ناشناس
دوست پسرم به خواستگاریم نمیاد" چه کنم؟
سلام. لطفا خیلی زود جوابم رو بدین. خواهش میکنم. الان من۱۷سالمه اون۲۱ . مدت اشنایی سه سال. و تنها مشکلی که داریم توی این سه سال میگفت تو رو نمیخوام و از این حرفها. ولی سه سال من رو الاف خودش کرد هی امیدواری میداد هی می کشید عقب. یه بار میگفت به خاطر مادر یه بار میگفت اصلا مادرم مهم نیست. بعدش هم من خواستگارهایی زیادی رو رد کردم به خاطر اون. یعنی نمیزاشت که جواب بدم. تا میخواستم جواب بدم من رو باز امیدوار میکرد و حتی من به پسر خالم هم جواب دادم ولی اون کاری کرد که پسر خالم رو هم گفتم نمیخوام و الان هم باز میگه نمیخوام. نمیدونم چیکار کنم.
مشاور: خانم قربانی
با سلام و احترام خدمت شما همراه گرامی سایت راسخون.
گویا درگیر یک رابطه دوستی با جنس مخالف بوده اید و اکنون به دلیل تردیدهای بیشمارش، و فرصت هایی که به خاطر او از دست داده اید، کلافه و حیران هستید.
دوست عزیز، قبل از پاسخ به سوال شما میخواهم به یک سوال جواب بدهید. چرا اولین بار و وقتی او شما را رد کرد، دوباره به اصرار او به رابطه برگشتید؟ چرا در تکرار این رفت و برگشت ها تصمیمی برای خود نگرفتید؟ و چرا اکنون که بعد از سه سال که خود را خسارت زده میبینید، باز و همچنان از رفتن او ناراحت هستید و دوست دارید ارتباط ادامه داشته باشد؟؟؟ آیا این چیزی جز وابستگی ست؟
دوست عزیزم، ان چیزی که شما را در این ارتباط نگه داشته و سبب رد خواستگارها شده و آنچه شما را ازار میدهد و همچنین علت تغییر رفتار مکرر اقا پسر، وابستگی و چسبندگی بیش از حد شما به اوست. اگر یک بار به ارزش و قیمت خود توجه می کردید، مطمئنا تصمیم بهتری برای خود می گرفتید. دوست داشتن و عشق برای رابطه لازم است اما اگر ارزش و جایگاه و حرمت و احساسات شما در آن لحاظ نشود، ان رابطه حتما ناپایدار خواهد بود. هیچ کس هم جز خود شما، مسئول حفظ حرمت شما نبود. از طرف دیگر، این ارتباط دوستی هیچگاه قرار نبوده و نیست که شما را به ازدواج برساند. این افسانه ای ست که برخی دختران در ذهن خود ساخته اند. نکته بعدی اینکه، ارتباط دوستی شما در اوج نوجوانی و طغیان هیجانها شکل گرفته و این علاقه چیزی جز شور افسار گسیخته نوجوانی نبوده است. انتظار پایداری ان نیز امری غیر معقول خواهد بود. شما همچنان هم در دوران نوجوانی هستید در دوره ناپایداری ها. و لازم است دقت بیشتری در تصمیم گیری داشته باشید. پیشنهاد میکنم، با قبول اشتباه خود و احساس شکستی که دارید، یک بار برای همیشه شما به این رابطه نه بگویید و دیگر فریب وعده های بی اساس را نخورید. تجربه هایتان را با خود مرور کنید و بدانید که به اندازه کافی به او فرصت داده اید و اعتماد دوباره خسران محض است. تمام راه های ارتباطی با وی را نیز مسدود کرده و آنها را حذف کنید و حتی در صورت امکان، خط خود را نیز تغییر دهید. پس از ان با گذشت اندکی زمان و بهبودی حالتان، میتوانید با مشورت خانواده و کمک گرفتن از مشاور خانواده برای پذیرفتن خواستگار و ازدواج اقدام کنید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.