ف

سلام خواهرم دوماهه زندگی مشترکشو شروع کرده ولی اصلا...

سلام خواهرم دوماهه زندگی مشترکشو شروع کرده ولی اصلا خوشبخت نیست شوهرش خیلی بددهنه خواهرمو کتک میزنه جلوی مادرش به خواهرم وخانوادمون توهین میکنه اونم بی دلیل. خونه مادرم اینا شهرستانه برا تاسوعا عاشورا با خواهرم به شهرستان رفتیم شوهرش بهش گفته بود تو نباید خونه مادرت بری باید فقط خونه مادرم اینا بیای ولی خواهرم مخالفت کرده بود وگفته بود که من دلتنگ مادرمم ودوست دارم این دوروز رو پیش اون باشم بخاطرهمین شوهرش جلوی خانوادش هرچی ازدهنش دراومده بود به خواهرم گفته بود حتی جلوی اونا کتکش زده بود . به نظرشما خواهرم باید چیکارکنه؟ ادامه دادن این زندگی بی فایده نیست؟
سه‌شنبه، 28 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ف

سلام خواهرم دوماهه زندگی مشترکشو شروع کرده ولی اصلا...

ف ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 27 ساله )

سلام خواهرم دوماهه زندگی مشترکشو شروع کرده ولی اصلا خوشبخت نیست شوهرش خیلی بددهنه خواهرمو کتک میزنه جلوی مادرش به خواهرم وخانوادمون توهین میکنه اونم بی دلیل. خونه مادرم اینا شهرستانه برا تاسوعا عاشورا با خواهرم به شهرستان رفتیم شوهرش بهش گفته بود تو نباید خونه مادرت بری باید فقط خونه مادرم اینا بیای ولی خواهرم مخالفت کرده بود وگفته بود که من دلتنگ مادرمم ودوست دارم این دوروز رو پیش اون باشم بخاطرهمین شوهرش جلوی خانوادش هرچی ازدهنش دراومده بود به خواهرم گفته بود حتی جلوی اونا کتکش زده بود . به نظرشما خواهرم باید چیکارکنه؟ ادامه دادن این زندگی بی فایده نیست؟


مشاور: خانم سعیده صفری

باسلام خواهر عزیزم مدت دو ماه زمان بسیار کوتاهی است برای اینکه بتوان در مورد قطع یا ادامه یک زندگی تصمیم گرفت و شاید شنیده اید که نزدیک 40 درصد از طلاق ها در سال اول زندگی اتفاق می افتد و این به این دلیل است که زن و مرد زمانی که ازدواج می کنند در سال های اولیه زندگی تا حدودی به دلیل کم شدن جاذبه ها و آشکار شدن تفاوت ها ، اختلاف نظر زیادی پیدا خواهند کرد و به جای آنکه سعی کنند آن را حل کنند تصمیم به جدا شدن می گیرند. ولی جالب است بدانید اکثر زوج ها این اختلافات را به اشکال مختلف تجربه خواهند کرد و به جای بزرگ کردن مشکلات و به این و آن گفتن و یکدیگر را سرزنش کردن اگر صبر داشته باشند به تدریج که ممکن است چند سال هم طول بکشد قلق کنار آمدن و یا به عبارتی رگ خواب هم دیگر دستشان خواهد آمد و بسیاری از خصوصیاتشان مشابه هم خواهد شد و راحت تر می توانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند. در مورد خواهرشما هم همینطور است بهتر می بود این خصوصیات قبل از ازدواج بررسی می شد و آگاهانه تر به آنها نگاه می کردید . البته شاید بگویید تا قبل از ازدواج خوب بود و هیچ کدام از رفتارها را از خود نشان نمی داد . با این حال اگر شوهر خواهرتان از لحاظ روانی شخصیت سالمی داشته باشد این رفتارها، عصبانیت ها و بددهنیها مخصوصا اگر بعد از ازدواج پیش آمده می تواند دلیل خاصی داشته باشد که بهتر است به جای لجبازی کردن و وارد شدن در جنگ قدرت و نهایتاً کتک خوردن و شکستن حد حدود آن دلیل را برطرف کنید. می دانم خواهرتان در حال حاضر از لحاظ روحی بسیار آسیب دیده و از اینکه شخصیتش نزد دیگران به وسیله مهمترین شخص زندگیش تخریب شده بسیار آزرده است، ضمن همدردی با او بخواهید در حال حاضر با شوهرش لجبازی نکند مدتی هم که شده که به خواسته های شوهرش جواب بدهد مثلا اگر گفت نمی خواهم جایی بروی، قبول کند وبگوید من خیلی دوست داشتم برم و یا دلم تنگ شده ولی فقط به خاطر تو نمی رم، اگر مردی باشدکه از لحاظ شخصیتی فرد سالمی باشد پس از مدتی از رفتارهای خود پشیمان شده و خودش به اشتباهش پی می برد و حتی صحبت کردن پدرتان با ایشان احتمالا مؤثر خواهد بود . ولی اگر از قبل یا پرس و جویی که از دیگران کرده اید متوجه شده اید که ایشان همیشه همینطور بوده اند، از دست شما و خواهرتان کار زیادی بر نخواهد آمد و نیاز به کمک تخصصی دارند.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.