باسلام. اگر بحث احتمالات را بخواهیم مبنا قرار دهیم، احتمال وقوع خیلی از پدیده هایی که به ظاهر غیرممکن می رسند، در این جهان وجود دارد. اما آنچه که اهمیت دارد، در نظر گرفتن درصد بروز یک احتمال براساس شواهد واقع بینانه و منطقی است. براین اساس، این واقع بینانه و عقلانی است که روی مواردی که احتمال آن ها زیاد است یا قابل توجه است (مثلاً‌ حداقل نزدیک به پنجاه درصد) حساب کنید، اما غیرمنطقی است که روی مواردی که احتمال وقوع آن ها بسیار بسیار پایین است، حساب کنید یا درگیری ذهنی داشته باشید. به عبارت دیگر، موارد دسته ی اول (دارای احتمال قابل توجه) ارزش این را دارند که به عنوان یک هدف عملی و قابل دسترس تعریف شوند، به طوریکه برای دست یابی به آن ها اشتغال ذهنی داشته باشیم و یا کار خاصی انجام دهیم ولی موارد دسته ی دوم (دارای احتمال بسیار کم) بهتر است در قالب آرزوها یا تمایلاتی در نظر گرفته شوند که گوشه ی ذهن ما در میان آرزوهایمان جایی برای آن ها باز می کنیم ولی فکرمان را بیش از حد روی آن ها متمرکز نمی کنیم. در بحث معجزه هم بهتر است این نکته را در نظر داشته باشید که خداوند تحت هرشرایطی به خرق عادت و معجزه اقدام نمی کند زیرا در این صورت، حکمت خداوند زیر سوال خواهد رفت. خداوند، حکیم مطلق است و فقط هنگامی قوانین عادی طبیعت و جهان را که خود وضع کرده است، به ظاهر می شکند و معجزه می کند که دلیل مهمی برای آن وجود داشته باشد. بنابراین اگر قسمت فامیل شما ازدواج با فردی دیگر باشد، دلیلی ندارد که خداوند دست به معجزه بزند و ازدواج او را با آن شخصیت معروف، رقم بزند.