خیلی خلاصه بگم . سه ساله ازدواج کردم که یک سالش رو عقد بودیم و بچه هم نداریم از همون اول عقد و بعد از این که همسرم از حجاب بیرون اومد و من اون رو توی خونه دیدم خیلی ازش بدم اومد و از شکلش اصلا خوشم نیومد هر چند وقتی حجاب داشت خیلی برام جذاب و خوشگل بود . ولی به هر حال به روی خودم نیووردم و سعی کردم نقاط مثبتش مثل با ایمان بودن مذهبی بودن خیلی محجبه بودن .و ... را مرور کنم . اصلا به همسرم حس نداشتم و اصلا دوسش نداشتم ولی به هر حال خیلی به ظاهر بهش میگفتم دوست دارم . قبل ازدواج رفتم مشاوره و موضوع را بهشون گفتم که به من گفتند اگر ازدواج کنی عشق و علاقه ایجاد میشه من ازدواج کردم و نشد و روز به روز بدتر هم شد بیش از 20 جا مشاوره رفتم که بعضی گفتند طلاق بده و بعضی گفتند بچه دار بشو و بعضی هم گفتند به خاطر خدا صبر کن به هر حال با توجه به اینکه عاشق همسرم نبودم و از طرفی همسرم هم خیلی پر توقع و خیلی بد اخلاق بود و خیلی هم من رو تحقیر می کرد و من رو با دیگران مقایسه می کرد 8 ماه پیش تقاضای طلاق دادم و الان دارم مراحلش رو طی میکنم همسرم به من خیلی علاقه داره و خیلی من رو دوست داره و الان از کارهای گذشتش خیلی پشیمونه و میگه من رو طلاق نده هر کاری بخوای برات میکنم . ولی من اصلا بهش حس ندارم و دلم براش تنگ نمیشه و فقط عذاب وجدان دارم و دلم براش میسوزه به نظر شما چیکار کنم طلاق رو ادامه بدم یا برگردم زندگی کنم و منتظر بمونم ببینم کی عاشق همسرم میشم من 28 سالمه و همسرم 22 سالشه