ناشناس

راهکارهایی برای جلوگیری از اختلافات دوران نامزدی بیان کنید.

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم. بنده 27سالمه و پرستارم وبا خانواده نامزدم مشکل پیدا کردم.تا جایی که هر چه قدر احترام میزارم بازم بد میبینم مخصوصا جاریم همه جا بدمو میگه و با اینکه من همیشه جویای احوالشم اصلا بهم محل نمیزاره و تو مراسمایی که میگیره منو دعوت نمیکنه و کلا ضایعم میکنه ولی نامزدم انتظار داره که من به جاریم خیلی خوبی کنم و چون کم محلی میبینم خورد میشم ولی نامزدم درک نمیکنه و همیشه طرفدار اونه.حتی خانوادشم چند بار بهم توهین کردن ولی وقتی گفتم اصلا باور نکرد و منو مقصر میدونه در حالی که هر کاری از دستم براومده کردم.واز اول منو با شغل و شرایطی که گفتم پذیرفت ولی خیلی سختگیره من حتی جرات نمیکنم بگم قصد دارم با در آمدم چیزی بگیرم برام پشتوانه باشه.انتظار داره ساکت باشم و فقط حرف حرف خودش باشه تا جایی که احساس میکنم زنش نیستم؛ بردشم.لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم که بعد عروسی لااقل این مشکلاتم کم شه.
يکشنبه، 19 فروردين 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

راهکارهایی برای جلوگیری از اختلافات دوران نامزدی بیان کنید.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور محترم.
بنده 27سالمه و پرستارم وبا خانواده نامزدم مشکل پیدا کردم.تا جایی که هر چه قدر احترام میزارم بازم بد میبینم مخصوصا جاریم همه جا بدمو میگه و با اینکه من همیشه جویای احوالشم اصلا بهم محل نمیزاره و تو مراسمایی که میگیره منو دعوت نمیکنه و کلا ضایعم میکنه ولی نامزدم انتظار داره که من به جاریم خیلی خوبی کنم و چون کم محلی میبینم خورد میشم ولی نامزدم درک نمیکنه و همیشه طرفدار اونه.حتی خانوادشم چند بار بهم توهین کردن ولی وقتی گفتم اصلا باور نکرد و منو مقصر میدونه در حالی که هر کاری از دستم براومده کردم.واز اول منو با شغل و شرایطی که گفتم پذیرفت ولی خیلی سختگیره من حتی جرات نمیکنم بگم قصد دارم با در آمدم چیزی بگیرم برام پشتوانه باشه.انتظار داره ساکت باشم و فقط حرف حرف خودش باشه تا جایی که احساس میکنم زنش نیستم؛ بردشم.لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم که بعد عروسی لااقل این مشکلاتم کم شه.


مشاور: خانم امانی

مشاوره ازدواج
با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید ، سپاسگزاریم.همسرانی که پس از ازدواج با خانواده همسر خود رفت و آمد می نمایند، سلامت روانی یکدیگر را تضمین می کنند و موجب سربلندی و افتخار و شادی طرف مقابلشان می شوند. به همین دلیل ارتباط تان را با خانواده همسرتان صمیمی تر کنید .
در پاسخ به سوال شما لازم میدانم به چند نکته اشاره کنم:
  1. ارتباط یک رابطه دو طرفه است و  درست نیست که در این رابطه  یک نفر دیگر را وارد کنیم  . درست این است که اگر مشکلی با کسی دارید با احترام و محبت به خود آن شخص بگویید. احساس خود را بگویید و انچه از طرف مقابلتان انتظار دارید بیان کنید . مثلا جاری عزیزم دوست داشتم در مهمانی و یا فلان مراسم شما شرکت می کردم زیرا دوست دارم روابطمان صمیمی تر شود و یا مثلا من  ، شما را مانند خواهر خود می دانم و دوست دارم  تجربیات زندگی زناشویی را به منطور راهنمایی من با من در میان بگذاری و ... اگر قصد انتقاد و یا گفتن مسئله ای که شما را ناراحت کرده است می توانید از تکنیک  5 به 1و یا 3 به 1 استفاده کنید به این معنا که عدد 3 و 5 در ابتدا نشان دهنده ی نکات مثبت طرف مقابل را به او گوشزد کنید و در ادامه با ملایمت و لحنی دوستانه انتقاد خود را بیان کنید .
  2. لازم نیست شما هر عیبی و بدی از هر یک از اعضای خانواده همسرتان دیدید سریعا به همسرتان منتقل کنید زیرا هر یک از ما مفهومی به نام " مرزهای من " داریم که در واقع این مفهوم شامل آن چیزهایی می شود که فرد متعلق و مرتبط به خود دانسته است . وقتی شما از اعضای خانواده همسر خود انتقاد می کنید قصدتان تغییر این رفتار از نطر خودتان "بد" هستید اما در واقع وارد " مرزهای من " همسر خود شده اید و روز به روز این روند بر روابط شما و همسرتان تاثیر منفی می گذارد.
  3. سعی نکنید همسرتان را در شرایطی قرار دهید که بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند و یا فکر نکنید که اگر همسرتان جایی هم از خانواده اش دفاع کرد به این معناست که شما را دیگر دوست ندارد بلکه قصد بهتر شدن رابطه شما با طرف مقابل را دارد اما آن را به درستی انجام نمی دهد زیرا یکی از ویژگی های مردانه این است که در شرایطی که شما در حال درددل هستید به شما راهکار ارائه می دهد و لی غافل از آن که ویژگی زنانه این است که حرف شما را گوش دهد و در ادامه با شما همدلی کند و با این روش شما راضی تر می شوید مثلا سریعا می گویند تو داری اشتباه می کنی ، فلانی همچین آدمی نیست و برداشت شما این است که همسرم فکر می کند من دروغ می گویم. بنابراین لازم است به تفاوتهای زنان و مردان توجه فرمایید. پیشنهاد می کن در این زمینه کتاب های زیادی وجود دارند مطالعه فرمایید و یا اینکه در کلاس های آموزش مهارت های زندگی و خانواده شرکت نمایید، زیرا خیلی از تنش ها بخصوص در اوایل رابطه و در دوران عقد به همین ندانستن ها بر می گردد و هر دو طرف با خود فکر می کنند بهترین روشی که بلد بودند را در برخورد باطرف مقابل پیاده کرده اند در صورتی که طرف مقابل ناراحت و دل آزده می باشد.
  4. 4 قاعده وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می کنم ، این قواعد به شما کمک می کند تا در روابط خود با افراد دیگر آرامش داشته باشید:
قاعده ی 1: افکار و احساسات خود را با استفاده از ضمیر " من" بیان کنید . مثلا نگویید تو من را ناراحت کردی و یا خانواده ات من را ناراحت کرده اند  . بیان کنید من ناراحتم از اینکه ....
قاعده ی 2: درباره ی ویژگی افراد کلی گویی نکنید و به جای گفتن یک خصوصیت رفتار و اعمال افراد را به آن ها بگویید . مثلا نگویید تو بی ملاحظه ای، خانواده ات نمی فهمند . و دقیقا رفتاری که دوست دارید در مورد شما انجام شود را بگویید نه اینکه آن چه دوست ندارید "مثلا بگویید دوست داشتم من را هم دعوت می کردی "
قاعده ی 3:از مطلق جلوه دادن امور با استفاده از کلماتی مانند هرگز و همیشه بپرهیزید. مثلا نگویید شما همیشه فلان رفتار را دارید بلکه بهتر است بگویید  از کمک هایی که به من می کنی ممنونم و این دفعه که کمکم نکردی خیلی بهم سخت گذشت.
قاعده ی 4: استفاده از زمان مناسب مثلا در زمان هایی که طرف مقابل ناراحت ، خسته ، عصبی و... است حرفی که احتمال می دهید طرف مقابل ناراحت شود را به کار نبرید و در فرصتی که با فرد مقابل روابط خوبی دارید و تنها هستید و نه در جمع حرفتان را بزنید.
  1. در دوره عقد هنوز شما دو نفر از یکدیگر و خانواده ی یکدیگر شناخت آنچنانی ندارید و با فرهنگ های یکدیگر آشنایی زیادی ندارید چه بسا مسائلی در خانواده ی شما نشان دهنده ی بی احترامی به دیگری باشد اما در خانواده ی همسرتان امری عادی جلوه کند مانند اینکه جاریتان شما را دعوت نکرده است . پس این تنش ها و شبیه نبودن دو خانواده طبیعی است و باید از کنار خیلی از مسائل به راحتی گذشت و از آن ها چشم پوشی کرد.
  2. برای هر کاری ابتدا جنبه های مثبت آن را ببینید و سعی کنید مثبت نگر شوید زیرا یکی از فنونی که موجب آرامش انسان در زندگی می شود همین تعبیر مثبت اعمال و رفتار دیگران نسبت به خود است مثلا جاری شما شاید هنوز با شما خیلی راحت نیست که شما را برای مراسمش دعوت کند و یا احساس می کند شما معذب باشید و یا مثلا چون شما پرستار هستید مراعات شما را می کند و فکر می کند شما خسته هستید و ...
  3. در مورد اینکه گفتید جرات نمی کنم به همسرم بگم که قصد دارم پولی به عنوان پشتوانه پس انداز کنم ، ببینید در زندگی این وظیفه ی مرد است که هزینه ها را پرداخت کند و تامین نیازهای اعضای خانواده به عهده ی مرد خانواده است حتی اگر زن سرکار هم می رود بهتر است برای حفظ اقتدار و قدرت مرد از او پول بگیرد ، البته در هزینه ها می تواند همراهی کند اما در کل درآمد شما سهم شماست و اتفاقا بهتر است مقداری از پول خود را پس انداز کنیدو اگر احساس می کنید همسرتان ناراحت می شود و نیازی نیست همسرتان هم  ازآن اطلاع داشته باشد . الان دوره عقد هستید و باید تکلیف خیلی از چیزها را روشن کنید و یکی از آنها مسئله در آمد شماست و کاملا واضح در مورد آن به یک نتیجه برسید.امیدوارم راهنمایی های بنده کمک کننده باشد ،موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.