ناشناس

سلام من 3ساله ازدواج کردم همسرم مرد متشخص و خانواده...

سلام من 3ساله ازدواج کردم همسرم مرد متشخص و خانواده داری است اما بعضی رفتارهای او آزارم می دهد مثلا محبت بیش از اندازه به دیگران خودش را به خاطر همه به دردسر و زحمت می اندازد مرا بسیار دوست دارد اما میخواهد در عین حال یک همسر ایده آل یک پسر ایده آل دایی و عمو ایده آل داماد ایده آل شوهرخواهر ایده آل و... باشد و این ممکن نیست در همه حال ایده آل باشد بسیار به مادر و خانواده اش متعصب است نمی گویم نباشد ولی در حد معقول از ناراحتی و اشک های من هم می گذرد اما از خواسته اش نمیگذرد دیگر مثل سابق دوستش ندارم به خاطر همین حرفهای متعصبانه اش،مادرش اصرار دارد هربار که به شهرمان میرویم به او بچسبد و جایی نرود چند روز پیش دعوای مفصلی کردیم و حرفهایی که نباید زده می شد گفته شد ما جایگاه خاصی در خانواده داریم خیلی ها به زندگی و خوشبختی من حسادت می کنند و از لحظه ای ناراحتی من روزها شادی می کنند مخصوصا در خانواده آنها اما دیگر نمیدانم چکار کنم حتی برای ش پیشنهاد جدایی هم دادم در ضمن اینرا هم بگویم که او واقعا عاشق من است اما من نمیتوانم با اخلاقش کنار بیایم تو رو خدا کمکم کنید
چهارشنبه، 14 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

سلام من 3ساله ازدواج کردم همسرم مرد متشخص و خانواده...

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 24 ساله )

سلام من 3ساله ازدواج کردم همسرم مرد متشخص و خانواده داری است اما بعضی رفتارهای او آزارم می دهد مثلا محبت بیش از اندازه به دیگران خودش را به خاطر همه به دردسر و زحمت می اندازد مرا بسیار دوست دارد اما میخواهد در عین حال یک همسر ایده آل یک پسر ایده آل دایی و عمو ایده آل داماد ایده آل شوهرخواهر ایده آل و... باشد و این ممکن نیست در همه حال ایده آل باشد بسیار به مادر و خانواده اش متعصب است نمی گویم نباشد ولی در حد معقول از ناراحتی و اشک های من هم می گذرد اما از خواسته اش نمیگذرد دیگر مثل سابق دوستش ندارم به خاطر همین حرفهای متعصبانه اش،مادرش اصرار دارد هربار که به شهرمان میرویم به او بچسبد و جایی نرود چند روز پیش دعوای مفصلی کردیم و حرفهایی که نباید زده می شد گفته شد ما جایگاه خاصی در خانواده داریم خیلی ها به زندگی و خوشبختی من حسادت می کنند و از لحظه ای ناراحتی من روزها شادی می کنند مخصوصا در خانواده آنها اما دیگر نمیدانم چکار کنم حتی برای ش پیشنهاد جدایی هم دادم در ضمن اینرا هم بگویم که او واقعا عاشق من است اما من نمیتوانم با اخلاقش کنار بیایم تو رو خدا کمکم کنید


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام. خواهر گرامی با اینکه در متن سوالتان از ایده آل گرایی همسرتان صحبت کرده اید ولی من با توجه به ادامه ی حرفتان اینگونه استنباط کردم که شما بیشتر از کمال گرایی همسرتان از وابستگی او نسبت به خانواده اش و احساس دین نسبت به آنها ناراحتید ولی بازهم این یک فرضیه است و با توجه به این مطلب نکاتی را خدمتتان عرض خواهم کرد: ابتدا لازم است به این نکته اشاره کنم که شاید لازم باشد همسرتان را تشویق کنید با یک روانشناس بالینی ملاقاتی داشته باشد ، احتمال این موضوع هست که ایشان در ناخودآگاه خود نسبت به دیگران احساس خود خوارشماری داشته باشد پس به نیازهای دیگران بیش از حد امکان بها می دهد تا مبادا احساس گناه پیدا کند با این حال ابتدا بهتر است تاثیر گرفتن و وابستگی همسرتان به مادرش تعریف شود . زیرا گاهی دیده شده که برخی خانم ها یا آقایان ارتباط های عاطفی همسر با خانواده اش و احترام و مشورت با آنان و نیز استفاده از تجربه هایشان را تاثیر گرفتن افراطی و وابستگی شدید می دانند،که صحیح نیست. ولی اگر این خصوصیت را که قبل از ازدواج نیز باید به آن توجه می کردید در همسرتان یافتید باید آگاه باشید که یکی از عوامل نسبتا مشکل آفرین در زندگی زناشویی همین وابستگی های شدید مرد به پدر و مادر و به ویژه به مادر است. چون زن نمی تواند شوهری را که به مادرش تکیه کرده باشد، در جایگاه تکیه گاه بپذیرد با وجود این صحبت ها بهتر است این ویژگی را به حساب سی درصد نقاط منفی او بگذارید زیرا خودتان هم یادآور شده اید که همسرتان پسر خوبی است اما با این حال به چند نکته توجه کنید : به این مساله حساسیت و واکنش نشان ندهید. حساسیت شما پیام های ناخوشایندی را به همسرتان منتقل می کند ؛ مانند دور کردن او از خانواده اش ، انحصارطلبی و حسادت شما و ....توجه داشته باشید که مرد درباره خانواده خود و زحمات پدر و مادرش تعصب دارد و به آنها احساس دین می کند و در صورت بروز هر واکنشی از شما ناخودآگاه به آنان به ویژه مادرش نزدیک تر می شود ؛ افزون بر اینکه هرگونه حساسیت شما نقطه ضعفی می شود که ممکن است اهرم فشاری برای آزار و حرص دادن شما قرار گیرد. به همسرتان بیشتر توجه کنید، رعایت حقوق او و ایجاد فضایی آرام و جذاب هنگامی که با شما سپری می کند وابستگی او را به خانواده اش متعادل خواهد کرد. یادتان باشد در تعارض الگوها، الگویی پذیرفته می شود که محبوب تر باشد. چنانچه همه ی موارد بالا را رعایت کردید و تغییری در رفتار همسرتان مشاهده نکردید بسیار سنجیده تذکر دهید ؛ برای مثال در موقعیتی مناسب و دور از تنش بگویید من از این موقعیت احساس خوبی ندارم اگر آنجا به من توجه بیشتری داشتی و طوری برخورد میکردی که مادرت با من اینگونه صحبت نمی کرد نشاط بیشتری می یافتم و توجهم به خانواده ات زیادتر میشد. و هرچه زودتر پشیمانی خود را از حرف هایی که زده شده است به اطلاع او برسانید. نکات مهمی نیز وجود دارد که همسرتان باید به آنها توجه داشته باشد ولی چون احتمال میدهم خودتان تنها خواننده این پاسخ باشید از ذکر آنها خودداری میکنم. اما در رابطه با مادر شوهرتان ، اگر همسرتان با رعایت موارد بالا توانستند قاطعانه تر در مقابل خانواده اش از حقوق شما دفاع کند به احتمال بسیار بالا تنش های ایجاد شده از بین خواهد رفت . موفق باشید.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.