سارا
با عرض سلام دختری 20ساله و دانشجو هستم.خانواده ام مذهبی نیستند اما عقایدی دارند که دوستی و ارتباط با...
با عرض سلام دختری 20ساله و دانشجو هستم.خانواده ام مذهبی نیستند اما عقایدی دارند که دوستی و ارتباط با پسر را نمی پسندند خودم نیز علاقه ای به این کار ندارم البته ازدواج سنتی را هم دوست ندارم و دوست دارم با عشق ازدواج کنم اما تا به حال چنین موردی به طور جدی برایم پیش نیامده و بیشتر مشغول درس و دانشگاه بوده ام و چون به رشته تحصیلی ام علاقه نداشتم تصمیم داشتم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم یا دوباره کنکور بدهم تا در رشته ای که دوست دارم درس بخوانم و موفقیتم در تحصیل برای خانواده ام بسیار مهم است و ازدواج را برایم زود میدانند اما 6ماه پیش با پسری 25ساله اشنا شدم که از هر لحاظ با معیارهایم جور است و کاملا هم سطحیم به شدت به هم علاقه داریم.لیسانس عمران از دانشگاه دولتی است وضیعت کارش خوب است و تصمیم گرفتیم تا چند ماه بعد که وضع کار و حقوق اش کاملا مشخص شود صبر کنیم بعد با خانواده مطرح کنیم البته خانواده او از ابتدا در جریان بودند ولی من از مطرح کردنش با خانواده ترس دارم.میترسم چون مدتی با هم دوست بوده ایم مخالفت کنند و دید بدی به او پیدا کنند در حالی که پسر بسیار خوب و پاکی است و چون فرهنگ مان یکی است کاملا شرایط مرا درک میکند و همیشه از من میخواهد که احترام پدر مادرم را نگه دارم و اقدام غیر عاقلانه ای انجام ندهم اما از طرفی هم چون تا به حال همچین ارتباطی نداشته ام از پنهانی بودنش در عذابم.لطفا مرا راهنمایی کنید.با تشکر از سایت خیلی خوبتون.
مشاور: hassan najafi
بسم الله الرحمن الرحیم خواهر گرامی سعی کنید ارتباط شما با ایشان بسیار محدود و اگر هم اتفاق افتاد کاملا رسمی و با متانت باشد . آفت این گونه ارتباطها وابستگی طرفین است که اجازه تفکر آزاد را از انسان می گیرد . به هر حال تا فراهم شدن امکانات ایشان باید صبر کنید اما به ایشان بگویید هر چه زودتر به خواستگاری شما بیاید و تا زمانی که نیاز نیست از آشنایی شما سخنی نگویید. آنچه مهم است ارتباط شما ست که نباید فراتر از اخلاق و عرف دینی شود . موفق باشید .