ناشناس

خیلی نسبت به فرزندم بی حوصله ام؛ ناراحتم، چیکارکنم؟

باسلام و خسته نباشید خدمت شما مشاور محترم. بنده خانمی ۲۵ ساله ام ک ۹ ساله ازدواج کردم و ی دختر ۴ سالو ۳ ماهه دارم ک خیلی باهوش و ناز و شیرین زبانه. بنا ب مشکلاتی تو رابطم با همسرم پیش اومده بود و مشکلات زندگی و اینکه همسرم با وجود اینکه عاشق دخترمونه اصلا تو نگهداریش کمکم نمیکنه و بخاطر کارش بچه رو زیاد نمی بینه واقعا نسبت ب دخترم عصبی شدم و اصلا حوصلشو ندارم بااینکه عاشقشم و میمیرم براش ولی نمیدونم چرا اگه کار اشتباهی کنه و شیطونی کنه و زیاد حرف بزنه زود عصبانی میشم و دعواش میکنم همه میگن چجوری دلت میاد دختر ب این نازی رو دعوا کنی ولی بخدا دست خودم نیس زود عصبی میشم گاهی اوقات دوس دارم چن روز بذارمش جایی و ی نفسی بکشم باوجود اینکه تحمل دورشو ندارم و دلتنگش میشم ولی نمیدونم چرا احساس میکنم مادر خوبی نیستم براش از خودم بدم میاد خیلی وقتها هم عاشقانه باهاش رفتار میکنم ولی از عصبی بودنم ناراحتم چیکارکنم بی حوصلگی برطرف شه
جمعه، 26 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خیلی نسبت به فرزندم بی حوصله ام؛ ناراحتم، چیکارکنم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

باسلام و خسته نباشید خدمت شما مشاور محترم. بنده خانمی ۲۵ ساله ام ک ۹ ساله ازدواج کردم و ی دختر ۴ سالو ۳ ماهه دارم ک خیلی باهوش و ناز و شیرین زبانه. بنا ب مشکلاتی تو رابطم با همسرم پیش اومده بود و مشکلات زندگی و اینکه همسرم با وجود اینکه عاشق دخترمونه اصلا تو نگهداریش کمکم نمیکنه و بخاطر کارش بچه رو زیاد نمی بینه واقعا نسبت ب دخترم عصبی شدم و اصلا حوصلشو ندارم بااینکه عاشقشم و میمیرم براش ولی نمیدونم چرا اگه کار اشتباهی کنه و شیطونی کنه و زیاد حرف بزنه زود عصبانی میشم و دعواش میکنم همه میگن چجوری دلت میاد دختر ب این نازی رو دعوا کنی ولی بخدا دست خودم نیس زود عصبی میشم گاهی اوقات دوس دارم چن روز بذارمش جایی و ی نفسی بکشم باوجود اینکه تحمل دورشو ندارم و دلتنگش میشم ولی نمیدونم چرا احساس میکنم مادر خوبی نیستم براش از خودم بدم میاد خیلی وقتها هم عاشقانه باهاش رفتار میکنم ولی از عصبی بودنم ناراحتم چیکارکنم بی حوصلگی برطرف شه


مشاور: خانم ضیایی

سلام و احترام خدمت شما مادر گرامی. بیان کردین "دختر 4ساله ای دارید که در ارتباط با ایشان ، زود عصبانی می شوید و بی حوصله هستید" بسیاری از والدین، گاهی از فرزند خود به شدت عصبانی، ناراحت و رنجیده و گاه حتی حوصله سپری کردن زمان با فرزندشان را نداشته و بدلیل وجود این افکار در خود، احساس عذاب وجدان دارند. مقداری از خشم در روابط والدین با کودک طبیعی است و تمامی مادران در رابطه خود با فرزند خشم را تجربه می کنند و درنهایت آنچه خشم مادر را مدیریت می کند عشق اوست؛ توجه به این نکته ضروری است که اگر چه خشم و عصبانیت احساسات طبیعی هستند اما صدمه زدن به خود، دیگران و یا اشیا اصلا طبیعی نیست. ما مسئول اعمال و رفتار خود هستیم، بنابراین باید راه های مدیریت خشم را یاد بگیریم برای این منظور نکاتی را خدمتتان عرض می کنم:
- خودآگاهی هیجانی، گامی بزرگ در جهت کنترل و مهار آن احساس است. اگر در لحظاتی که احساسات ناخوشایندی دارید، به خود بگویید" تو الآن عصبانی هستی" یا "تو الآن غمگینی" و به این حالات خود آگاهی داشته باشید، در چنین شرایطی راحت تر می توانید چند دقیقه ای صبر کنید و از بروز پاسخ های آنی و بدون تفکر جلوگیری نمایید.
- محرک‌های خود را شناسایی کنید. شناختن و رسیدگی کردن به عوامل محرک بسیار مهم هستند؛ زیرا احساس خشم، ترس یا گناه در نتیجه واکنش به عوامل محرک در انسان ایجاد می‌شوند.
- زمانی که خشمگین هستید می توانید به خودتان بگویید" ایست، صبر کن". این فرمان باعث می شود که شما بتوانید تا حدودی از اسیر بودن در دست احساساتتان رهایی یابید و موقعیت را بهتر ارزیابی کنید. در واقع اینگونه بین احساس خشم و بروز رفتار پرخاشگرانه فاصله می اندازید.
- تفسیر ما از موقعیت و آنچه که به خود می گوییم می تواند باعث خشم یا آرامش ما شود. بنابراین هنگام خشم به خودگویی های منفی توجه داشته باشید و سعی کنید به شکل دیگری به موضوع نگاه کنید. مثلا به جای اینکه با خود بگویید "باید داد بزنم تا اینقدر شیطنت نکند" بگویید : "او بچه هست و باید بازی کند و قصد اذیت کردن من را ندارد".
- در حین مقابله با یک وضعیت ناخوشایند می توانیم به خود گوشزد کنیم که "آرام باش و آرام باقی بمان" یا "موضوع را زیاد بزرگ نکن" یا " یک نفس عمیق بکش، خونسردی ات را حفظ کن و فکرت را به کار بینداز". اگر موفق شدیم برای خود پاداشی در نظر بگیریم هر چند ناچیز و حتی با گفتن جمله ای مثبت به خود نیز می توانیم خودمان را تشویق نماییم. مثلا آفرین از عهده ی این کار خوب بر اومدم. آن قدرها هم که فکر می کردم سخت نبود.
- پیش بینی کردن وقایع، گامی بزرگ در جهت پیشگیری از ایجاد احساسات ناخوشایند است به عبارت دیگر زمانی که ما بتوانیم نتایج رفتارهای خود و تأثیر آن رفتار را بر دیگران پیش بینی کنیم، آن گاه خواهیم توانست از بروز احساسات ناخوشایند در خود و دیگران جلوگیری کنیم.
- برخی از احساسات مادر، ریشه در ارتباط او با همسر دارد. یعنی مادر و پدر با هم دچار اختلاف هایی هستند و مادر چون نمی تواند احساسات و نظرات خود را به همسر ابراز کند، خشم نهفته ی درون را به کودک منتقل می کند و وقتی متوجه ی رفتار خود می شود دچار عذاب وجدان می شود. بنابراین لازم هست بعد از اینکه مهارت های مدیریت خشم را آموختیم، سعی کنیم بدون اینکه رفتار پرخاشگرانه ای داشته باشیم و بدون داد و بیداد، درخواست ها، نیازها و احساسات خود را به شیوه ی جرات مندانه در زمان و مکان مناسبی بیان کنیم بدون اینکه به خود و دیگران آسیبی برسانیم.
- یک مادر طبیعتا باید برای خودش، نیازها و علایقش وقت بگذارد تا بتواند یک مادر و همسر شاد و سرحال و باانگیزه باشد. بنابراین لازم هست زمانی هر چند کوتاه را برای خود اختصاص دهید تا احساس روزمرگی و بی حوصلگی نداشته باشید مثلا به فعالیت های مورد علاقه یتان بپردازید، ورزش کنید، .. و در نهایت مادر مضطرب، مادر عصبانی، مادر انفجاری، مادری که تنبیه بدنی می کند، نا امنی را در فرزندش رشد می دهد. بنابراین حفظ خونسردی، آرامش و متانت و تصمیم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانیت ، بهترین راه درست زندگی کردن است.
به امید روزهای شاد برای شما مادر گرامی

بیشتر بخوانید:
شش علت احتمالی خستگی شدید و چگونگی مقابله با آن



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.