ز

سلام من 7ساله ازدواج کردم شوهرم رفته زن دوم گرفته من...

سلام من 7ساله ازدواج کردم شوهرم رفته زن دوم گرفته من چیکار کنم غصه نخورم حسادت نکنم برام سخته میشه راهنمایی کنید .
سه‌شنبه، 11 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ز

سلام من 7ساله ازدواج کردم شوهرم رفته زن دوم گرفته من...

ز ( تحصیلات : لیسانس ، 35 ساله )

سلام من 7ساله ازدواج کردم شوهرم رفته زن دوم گرفته من چیکار کنم غصه نخورم حسادت نکنم برام سخته میشه راهنمایی کنید .


مشاور: سید حبیب الله احمدی

باسلام. احساس رنج شما کاملاً طبیعی و قابل درک است. در اکثر نقاط و فرهنگ های کشور و جامعه ی ما چندهمسری، یک رفتار خلاف عرف و شاید به عبارت بهتر، ضدعرف و ضدهنجار به حساب می آید. حتی در مناطقی هم که این موضوع به لحاظ فرهنگی پذیرفته شده است، برای همسران این مردان، این موضوع کاملاً مسئله ی پیش پا افتاده یا خوشایندی محسوب نمی شود. شما اولاً باید این موضوع را برای خودتان حل کنید که این احساس رنجش شما کاملاً طبیعی بوده و حق با شما است که چنین احساسی را داشته باشید، اما برای تصمیم گیری اجازه ندهید که این احساس ناکامی شدید حال حاضرتان، بر تصمیم گیری های مهمتان تأثیر بگذارد. مطمئناً مهمترین تصمیم گیری که در حال حاضر در پیش روی شما قرار دارد، فقط محدود به دو گزینه است: 1- از همسرتان جدا شوید 2- با این موضوع به نوعی کنار بیایید. گزینه ی سوم یعنی اینکه همسرتان از آن خانم جدا شود، در چنین موقعیت هایی به نظر بعید می رسد. شما الان خیلی ناراحت هستید و این ناراحتی، کاملاً بجا است. اما اگر می خواهید گزینه ی اول را انتخاب کنید، فقط به احساس ناراحتی حال حاضرتان تمرکز نداشته باشید بلکه سعی کنید پیامدهای این انتخاب را به طور دقیق از نظر بگذرانید؛ آیا جدا شدن، وضع شما را بهتر می کند یا بدتر؟ آیا شرایط فعلی ادامه دادن به رابطه ی کنونی برای شما رنج آور تر است یا با انگ طلاق، زندگی کردن؟ اگر فرزند دارید، با طلاق گرفتن، آینده ی فرزندانتان چگونه خواهد بود؟ روابط شما با فرزندانتان پس از طلاق چگونه خواهد بود؟ و ... . همه ی این گزینه ها را به طور دقیق و عینی بررسی کنید، اگر مزایای جداشدن، بیش از مضراتش باشد، مطمئناً عاقلانه است که جدا شوید، ولی اگر تلخی های جدایی و طلاق، بیشتر از تلخی های زندگی حال حاضرتان باشد، عاقلانه است که از بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنید. اگر گزینه ی دوم را انتخاب کنید، مطمئناً تحمل این شرایط برای شما سخت خواهد بود ولی شاید سخت تر از زندگی تحت سایه ی برچسب طلاق نباشد. در واقع صورت چنین انتخابی باید اولاً این موضوع را به عنوان یکی از محدودیت های زندگی خودتان بپذیرید، مثل یک فردی که دچار معلولیت می شود و این معلولیت را به عنوان بخشی از محدودیت های زندگی خود، می پذیرد و باوجود آن به زندگی خود ادامه می دهد. در وهله ی دوم، شما می توانید به دنبال ساز و کارهایی باشید که این شرایط را برای شما آسان تر کند. مثلاً می توانید انتظارات خود را از همسرتان صریحاً مطرح کنید و یا با کمک یک مشاور، به همسرتان بفهمانید که چه نیازهای عاطفی دارید و او را متعهد سازید که علی رغم دنبال کردن شرایط حاضر، به نیازهای شما هم توجه کافی را داشته باشد. البته اینها در صورتی است که گزینه ی دوم یعنی ادامه دادن به زندگی زناشویی خودتان را انتخاب کنید.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما