مشاوره حضوری بریم تا مشکلمونو متوجه بشیم ک چرااین اتفاق بوجود اومد ولی اون اصلا نمیاد میدونم ک بگم ناراحت میشه و میگه ول کن ولی من همش میترسم ک چجوری باید برخورد کنم چچیزی باعث شد اون اینکارو کنه الانم وقتی میره بیرون دیرمیکنه خیلی استرس میگیرم خیلی حس بدیه احساس میکنم زیاد احساسی بودنم و مهربونی بیش ازحدم اصلا خوب نیست حتی کل خانوادش منو جور دیگه ای دوس دارن ولی گاهی خودم میگم شاید این اخلاقم اشتباهه ضمن این ک همسرم از اول ازدواجمون دوس داشتن ک همش حرف ایشون باشه و من اینطور بار اومدم


مشاور: خانم امانی

با سلام و احترام خدمت شما  از اینکه توانسته ایم تا حدودی راهنماییتان کرده باشیم و حالتان بهتر شده خوشحالیم و از بازخورد خوب ومثبتتان تشکر می کنم و باعث دلگرمی بنده شدید.
  1. اینکه همسرتان احساس پشیمانی کرده و ابراز کرده که شما خیلی نسبت به اون خانم دوستداشتنی تر و بهتر هستید می تواند اطمینان بخش باشد که دیگر سراغ فرد دیگری و یا آن خانم نرود.
  2. یکی از نیازهای مردها این است که مورد اعتماد همسر خود باشند و اگر دائم تلاش کنید او را کنترل کنید متوجه می شود که شما به  او اعتماد کافی را ندارید و این مورد با احساس قدرت در وی در تضاد می باشدزیرا احساس میکند کودک شماست نه منبع قدرت شما که دایم بپرسیم کجا بودی؟ با کی بودی؟ چی کار میکردی؟ در این صورت احتمال اینکه به سیم آخر بزند و بگوید تو که به من اعتماد نداری پس من هم کاری را می کنم که منتظرش هستی.
  3. نیازی نیست از همسرتان دیگر در آن مورد بپرسید و بگویید چه کمبودی داشتی که سراغ این کار رفتی بلکه خودتان کمبودهایی را که حس می کنید همسرتان و یا هر مرد دیگری احتمال دارد به سراغ فرد دیگری برود را در نظر بگیرید و آ نها را رفع کنیدمانند اینکه همیشه از ورود همسرتان استقبال کنید محیط خانه را برایش به مکانی که با ارامش باشد تبدیل کنید  و به او بگویید که از این که در کنارش هستید حس خوبی دارید و در زمان هایی که همسرتان زود می آید  شادی خود را از این مسئله به او نشان دهید . و یا به ظاهر خود برسید در مورد طاهر خود از او نظر بخواهید مثلا به او بگویید کدوم از لباسهامو عطرمو و ... رو می پسندی چون من خودم رو برای تو زیبا می کنم دوست دارم تو بپسندی و کارهایی از این قبیل که قبلا از شما درخواست داشته اما شما شاید احساس کردید خیلی هم مهم نبوده است.
  4. در مورد اینکه همسرتان دیر می آید احساس درونی و واقعی خود را به همسرتان بگویید با آرامش مثلا به محض ورود داد و بیداد و یا گفتن حرف های منفی مانند اینکه بگویید همین کارهارو می کنی اجازه نمیدی آدم بهت اعتماد کنه و ...بلکه به خود رجوع کنید وقتی همسرتان دیر می آید نگران چه هستید ؟ وقتی همسرتان آمد بگویید خیلی نگرانت شدم، فکر کردم نکنه برات اتفاقی افتاده ، از اینکه تو رو از دست بدم می ترسم .
  5. در مورد اینکه می گویید از اول ازدواج همسرم دوست داشته حرف خودش باشد و من اینطور بار آمده ام ، شما حق دارید در این زندگی حرفتان را بزنید و با زبان خوش ، هر کسی حق دارد نظر خود را مطر ح کند و بعد در مورد آن با یکدیگر مشورت کنید و مزایا و معایب نظرات خود را با کمک یکدیگر در محیطی دوستانه  در نظر بگیرید و الا اگر فقط حرف همسرتان باشد شما حس بدی پیدا خواهید کرد و فرزندی هم اگر داشته باشید همین الگو را که هر چه مرد بگوید باید قبول کرد چه درست و چه غلط و زن حقی برای مخالفت ندارد را از شما یاد خواهد گرفت و در زندگی اتی خود پیاده می کند .
امیدوارم  راهنمایی های بنده راهگشا باشد ، موفق باشید

بیشتر بخوانید:

راهکارهای ارتباط مؤثر با همسر



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.