ناشناس
پدر شوهرم بین پسراش تبعیض قائل می شه؛ خیلی کلافه م چیکار کنم؟
با سلام و وقت بخیر
من 8 سال هست که ازدواج کردم و عروس کوچک خانواده هستم دو تا برادرشوهر بزرگتر از شوهرم دارم و خواهر شوهر هم ندارم
پدر شوهرم امسال برای پسر اولش خانه خریده ولی به دو تا پسر بعدی بی تفاوت است میگه دیگه ندارم و ما از این قضیه ناراحت هستیم آخه دو سالی میشه که میخواست دو واحد برای خودش و پسر بزرگترش بخرد ولی شوهرم و اون برادر شوهر دومی اعتراض کردند ولی بالاخره کار خودش رو کرد و اینجوری الان باعث بوجود اومدن دلخوری و ناراحتی و حتی شاید کینه شدن هم بین خودشون و هم بین فرزندانشون واقعا این رفتارشون همش فکرمو مشغول کرده
کلا توی خیلی مسائل هم توی این چند سال تبعیض رو مشاهده کردم حتی دیگه همسرم هم میگه که اونا برادر اولش رو بیشتر دوست دارن حتی زن و بچه هاش رو واقعا بیشتر و توی خیلی موارد که اینجا قابل ذکر نیست تبعیض قائل شدن تا به الان
خیلی کلافه ام😢
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر و قدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.
اینکه شما آرامش زندگی خودتان را حفظ می کنید، نکته بسیار مثبتی است. شوهرتان و شما نباید اجازه دهید که این گونه مسائل حاشیه ای آرامش را از زندگی شما برباید. شما خوشبختانه زندگی خودتان را دارید و اگر خانواده شوهرتان به شما بهایی ندهند نباید از این قضیه آزرده و ناراحت شوید و به روح و روان خودتان آسیب بزنید.
به هر حال، اگرچه این نوع رخدادها آزار دهندهاند، اما همانند حوادث طبیعی، باید راه کنار آمدن با آنها را بیآموزید، بشر نمیتواند جلوی رخ دادن حوادث طبیعی مثل: سیل و زلزله و... را بگیرد، بلکه با تدابیر لازم، خانهها را مقاوم میسازد تا آسیب پذیری را کاهش دهد. شما باید بدانید که این نوع مشکلات، کم و بیش در همه خانوادهها وجود دارد و باید راه برخورد با آنها را بیاموزید و با رفتار صحیح و حاکی از ادب و احترام خانواده شوهرتان را متوجه سوءرفتارشان نمایید.
قبول می کنیم که فراموش کردن بعضی مسائل سخت و دشوار است اما به هر حال، این مسئله هرگز نباید باعث ایجاد تنش در شما گردد و سبب شود که شما به هم بریزید و فکر و ذهن تان مشغول گردد. اگرچه کمک نکردن خانواده شوهرتان برای شما رنج آور بوده است، اما نکته بسیار مهمی که این واقعه دارد این است که شما زیر دِین کسی نیستید و منت کسی را روی سرتان نخواهید داشت و می توانید استقلال زندگی خویش را حفظ کنید و در سایه این استقلال آرامش بیشتری را به زندگی خود تزریق کنید. توجه به این نکته مهم طبیعتاً تشفی خاطر شما خواهد بود و از لحاظ روانی شما را قانع خواهد کرد که حسرت گذشته را نخورید و به زندگی خودتان بچسبید و روز به روز آن را تقویت کنید و نارساییهای آن را از بین ببرید. توصیه میشود از تمرکز ذهنی روی این مسئله خودداری کنید و اجازه ندهید این گونه افکار ناخوشایند روح و روان تان را آزرده سازد. اگر شما با تکیه بر اعتماد به نفس و تواناییهای ذاتی خود، به زندگی خودتان بپردازید؛ اگر شما خودتان را بشناسید و قبول داشته باشید و اصلاً برایتان مهم نباشد که دیگران در مورد شما چه میاندیشند و چه میگویند، اگر دنیا هم مقابل شما قرار بگیرد و حتی اگر کسی هم به شما توجه نکند و همه با شما بدرفتاری و یا بی توجهی کنند و با سخنان و نگاهشان قصد آزار و اذیت شما را داشته باشند، خواهید گفت: «اهمیتی ندارد». اگر شما نگاه خودتان را عوض کنید، یاد میگیرید که در روابط تنگاتنگ با مردم و اطرافیانتان از دیدن تبعیضها، رفتارهای ناروا و شنیدن حرفهای بیاساس آنها نه تنها آزرده نشوید؛ بلکه با اعتماد به نفس بیشتر به راهی که بر اساس مبانی دینی و اسلامی، آن را درست تشخیص دادهاید، ادامه دهید و از رفتار آنان به هم نریزید و بی جهت حرص و جوش نخورید و خشمگین و عصبانی نشوید.
برای اینکه زندگی آرام و شادی داشته باشید و احساس شادی و خوشبختی کنید و اعتماد به نفستان تقویت گردد، بهتر این است که این موهبت الهی را وابسته به یک چیزی در بیرون خود نکنید. چرا که هزاران متغیر در بیرون از شما هست که لزوماً همه آنها را نمیتوانید کنترل کنید و در دست بگیرید؛ مثلاً شما نمیتوانید دیگران را چنان تغییر دهید که به هیچ وجه رفتار ناصحیحی با شما نداشته باشند و در عوض رفتاری انجام دهند که طبق میل شما بوده و موجب شادی شما بشود و یا نمیتوانید باعث شوید که خانواده شوهرتان بیشتر به شما کمک مالی کنند و گذشته را جبران کنند؛ بنابراین بهتر است شاد بودن و اعتماد به نفستان را به درون خود ببرید و نسبت به تواناییها، اعتقادات، علائق، استعدادها و رشدهای خود احساس شادمانی داشته باشید. این طور هر وقت هم که ناشاد باشید، کلیدش دست خودتان هست و میتوانید با کمی تلاش، شادی را به دست بیاورید. نیازی نیست که منتظر بمانید تا دیگران شما را تعریف و تمجید و تشویق کنند و بدین شیوه شادی و اعتماد به نفس را به شما پیشکش و یا هدیه کنند.
برای کاهش حساسیتی که نسبت به رفتارهای خانواده شوهرتان پیدا کردهاید که سبب رنجش و تنش شما میشود، مهمترین کاری که میبایست انجام دهید این است که خوشبینی، نیکبینى، درست دیدن و واقعبینى را در خود پرورش دهید. بسیاری از رفتارهایی که دیگران با شما دارند، ممکن است بدون کوچکترین قصد و غرضی و صرفاً از روی شوخی و مزاح صورت بپذیرد و یا آنها دچار خطا شده باشند؛ بنابراین بهتر است آنها را ببخشید تا وجودتان پر از کینه و کدورت نشود و تنش و اضطراب شما را احاطه نکند.
در گام بعدی، بکوشید از کنار مسائل و موضوعات ریز و درشت زندگی به راحتى عبور کنید و به حرکات و رفتار دیگران معنایى فراتر از آن چه که هست ندهید، سخت نگیرید و به اصطلاح «گیر» ندهید. توجه بیش از حد به رفتار و سخنان دیگران حتی اگر آنان با قصد و غرض سوء با شما رفتار کنند و یا سخنان نامربوط و زشتی درباره شما بر زبان جاری سازند و یا دائماً پشت سرتان غیبت و بدگویی کنند، فقط خودتان را آزرده و رنجور میسازد. ارزش شما بیش از این است که در برابر رفتارها، حرفها و سخنان دیگران، کنترل خود را از دست بدهید، عصبانی گردید، به هم بریزید و روح و روانتان را فرسوده و خسته سازید و از پرداختن به مهمترین امور زندگی و پیمودن مسیر ترقی و پیشرفت باز بمانید؛ بنابراین باید سعی کنید در برابر رفتارها و سخنان دیگران لااقل تا زمانی که حساسیت شما بهبود یابد کاملاً بیاعتنا و بیتفاوت باشید و به زندگی خودتان برسید تا ان شاءالله مشکل تان برطرف گردید.
موفق و پیروز باشید.