ناشناس
در انتخابم برای ازدواج دومم مرددم" چه کنم؟
سلام. اقایی38هستم که همسر عزیزم را سال پیش به علت بیماری از دست دادم. با وجود سه فرزند به خانم محترم و با ایمان و با اخلاقی پیشنهاد ازدواج دادم که با تحقیق اطمینان کافی برای فرزندانم از نظر تربیت و مراقبت به ایشان دارم. منتها تنها مشکلم اختلاف سنی است که ایشان5 سال از من بزرگترند. با توجه به این شرایط و موافقت خانم دچار تردید برای ازدواج هستم. لطفا راهنمایی فرمایید.
مشاور: احسان فدایی
عرض سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم
از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر و قدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم و برای همسر مکرمتان هم طلب مغفرت می نماییم.
مسأله ازدواج یکی از مهمترین تصمیماتی است که هر جوانی باید در زندگی اش بگیرد و اگر در این انتخاب و تصمیم بسیار مهم درست و منطقی عمل کند آینده روشنی را برای خود رقم زده است و الا تا آخر عمر، خودش را سرزنش می کند که چرا... . لذا با توجه به اهمیت این امر لازم است که فرد تمام تلاش خود را بکند تا انتخاب مناسبی داشته باشد. یکی از ملاکهایی که در انتخاب همسر مناسب، باید مورد توجه قرار گیرد، کفویت است. دختر و پسر باید هم کفو باشند؛ هم کفو بودن هم به این معناست که از نظر شخصیتی، اخلاقی، مذهبی، اقتصادی، تحصیلی، سنی و... با هم سازگاری داشته باشند، برخی از این موارد لازم و ضروری است و به هیچ وجه قابل اغماض نیستند؛ اما برخی دیگر در مواردی قابل اغماض هستند اما آنچه که ضروری است هم کفو بودن از حیث اخلاقی و مذهبی و شخصیتی است. دختر و پسر باید از حیث اخلاق با هم تفاهم داشته باشند و سازگار باشند. ویژگیهای اخلاقی طرفین بسیار مهم است. اگر یکی بسیار مذهبی و دیگری لاقید باشد زندگی برای هر دو سخت می شود. گفتنی است که در مورد اختلاف سن نمی توان با قاطعیت نظر داد و این مطلب که حتماً زن باید از مرد کوچکتر باشد قطعی و حتمی نمی باشد زیرا تجربه نشان داده است که بسیاری از زنان و مردان بوده اند که با اختلاف سنی زیاد (حتی گاهی زنان بزرگتر از مردان) با یکدیگر ازدواج کرده اند و سالهای سال با کمال آرامش در کنار یکدیگر زندگی کرده و هیچ گونه مشکلی هم نداشته اند؛ البته اگر سن دختر بسیار کمتر باشد در اول زندگی مشکلاتی خواهد داشت و اگر سن دختر بیشتر از پسر باشد در آینده احتمال بروز مشکل خواهد بود اما در هر صورت معیار اساسی خوشبختی نیست در صورتی که همدیگر را به خوبی درک کنند و از نظر جسمی به هم بیایند و تحمل سرزنش احتمالی اطرافیان را داشته باشند بزرگ تر بودن دختر قابل جبران است. پس این مسأله حتمی و قطعی نبوده و با توجه به مسائل پیچیده زندگی نسبی می باشد؛ ولی معمولاً توصیه جدی مشاورین خانواده این است که سن پسر چند سالی بزرگتر از دختر باشد. در مورد سوال شما هم، توصیه اولیه ما با توجه تفاوت سنی شما و ایشان، عدم ازدواج است هر چند باید این موضوع را هم در نظر گرفت که آیا به غیر از ایشان احتمال وجود فرد دیگری هم دارد یا خیر؟ لذا با در کنار هم قرار دادن این دو موضوع و در نظر داشتن شرایط دیگر و به دور از احساسات تصمیم بگیرید. خوب است بدانید، فاصله سنی مطلوب بین دختر و پسر تقریباً بین 3 تا 7 سال است؛ یعنی پسر بزرگتر باشد. این به خاطر این است که: 1. برای اینکه مرد از عهده مسئولیت ها برآید و بتواند هم اقتصاد خانواده را تأمین کند و هم خانواده را مدیریت کند باید سن او بیشتر از زن باشد. 2. وقتی سن زن چند سالی کمتر از مرد باشد، اطاعت پذیری او از مرد به عنوان سرپرست خانواده بیشتر و راحت تر خواهد بود مضافا بر اینکه زن همیشه دوست دارد همسرش فردی، مقتدر، توانا و پناهگاه مطمئنی برای او باشد و اگر زن و مرد از نظر سنی در یک سطح باشند هیچ گاه زن چنین تصوری را از شوهرش ندارد و او را در حد خودش می بیند اما اگر شوهر چند سالی بزرگتر باشد و از تجارب بیشتری برخوردار باشد زن احساس می کند همسر او کسی است که شایستگی های لازم را برای اداره منزل دارد و می تواند در پناه او یک زندگی آرامش بخش داشت. 3. زن به دلیل زایمان، شیر دادن و ... زودتر از مرد شکسته می شود و هم سن بودن زن و شوهر باعث می شود بعد از یک دهه زندگی و آوردن چند فرزند شادابی زن در حد شادابی و نشاط مرد نباشد و چه بسا مطلوبیت او نزد شوهر کم شود بنابراین برای پیشگیری از مسئله کاملا طبیعی و زیستی بهتر است این تفاوت سنی همواره بین زن و شوهر باشد تا همواره زن از نشاط کافی برخوردار باشد و مطلوبیت او نزد شوهرش کاسته نشود. ممکن است بگویید مرد هم باید برای همسرش مطلوبیت داشته باشد، بله این حرف درست است اما همان طور که در بالا متذکر شدیم مردها به دلیل عدم زایمان و متحمل نشدن فرزند داری و فرزندپرورشی دیرتر از زنان دچار شکستی و چین و چروک صورت و بدن می شوند. 4. مدت باروری در خانمها محدود و در آقایان نامحدود بوده و قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود. 5. نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز دارد. 6.از آنجا که در اسلام از یک سو حق سرپرستی و مدیریت خانواده و نفقه زن به عهده مرد است و از سوی دیگر بلوغ جنسی و بیولوژی زن چند سالی زودتر از مرد است (البته بلوغ شناختی زن از مرد جلوتر نیست) ، برای اینکه مرد از عهده این مسئولیت ها برآید و بتواند هم اقتصاد خانواده را تأمین کند و هم خانواده را مدیریت کند باید سن او بیشتر از زن باشد. در هر صورت اگر معیارهای این زن را در حد عالی میبینید بهتر است ازدواج خود را به تأخیر نیندازید و با بررسی ها دقیق ایشان را انتخاب نمایید.
پرسشگر محترم موفقیت در زندگی مادی و معنوی، حاصل توکل به خدای مهربان، انجام فرامین او و فرمانبرداری از عقل (بدور از هیجانات) است. برایتان آرزوی بهترینها را داریم.
موفق باشید.