ت
سلام خسته نباشید من یک سال وخورده ای هست که با همسرم...
سلام خسته نباشید
من یک سال وخورده ای هست که با همسرم ازدواج کردم
ولی از ازدواجم راضی نیستم وخیلی ناراحتم
همش احساس میکنم اگه ازدواج نمیکردم زندگی خیلی بهتری داشتم
قبلا همسرم مهربون تر بود ولی الان خیلی عصبی شده
خیلی اذیتم میکنه تواعتقاداتم وتوی علاقه هام ممثل درس خوندن ومهمونی رفتن...
من از همون عقد به ایشون گفتم که مابا هم تفاهم نداریم ولی میگفت که مهم تفاهم نیست
من مثلا عاشق مهمونی ولی ایشون...
من از موسیقی خوشم نمیومد ولی ایشون عاشق دستگاه گیتار
من دوست داشتم حداقل نمازامونو بخونیم ولی ایشون بشتر وقتا نمازش قضا هست
بلاخره من دو تا عنصر مختلف نسبت به هم
من خسته شدم
گاهی آرزوی مرگ میکنم
از این که میببینم اطرافیانم چه شور ونشاطی با ازدواجشون پیدا کردن
من از زندگیم متنفر میشم
من قبلا از پسرا وازدواج خوشم نمیومد
ولی نمیدونم چی شد ازدواج کردم
حالا نمیدونم باید چکار کنم
طلاق خوبه یانه؟
الان که من وهمسرم نسبت به هم سردتر شدیم
نمیگم همدیگرو دوست نداریم ولی
مشاور: خانم سعیده صفری
باسلام. خواهر عزیزم شادی در زندگی زناشویی حق طبیعی شماست، اما با توجه به اینکه در سال های اولیه ازدواجتان قرار دارید و سه سال اول سال های سازگاری و رو شدن تفاوت های زن و شوهر است و حتی ممکن است با مقایسه همسر با دیگران یا با خواستگاران قبلی به این نتیجه برسید که ازدواجتان محکوم به شکست است، توصیه میکنم در اسرع وقت همراه با همسرتان به صورت حضوری به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و در مورد تفاوت هایتان و راه های کنار آمدن با این تفاوت ها به نتیجه برسید، اما اگر به هر دلیلی این امکان برایتان فراهم نبود می توانید مجددا از طریق همین سایت مکاتبه کنید تا با هم پیش برویم ببینیم اگر چه کار کنید به نفعتان خواهد بود و به نتیجه بهتری می رسید.