ظالمان و امید به عفو الهی

پرسش :

آیا ظالمان مى توانند امید به عفو الهى داشته باشند؟


پاسخ :
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 6 سوره «رعد» به دست آورد.
خداوند مى فرماید: (خداوند، هم در برابر زشتى ها و ستم هاى مردم، داراى مغفرت است و هم داراى کیفر شدید است)؛ «وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَة لِّلنَّاسِ عَلَى ظُلْمِهِمْ وَإِنَّ رَبَّکَ لَشَدِیدُ الْعِقَابِ».

هرگز، شدت مجازات او مانع رحمت عامش نخواهد بود، همان گونه که رحمت عام او نباید این اشتباه را پیش آورد که او به ظالمان فرصت مى دهد که هر چه بخواهند بکنند؛ چرا که در چنین مواردى شدید العقاب است، و دستیابى به آثار هر یک از این دو صفت پروردگار، یعنى «ذُومغفرة» و «شَدیدُ العِقاب» به زمینه هایى که در وجود خود انسان است، بستگى دارد.

در آیه فوق آمده است که پروردگار نسبت به مردم، با ظلمى که دارند، داراى مغفرت و آمرزش است، مسلّماً منظور این نیست که خداوند ظالمى را که بر ظلمش اصرار دارد مشمول عفو مى کند، بلکه مى خواهد به این وسیله به ظالمان نیز امکان بازگشت و اصلاح خویش را بدهد، والا مشمول جمله دوّم که مى گوید: پروردگار تو «شدید العقاب» است، خواهند بود.

ضمناً از این آیه استفاده مى شود که گناهان کبیره (از جمله ظلم) نیز قابل بخشش است (منتهى با تمام شرایطش).

این آیه و مانند آن به گفتار نادرستى که از قدیم از «معتزله» نقل شده که مى گفتند: گناهان کبیره هرگز بخشیده نخواهد شد، پاسخ قاطع مى دهد.

و در هر حال، ذکر «مغفرت وسیع» پروردگار و «عقاب شدید» او، در واقع براى قرار دادن همگان در خط میانه «خوف» و «رجاء» است، که عامل مهم تربیت انسان مى باشد، نه هرگز از رحمت خدا مأیوس شوند، هر چند جرمشان سنگین باشد، و نه هرگز از مجازات او خود را در امان بدانند هر چند گناهانشان خفیف باشد.

ولذا در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «لَولا عَفْوُ اللّهِ وَتَجَاوُزُهُ ما هَنَأَ أَحَداً اَلْعِیشُ، وَلَولا وَعِیدُ اللّهِ وَعِقابُهُ لاَتَّکَلَ کُلٌّ واحِد»؛ (اگر عفو و بخشش خدا نبود، هرگز زندگى در کام کسى گوارا نمى شد و اگر تهدیدهاى الهى و مجازاتش نبود، هر کسى تکیه به رحمت او مى کرد و هر چه مى خواست انجام مى داد). (1)

پی نوشت:
(1). مجمع البیان، ج 5، ص 278، ذیل آیه مورد بحث؛ تفسیر قرطبى، ج 6، ص 3514.

منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ سی و یکم، ج 10، ص 152.
نسخه چاپی