ناشناس

خیالبافی بیش از حد آزارم میده" چیکار کنم؟

سلام. من از بچگی درگیر یه سری خیالات بودم. مثلا در دوران بچگی اسمش رو بازی میگذاشتم ولی حالا تبدیل به معضل بزرگی شده و من هر موقع می خوام درس بخونم این فکر و خیالات به سرم میان و در کل نمیتونم روی درسم تمرکز کنم. خیالاتی که دارم مثلا بیشتر مربوط به این میشه که من در خیالاتم در مرکز توجه هستم. برای مثال یه آدم بسیار موفق و کامل هستم. یا مثلا یه بازیگر یا کارگردان خیلی معروف هستم و دارن باهام مصاحبه میکنن. واقعا بعضی وقت ها خودم با تمام وجود به خودم میخندم. ونکته جالب اینه که همیشه در خلوت این رویاها رو دارم و به محض اینکه کسی وارد میشه اون کار رو قطع میکنم. اما به طرز عجیبی این رویاها رو زندگی میکنم جوری که غرقش میشم ولی به محض شنیدن صدا یا هر چیز دیگه ای به خودم میام و این همه ش ادامه داره. واقعا هر کاری که میکنم نمیتونم از این رویاها خلاصی پیدا کنم. یه جورایی اون هیجانی رو که تو رویا دارم تو زندگی واقعی اصلا ندارم. این بیماری رو دو ساله که دارم. بیشتر بعد از اینکه فیلمی رو میبینم خودم رو جای اون کاراکتر قرار میبینم و اتفاقات فیلم رو بازی میکنم. اگه چیز دیگری هم بخوام بگم اینه که شنیدم که این بیماری به افسردگی مربوطه و من افسردگی هم دارم. اون هم از نوع شدیدش. تووو ررووو خدا کمک کنین دارم دیوونه میشم. میشه این اختلال رو درمان کرد؟
شنبه، 16 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خیالبافی بیش از حد آزارم میده" چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 15 ساله )

سلام. من از بچگی درگیر یه سری خیالات بودم. مثلا در دوران بچگی اسمش رو بازی میگذاشتم ولی حالا تبدیل به معضل بزرگی شده و من هر موقع می خوام درس بخونم این فکر و خیالات به سرم میان و در کل نمیتونم روی درسم تمرکز کنم. خیالاتی که دارم مثلا بیشتر مربوط به این میشه که من در خیالاتم در مرکز توجه هستم. برای مثال یه آدم بسیار موفق و کامل هستم. یا مثلا یه بازیگر یا کارگردان خیلی معروف هستم و دارن باهام مصاحبه میکنن. واقعا بعضی وقت ها خودم با تمام وجود به خودم میخندم. ونکته جالب اینه که همیشه در خلوت این رویاها رو دارم و به محض اینکه کسی وارد میشه اون کار رو قطع میکنم. اما به طرز عجیبی این رویاها رو زندگی میکنم جوری که غرقش میشم ولی به محض شنیدن صدا یا هر چیز دیگه ای به خودم میام و این همه ش ادامه داره. واقعا هر کاری که میکنم نمیتونم از این رویاها خلاصی پیدا کنم. یه جورایی اون هیجانی رو که تو رویا دارم تو زندگی واقعی اصلا ندارم. این بیماری رو دو ساله که دارم. بیشتر بعد از اینکه فیلمی رو میبینم خودم رو جای اون کاراکتر قرار میبینم و اتفاقات فیلم رو بازی میکنم. اگه چیز دیگری هم بخوام بگم اینه که شنیدم که این بیماری به افسردگی مربوطه و من افسردگی هم دارم. اون هم از نوع شدیدش. تووو ررووو خدا کمک کنین دارم دیوونه میشم. میشه این اختلال رو درمان کرد؟


مشاور: خانم قربانی

با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.
خیال پردازی ها تبدیل به معضلی برای شما شده و فکر میکنید میتواند نشانه افسردگی شدید باشد.
همراه نوجوان، خیال یکی از قوای پر قدرت ادمی ست و چون محدودیت بردار نیست و حد و حدودی برای ان نمی توان تعیین کرد، گاهی ان را به سگ ولگرد تشبیه می کنند. اما بهتر است با توصیف بهتری به ان نگاه کنیم. این قوه، پشتوانه قدرت خلاقیت و سازندگی ادمی ست و در جای خود ارزشمند و مفید است و انچه شما تجربه کردید، امر چندان غیرقابل قبول و اشتباهی نیست. همه‌ کودکان خواسته هایشان‌ را در این دنیای نامحدود دنبال میکنند و نوجوان به دلیل شرایط روحی و فکر خاص دوره رشدی خود، بسیار درگیر این قوه بی حد و حصر است‌ و خیالبافی و تخیل بسیار، از ویژگی های اساسی دوره نوجوانی ست. نوجوان در خیال خود بسیار ایده ال گرایانه، تمام امور لاینحل را به نتیجه می رساند و از تمامی موانع عبور میکند و نمیتواند با محدودیت های دنیای مادی کنار بیابد. به مدد تخیل خود سعی دارد اثبات کند که همه چیز ممکن است و او بر همه چی غالب. این شرایط را همه نوجوانان در تمامی جهان تجربه می کنند و این نوع تفکر و رفتار، نشانه هیچ بیماری و اختلالی نیست. اینکه ادمی دوست دارد نداشته های خود را در عالم رویا به دست بیاورد، فقط حکایت از نیازهای او دارد. نیاز به قدرت، شهرت، توانمندی، ارزش.‌ او دوست دارد سوپرمن شود و به همه کمک کند زیرا که حمایت گر بودن، ویژگی ذاتی یک‌ مرد است و دوست دارد ان را اثبات کند‌.
دوست نوجوان، علی الظاهر، با توجه به توضیحات شما و بنده، این رفتارهای شما اختلال و بیماری نبوده و نیست. از طرفی تشخیص اختلال افسردگی نیز به تشخیص بالینی و مصاحبه تخصصی توسط درمانگر مجرب دارد و از طرف دیگر افسردگی درمان پذیر است مگر خود فرد نخواهد درمان شود و یا همکاری لازم را نداشته باشد. پیشنهاد میکنم، مطالعه ای در باب ویژگی های رشدی نوجوانی داشته باشید و روحیات خاص خود را در این دوره بشناسید تا با افزایش اگاهی خود، اضطراب و نگرانی های بیهوده را از خود دور سازید. با مطالعه کتابهای خودیار، اعتماد به نفس و عزت نفس تان را ارتقا دهید. ارتباط خود را با دنیای واقعی بیشتر کرده و تخیل خود را به زمانهای بیکاری، محدود سازید. خواسته های خود را در دنیای تخیل کشف کرده و تلاش نمایید تا زمینه های ان را در دنیای واقعی، عملی سازید. مثلا شما طالب برتری و قدرت هستید، خب در کلاسهای ورزشی و رزمی شرکت کرده و یک ورزشکار و مبارز حرفه ای شوید. طالب یک رتبه علمی هستید، برنامه ریزی کرده و خوب درس بخوانید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.