ناشناس

درمان زودرنجی چیست؟

سلام خسته نباشید, من نمیدونم چرا آدم زودرنجی هستم مثلا اگه ببینم دوستم به من کمتر محل میده و به اون یکی دوستم بیشتر محل میده ناراحت میشم. و اینکه باهرکی حرف میزنم دوستم بهم میگه وش اون دختره را محل نده ازش بدم میاد درحالی که خودش به جز من دوست هم داره ولی به من حسادت میکنه نمیدونم چطور باهاش رفتار کنم باهاش برم یا نرم ؟من خیلی تمایل دارم روابط اجتماعی بهتری داشته باشم و دوستان بیشتری پیدا کنم اما من هرچی سعی میکنم بابقیه صمیمی بشم با من صمیمی نمیشن چکار کنم که بقیه را جذب کنم یا بعضی وقتا حس میکنم زشته با دخترای دیگه برم چون بهم نمیگن بیا یا اینکه زشته برم چون خودشون یه گروه دوستانه هستن که شاید حرفای صمیمی دارن و من شاید مزاحمشون باشم اینطور حسی را دارم ممنون میشم راهنماییم کنید
سه‌شنبه، 1 آبان 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

درمان زودرنجی چیست؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

سلام خسته نباشید, من نمیدونم چرا آدم زودرنجی هستم مثلا اگه ببینم دوستم به من کمتر محل میده و به اون یکی دوستم بیشتر محل میده ناراحت میشم. و اینکه باهرکی حرف میزنم دوستم بهم میگه وش اون دختره را محل نده ازش بدم میاد درحالی که خودش به جز من دوست هم داره ولی به من حسادت میکنه نمیدونم چطور باهاش رفتار کنم باهاش برم یا نرم ؟من خیلی تمایل دارم روابط اجتماعی بهتری داشته باشم و دوستان بیشتری پیدا کنم اما من هرچی سعی میکنم بابقیه صمیمی بشم با من صمیمی نمیشن چکار کنم که بقیه را جذب کنم یا بعضی وقتا حس میکنم زشته با دخترای دیگه برم چون بهم نمیگن بیا یا اینکه زشته برم چون خودشون یه گروه دوستانه هستن که شاید حرفای صمیمی دارن و من شاید مزاحمشون باشم اینطور حسی را دارم ممنون میشم راهنماییم کنید


مشاور: احسان فدایی

با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.

انسان موجودی اجتماعی است که برای استمرار زندگانی خود ناگزیر از همزیستی با انسان‌های دیگر است افزون بر این زندگی اجتماعی و روابط انسانی به هویت و شخصیت افراد شکل داده و بستر مناسب برای شکوفایی استعدادهای انسانی را فراهم می‌آورد؛ لذا بزرگترین فصل کتاب زندگی در رابطه با دیگران است و در همین بخش است که ارزش‌های الهی و انسانی زیادی از قبیل صداقت، امانت‌داری، ایثار، سخاوت، گذشت، حسن ظنّ و اعتماد به دیگران و ده‌ها خصلت دیگر به بار می‌نشیند؛ بنابراین بدون تردید انسان‌ها در همه جوامع به گونه‌های مختلف با هم در ارتباط هستند و این رابطه دو یا چند جانبه برای زندگی اجتماعی از اهمیت انکار ناپذیری در حیات انسانی برخوردار است.

خدای تعالی به دوستی میان بندگان، بسیار اهتمام دارد و برای این دوستی قاعده‌ها و سنت‌های بسیاری، وضع کرده است. وقتی روابط انسان‌ها با یکدیگر بر اساس الفت و محبت باشد بسیاری از گرفتاری‌ها زایل می‌شود و هر چه این دوستی و محبت زیاد باشند باعث اتحاد و رفع دوگانگی و اختلاف می‌شود.

دوستی و دوست داشتن، انسان را به سوی هم شکلی و هم سانی با محبوب می کشاند و انگیزه عمیق این حُب که در ژرفای وجود آدمی جای دارد، سبب می‌شود که محبّ (کسی دوست می‌دارد) به صورت محبوب درآید.

آنچه که از سؤال شما برداشت می‌شود اینکه در انتخاب دوست دچار مشکل شده‌اید و قدری هم در برقراری ارتباط با دوستان جدید و هم کفو خود با مسائلی مواجه هستید. به دست آوردن مهارت ارتباط و برخورد با دیگران، برای رشد و تکامل انسان ضروری است. در روایاتی که از معصومین (علیهم‌السلام) به ما رسیده است ما را تشویق به داشتن دوست می‌کنند. امام علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه می‌فرمایند: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَان ِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُم‏‏؛ عاجز‌ترین مردم کسی است که در به دست آوردن دوست ناتوان باشد و عاجزتر از او کسی است که دوستانش را از دست بدهد».[1]

مساله بعدی در بحث دوستی انتخاب دوستان شایسته می‌باشد، به همان اندازه که اصل دوستی و داشتن دوست در زندگی مهم و ضروری است، معیارها و ملاک‌های انتخاب دوست نیز دارای اهمیت و ضرورت است، زیرا با هر کسی نمی‌توان طرح دوستی ریخت. در این باره پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌فرمایند: «الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ مَنْ یُخَالِل‏؛ دین هر شخصی از دوستش تاثیر می‌پذیرد پس هر کدام از شما باید دقت کنید با چه کسی طرح دوستی می‌ریزید».[2]

دوست واقعی آن است که دوستی‌اش مایه زینت آدمی باشد و هر گاه به او خدمتی کنی نگهداریت کند و در معرض خواری و ذلت قرارت ندهد، در سختی و رفاه یاریت رساند، سخنت را تصدیق کند و گفتارت را دروغ نشمارد، هر گاه به او نیکی کردی پاسخش را به نیکی دهد، اگر عیبی از تو آشکار شد آن را بپوشاند، اگر نیکی و خوبی دید بازگویش کند. دوست واقعی لغزش‌های دوست را بوق و کرنا نمی‌دهد بلکه خدا گونه عیب پوشی می‌کند.

 در خصوص پیدا کردن دوست و تقویت روابط اجتماعی راهکارهایی را تقدیم حضورتان می‌نماییم ولی قبل از آن باید توجه داشته باشید که اصلاً نباید اجازه دهید صفت حسادت یا تنگ نظری در دوستی‌های شما رخ بنماید یا اینکه دوستانی که اینچنین صفاتی را دارند نباید با ایشان دوستی نمایید زیرا موجب می‌شود، دوستان واقعی را از دست دهید و روابط شما نیز با دیگران تیره شود ولی در عین حال سعی کنید تا می‌توانید صداقت و یکرنگی را جایگزین صفات بد در روابط دوستی نمایید و ببیند چه کسی واقعا لایق یک دوستی واقعی است.

اما راهکارها:

1. سعی کنید روابط اجتماعی خود را با دیگران تقویت کنید و دوستان خوبی انتخاب کنید. برای این کار در وهله اول باید اعتماد به نفس خود را افزایش دهید. سعی کنید علت ضعف و عدم اعتماد به نفس خود را پیدا کنید و با تمرین و مداومت آن را از بین ببرید. درکنار آن به توانایی‌های خود هنگام ارتباط توجه کنید.

2. در رابطة دوستی هرگز نباید از این نکته غافل شد که پیوند دوستی و همدلی همیشه و در همة شرایط محکم و پایدار نمی‌ماند و ممکن است پیشامدها، رشتة رفاقت را قطع کند و این دوستی تبدیل به دشمنی گردد، پس نباید انتظار داشته باشید همیشه رابطه شما با افراد رابطه‌ای مثبت و مؤثر باشد، بلکه بعضی مواقع با حفظ ارزش فردی خود، با دوستان کج اندیش قطع رابطه نمایید.

3. دوست انسان اگر طرف مقابل را فردی بزرگوار بداند در برخوردهایش بزرگوارانه برخورد می‌کند و حاضر به تحقیر دوست خود نیست و ارزش او را در همه حال حفظ می‌کند. اما دوستانی چون دوستان شما از این وضعیت فاصله گرفته و از سادگی و وابستگی شما به آن‌ها در جذب احترام و توجه سوء استفاده کرده‌اند؛ در حالی که احساس ارزشمندی یا عزت نفس نیاز فطری انسان است و در همه حال باید حفظ شود.

4. گاهی دوستی‌ها بر اساس شناخت همه جانبه و پایه‌های دینی و معنوی است. در این دوستی‌ها توجه و تمرکز به سیرت‌ها (نه صورت) و صفات نیک و اتحاد در دینداری و باورها سبب می شود که دو نفر به هم پیوند عاطفی بخورند. این افراد به جهت دوستی پرفایده ای که دین بر آنها طرح ریزی کرده از وفاداری، رازداری، مهرورزی، همدلی و همدردی، ایثار، تعاون و... برخوردار می‌شوند. حمایت و زیارت و دیدار از همدیگر را وظیفه دینی خود می دانند. این دوستی‌ها پایدار است چون شالوده آن که دین است با ثبات است. طبق روایات، مؤمن با دیدار برادر مؤمنش تسکین می یابد و آرام می‌گیرد. اما اگر دوستی به شکل ناهنجار باشد، سازمان روانی فرد را به هم ریخته و بر غذا خوردن، خواب، روابط اجتماعی، خویشتن‌داری و مدیریت هیجانی و ذهنی اثر می‌گذارد.

5. هرچند برخوردار نبودن از دوست و تنها زندگى کردن، علاوه بر مشکلات دنیوى، خسارت‌ها و ناگوارى‌هایى را در سراى دیگر به دنبال دارد، اما هرگز نباید فراموش کرد که دوستى با افراد ناشایست و همنشینى با گناه‌کاران و افراد ناباب، به مراتب از نداشتن دوست زیان بارتر است؛ زیرا کسى که دوست خوب ندارد، از برکات دوست و تجربیات او، هنر و کمالات مادى و معنوى که ممکن بود بر اثر دوستى با افراد شایسته نصیبش شود محروم مى گردد و مجبور مى‌شود یک تنه در راه‌هاى پرپیچ وخم و صعب العبور زندگى گام بردارد، اما آن کس که دوست بد و ناشایست دارد، نه تنها به رشد و درجات عالى از کمال نمى‌رسد، بلکه ارزش‌هاى وجودى و فضایل ذاتى و انسانى خود را نیز که قانون خلقت در اختیارش قرار داده است از دست مى‌دهد و در نتیجه به محرومیت‌ها و مشکلات دنیوى و نیز عذاب‌هاى اخروى گرفتار مى‌شود.

6. نکته آخر اینکه سعی کنید در انتخاب دوست دچار کمال‌گرایی نشوید، به‌طوری که این تصور را از انتخاب دوست داشته باشید که یک دوست باید جامع جمیع صفات و روحیات مطابق با شما باشد. در واقع نباید آ‌ن‌قدر در انتخاب دوست کمال‌گونه برخورد که از انتخاب آن ناتوان ماند و هیچ دوستی برای انسان باقی نماند. بلکه اگر احساس کردید فردی تا حدودی به صفات و شرایط شما نزدیک است می‌توانید با او طبق معیارهای دوستی سالم طرح دوستی بریزید. با برقراری دوستی میان دوستان متعدد خواهید توانست در زمان‌های لازم با دوستان‌تان به گردش نیز بروید.

منابع جهت مطالعة بیشتر:

1. محدثی، جواد، اخلاق معاشرت، قم: بوستان کتاب قم، 1390.

2. محمدی ری‌شهری، محمد، دوستی در قرآن و حدیث، ترجمه: سید حسن اسلامی، قم: دارالحدیث، 1383.

3. بهرامی، غلام‌رضا، آیین دوستی، قم: انتظار سبز، 1381.

4. لیرمن، دیوید جی و مکی امیرحسن، آیین صلح و دوستی (استراتژی‌های اعجاب انگیز جهت پایان بخشیدن به هرگونه اختلاف، کینه، دشمنی و قهر)، تهران: نسل نواندیش، 1388.

موفق باشید.

 

[1] ابوالقاسم، ‏پاینده، نهج‌الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، تهران‏: دنیاى دانش‏، 1363،ص470.

[2] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بیروت‏: دار إحیاء التراث العربی، ‏1403ق، ج71، ص192.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.