دلالت آیه 55 سوره نور بر حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)

پرسش :

دلالت آیه 55 سوره نور بر حکومت جهانی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چگونه قابل توجیه و تبیین است؟


پاسخ :
در آیه 55 سوره «نور» مى خوانیم: «وَعَدَ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فى الاَرْضِ کَما اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذى ارْتَضى لهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنى لایُشْرِکُونَ بى شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَاُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛ (خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند وعده داده است که به یقین خلافت روى زمین را به آنان خواهد داد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت بخشید و دین و آیینى را که براى آنان پسندیده، بر ایشان پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدّل مى کند، [بگونه اى] که فقط مرا مى پرستند و چیزى را همتاى من قرار نخواهند داد و کسانى که پس از آن کافر شوند، آنها همان فاسقان اند).

در این آیه با صراحت به مؤمنانِ صالح، بشارت داده شده است که سرانجام حکومت روى زمین را در دست خواهند گرفت و دین اسلام فراگیر خواهد شد و ناامنى ها و وحشت ها به آرامش و امنیّت مبدّل مى گردد؛ شرک از سراسر جهان برچیده مى شود و بندگان خدا با آزادى به پرستش خداى یگانه ادامه مى دهند و نسبت به همگان اتمام حجت مى شود به گونه اى که اگر کسى بعد از آن بخواهد راه کفر را بپوید مقصر و فاسق خواهد بود.(مخصوصاً در بخش آخر آیه دقت کنید).

اگرچه این امور مهم که مورد وعده الهى بوده است، در عصر پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) و بعضى از اعصار دیگر براى مسلمین جهان تحقق یافت و اسلام که روزى در چنگال دشمنان چنان گرفتار بود که مجال کمترین ظهور و بروزى به آن نمى دادند و مسلمانان دائماً در ترس و وحشت به سر مى بردند، سرانجام پیروز شد؛ ولى با این حال حکومت جهانى اسلام که سراسر دنیا را فرا گیرد و شرک و بت پرستى را بکلى ریشه کن سازد و امنیت و آرامش و آزادى و توحید خالص را همه جا گسترش دهد هنوز تحقق نیافته است. پس باید در انتظار تحقق آن بود و این امر مطابق روایات متواتره در عصر قیام مهدى(علیه السلام) تحقق خواهد یافت؛ بنابراین یکى از مصادیق این آیه در عصر پیامبر(صلى الله علیه و آله) و شکل وسیعترش در عصر قیام مهدى(علیه السلام) خواهد بود و این دو با هم منافاتى ندارد و این وعده الهى در هر دو مرحله باید تحقق یابد.

منظور از استخلاف و جانشین شدن در اینجا همان جانشینى پس از اقوام کافر پیشین است که حکومت آنها زائل مى شود و حکومت حق بجاى آن مى نشیند؛ نظیر آنچه در آیه 14 سوره «یونس» آمده است: «ثُمَّ جَعَلْناکُمْ خَلائِفَ فى الاَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرُ کَیْفَ تَعْمَلُونَ»؛ (سپس شما را پس از ایشان جانشینان آنها در روى زمین قرار دادیم تا ببینیم شما چگونه عمل مى کنید).

شبیه همین معنى در آیه 69 و 74 سوره «اعراف» نیز آمده است. همچنین در آیه 137 سوره «اعراف» آمده است: «وَ اَوْرَثنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الاَرْضِ وَ مَغارِبَها الّتى بارَکْنا فیها وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلى بَنى اسْرائیلَ بِما صَبَرُوا»؛ (و مشرقها و مغربهاى پر برکت زمین را به آن قوم که [زیر زنجیر ظلم و ستم] به ضعف کشانده شده بودند، واگذار کردیم و وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقّق یافت). بدیهى است بنى اسرائیل وارث فرعونیان شدند و بر سراسر آن کشور وسیع و پر برکت (مصر و اطراف آن) حاکم گشتند.

به هر حال آیه، بشارت و نوید حکومت مؤمنان صالح را بر سراسر جهان مى دهد که در مقیاس وسیعى در عصر پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) تحقق یافت هر چند همه جهان را فرا نگرفت؛ ولى نمونه اى از تحقق این وعده الهى بود.

آری این تسلط به صورت حکومت جهانى بر تمام روى زمین، هنوز تحقق نیافته و مصداق نهایى آن با فراهم شدن زمینه ها به مشیت الهى با حکومت حضرت مهدى(علیه السلام) تحقق خواهد یافت که طبق روایات پیامبر(صلى الله علیه و آله) و سایر معصومین(علیهم السلام) تمام دنیا را پر از عدل و داد مى کند بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد و ما در انتظار این وعده قرآنى هستیم.

روایاتى که در تفسیر این آیه در منابع مختلف نقل شده نیز این واقعیّت را تأیید مى کند. از جمله مفسّر معروف قرطبى در تفسیر «الجامع لاحکام القرآن» ذیل این آیه از سلیم بن عامر از مقداد بن اسود نقل مى کند که از رسول خدا(صلى الله علیه و آله) شنیدم که مى فرمود: «ما عَلى ظَهْرِ الاَرْضِ بَیْتُ حَجَر وَ لا مَدَر اِلاّ اَدْخَلَهُ اللهُ کَلِمَةَ الاِسْلامِ»(1)؛ (هیچ خانه اى از سنگ یا گل بر صفحه زمین باقى نمى ماند مگر اینکه خداوند اسلام را در آن وارد مى کند).

در تفسیر «روح المعانى» از امام زین العابدین(علیه السلام) چنین نقل شده است که در تفسیر این آیه فرمود: «هُمْ وَ اللهِ شِیْعَتُنا اَهْلَ الْبَیْتِ یُفْعَلُ ذلِکَ بِهِمْ عَلى یَدِ رَجُل مِنّا وَ هُوَ مَهْدِىُّ هذِهِ الاُمَّةِ وَ هُوَ الَّذى قالَ رَسُوْلُ اللهِ(صلى الله علیه وآله) فیه لَوْ لَمْ‌یَبْقَ مِنَ الدُّنْیا اِلاّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ تَعالى ذلِکَ الْیَوْمَ حَتّى یَلِىَ رَجُلٌ مِنْ عِتْرَتى اِسْمُهُ اِسْمى یَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلا وَ قِسْطاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ (آنها به خدا سوگند شیعیان ما هستند. خداوند این کار را بر دست مردى از ما انجام مى دهد و او مهدى این امّت است. او همان کسى است که رسول خدا(صلى الله علیه و آله) درباره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را طولانى مى کند تا مردى از عترت من که نام او نام من است حاکم زمین شود و آنرا پر از عدل و داد مى کند؛ آن گونه که از ظلم و جور پر شده باشد). این حدیث را با مختصر تفاوتى در بسیارى از منابع اهل بیت(علیهم السلام) مى توان یافت.

گرچه آلوسى در «روح المعانى» این حدیث را با نظر موافق ارزیابى نکرده؛ ولى در ذیل آن مى گوید: «از طرق ما، پاره اى از روایات وارد شده که مؤیّد این معنى است [هر چند ما بر آن تکیه نمى کنیم] مانند چیزى که عطیّه از پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) نقل کرده است که پس از تلاوت این آیه فرمود: «اهل البیت هیهنا»؛ (اهل بیت در اینجا هستند) و اشاره به سوى قبله فرمود».(2)

قرطبى حدیث دیگرى نیز در این زمینه نقل مى کند که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «رُوِیَتْ لِىَ الاَرْضُ فَرَأَیْتُ مَشارِقَها وَ مَغرِبَها وَ سَیَبْلُغُ مِلْکُ اُمَّتى ما رُوِىَ لى مِنْها»(3)؛ (زمین براى من گردآورى شد و تمام مشارق و مغارب آن را دیدم و به زودى حکومت امّت من بر تمام آنچه در نظر من جمع و پیچیده شد [بر تمام روى زمین] استقرار خواهد یافت).

از آنچه گفتیم پاسخ بسیارى از ایرادات مخالفان بر منطق پیروان اهل بیت(علیهم السلام) در تفسیر این آیه روشن مى شود.

توضیح این که: همان گونه که گفتیم تحقق این وعده الهى مراحلى دارد: یک مرحله از آن در مورد مؤمنان صالح در عصر پیامبر(صلى الله علیه و آله) واقع شد و بعد از فتح مکّه و سیطره اسلام بر جزیرة العرب، که مسلمانان در سایه اسلام و پیامبر(صلى الله علیه و آله) امنیت نسبى پیدا کردند و بر بخش عظیمى از منطقه حاکم شدند و آنچه در شأن نزول این آیه آمده است تحقق یافت.

در شأن نزول این آیه در بسیارى از تفاسیر، از جمله اسباب النزول، مجمع البیان، فى ظلال، و قرطبى (با تفاوت مختصرى) آمده است: «هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه و آله) و مسلمانان به مدینه هجرت کردند و انصار با آغوش باز از آنها استقبال نمودند، تمامى عرب بر ضدّ آنان قیام نمودند آن چنان که ناچار بودند اسلحه را از خود دور نکنند؛ شب را با سلاح بخوابند و صبح با سلاح برخیزند؛ ادامه این حالت بر مسلمانان سخت آمد، بعضى مى پرسیدند تا کى این حالت ادامه خواهد یافت؟ آیا زمانى خواهد رسید که شب را با خیال راحت استراحت کنیم و از هیچ کس جز خدا نترسیم؟! آیه فوق نازل شد و بشارت داد که چنین زمانى فرا خواهد رسید». و مرحله نهایى یعنى عالمگیر شدن اسلام و حاکمیّت بر کلّ جهان توأم با امنیّت و آرامش و پیروزى سپاه توحید بر لشکر شرک هنوز تحقق نیافته و تنها در عصر قیام مهدى(علیه السلام) صورت خواهد پذیرفت و این معانى، که سلسله مراتب یک واقعیت است هیچ منافاتى با هم ندارد.

ضمناً از این آیه استفاده مى شود که این وعده الهى مخصوص افرادى است که داراى ایمان و عمل صالح باشند و به یقین در هر عصر و زمانى این دو شرط تحقق یابد مرحله اى از این حاکمیّت الهى براى مسلمین فراهم خواهد شد و در نقطه مقابل هر گاه شکستى رخ دهد و مسلمین در چنگال دشمنان ناتوان و خوار گردند باید دانست که آن دو اصل که دو شرط وعده الهى است به فراموشى سپرده شده: ایمان ها ضعیف گشته و عمل ها آلوده گردیده است!

پی‌نوشت‌ها:
(1). الجامع لأحکام القرآن، قرطبى، محمد بن احمد، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364 ش، چاپ اول، ج ‏13، ص 300، سوره نور، آیه 55.
(2). روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، آلوسى، سید محمود، تحقیق: على عبدالبارى عطیه، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1415 ق، چاپ اول، ج ‏9، ص 396، سوره نور، آیات 41 الى 57.
(3). الجامع لأحکام القرآن، همان، ج ‏13، ص 298، سوره نور، آیه 55.

منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی (دام ظله)، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش.
نسخه چاپی