ناشناس
چکار کنم تا انگیزه کار کردن در من ایجاد بشه؟
سلام. چکار کنم تا انگیزه کار کردن در من ایجاد بشه و فواید مادی ومعنوی کار کردن چیه؟ در ضمن من متاهلم و در کار کردن تنبلی میکنم. در ضمن بیماری صرع دارم وداروی ضدتشنج مصرف میکنم.
مشاور: احسان فدایی
با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامی، خوشحالیم که توانستهایم اعتماد شما را جلب کنیم. امیدواریم بتوانیم شما را در حل مشکلتان یاری دهیم.
در رابطه با سوالی که پرسیدهاید، گفتنی است:
بیانگیزگی و بیهدفی پیش آمده برای شما، علل و عوامل مختلفى میتواند داشته باشد که اهم آنها عبارت است از: 1. نداشتن فلسفه درست و اساسى در زندگى؛2. فقدان ایده آل و آرمان عالى و معنوى،3. مسائل و مشکلات تربیتى و خانوادگى؛4. تجربه متعدد ناکامى و شکست در زندگى 5. تعارضات فکرى و ناتوانى در حل آنها؛6. بحران هویت. مشکلى که طرح کرده اید، کم و بیش در بسیارى از جوانان هم سن و سال شما وجود دارد. جوانانى که مانند شما در پى اهداف و آرمانهاى بلند و ارزشمندى هستند، با مشکل مضاعفى رو به رو مى شوند؛ زیرا - علاوه بر مشکلات روحى ناشى از دوران جوانى و محرومیتها و فشارهاى دوران تحصیل - از اینکه بین وضع موجود و آرمان مطلوبشان، فاصله زیادى احساس مى کنند، رنج جانکاهى آنان را مى آزارد. در عین حال باید دانست زندگى، مجموعه اى از شادى و رنج، کامروایى و ناکامى، تلخى و شیرینى و خلاصه میدان جنگى است که هر کس در آن، سهمى از پیروزى و شکست دارد. همه اینها به شکلهاى گوناگون، در زندگى هر فرد وجود دارد و در ایام جوانى و تحصیلى، این فشارها شدیدتر است.
اما چه باید کرد؟
نکته مهم و اساسى، نحوه برخورد انسان با این مسائل است. در این رابطه دو گونه برخورد مى توان داشت:
الف: واکنش انفعالى در برخورد انفعالى، انسان همواره مشکلات را بزرگ مى بیند و در بیشتر صحنه ها خود را شکست خورده مى پندارد. به رغم اینکه از خود انتظاراتى بیش از حد توانش دارد، در گشودن راه و گام نهادن به سوى هدف، خود را ناتوان مى بیند. امکانات، توانمندى ها و موفقیتهاى خویش را فراموش مى کند و کم کم احساس یأس، ضعف و سستى نموده و خود را بیمار مى پندارد. اگر این روند ادامه یابد، گرفتار بیمارى هایى مى شود که با هیچ دارویى درمان نمی شود؛ جز با تغییر در روحیه و تغییر در سبک زندگى.
ب: واکنش فعال. انسان در برخورد فعال به مقایسه معقول و منطقى، بین خواسته ها و توانمندى ها و شکستها و پیروزىها مى پردازد. توقع از خویش را با واقعیات و توانایى هاى فردى و شرایط محیطى و اجتماعى، تنظیم مى کند و با جدّیت، نشاط و روحیه بالا، به فعالیت و تلاش مى پردازد. توصیه ما به شما این است که:
1. همواره به آرمانهاى دست نیافتنى نیندیشید؛ بلکه خواستها و تمایلات خود را متناسب با میزان و سطح توانایى ها خود تنظیم کنید.2. نشاط خود را همواره حفظ کنید و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نیاورید. 3. بروز مشکلات را در زندگى، امرى عادى بدانید و به همان اندازه، آنها را بپذیرید که کامیابى ها را پذیرا هستید.4ـ با افراد شاداب، فعال، اجتماعى، و متدین و در عین حال مثبتنگر معاشرت کنید و از افرادى که مدام از زندگى شکایت مىکنند، دورى گزینید.5ـ ورزش را جزء ضرورى ترین فعالیتهاى روزمره خود قرار داده. هر روز حداقل نیم ساعت الى یک ساعت ورزش کنید. (هر ورزشى که مورد علاقه شماست).6ـ هر چه مى توانید قرآن بخوانید و از مضامین بلند دعاهاى نقل شده از اهلبیت(ع) بهره بگیرید (فاقرأوا ما تیسر منه) البته قرآن را با تأنى و توجه به معنا تلاوت کنید.7. براى شرکت در فعالیتهاى فرهنگى، هر قدر مىتوانید تلاش کنید و اگر اصلاً نمىتوانید، در فرصتهاى دیگر این کار را انجام دهید.8ـ به تغذیه خود خصوصا صبحانه اهمیت بدهید و هیچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول کار یا مطالعه و یا کلاس نکنید.9ـ هر وقت احساس بی انگیزگی مى کنید حدود 10 دقیقه یک دوش آب ولرم بگیرید و در صورت امکان شنا کنید.10ـ سعی کنید در زمینه ی کارتان تنوع ایجاد کنید زیرا تنوع مزه زندگی است تغییر فضا و محیط انگیزه شما را اففزایش می دهد.11ـ به مسائل معنوى بویژه نماز اول وقت اهمیت فوق العاده بدهید.12ـ با توسل به اهلبیت(ع) از آنها بخواهید که شما را کمک کنند و همواره امیدوار به لطف و رحمت خدا باشید. در پایان توصیه می کنیم داروهای خود را به موقع مصرف نمایید تا این مشکل مانعی برای انگیزه کاریتان نشود.
موفق باشید.