فواید روزه‌ داری در قرآن و روایات اسلامی

پرسش :

در قرآن کریم و روایات اسلامی چه اثاری برای روزه داری بیان شده است؟


پاسخ :

آثار و فضایل روزه از نظر قرآن

اولین و بزرگترین فایده روزه تقوا است که عاید خود روزه دار می‌شود و فایده داشتن تقوی، مطلبی است که احدی در آن شک ندارد، چون هر انسانی به فطرت خود این معنا را درک می‌کند و اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند کمال ارتقا یابد، اولین چیزی که لازم است بدان ملتزم شود، این است که از افسار گسیختگی خود جلوگیری کند و بدون هیچ قید و شرطی، سرگرم لذت‌های جسمی و شهوات بدنی نباشد و خود را بزرگتر از آن بداند که زندگی مادی را هدف بپندارد و سخن کوتاه آن که از هر چیزی که او را از پروردگار تبارک و تعالی دور سازد، بپرهیزد و این تقوی از راه روزه‌داری و خودداری از شهوات به دست می‌آید و روزه‌داری نزدیک‌ترین راه و مؤثرترین رژیم معنوی و عمومی‌ترین آن است به طوری که همه مردم در همه اعصار می‌توانند از آن بهره‌مند شوند و اهل آخرت از آن رژیم سود می‌برند.

در انسان روزه‌دار به تدریج نیروی خویشتن داری از گناهان قوت می‌گیرد و بر ارادة خود مسلط می‌شود، آن وقت در برابر هر گناهی، عنان اختیار از کف نمی‌دهد و در تقرب به خدای سبحان دچار سستی نمی‌گردند، چون پرواضح است کسی که خدا را در دعوتش به اجتناب از خوردن و نوشیدن که امری حلال است، به خاطر رضای الهی و رسیدن به معنویت اجابت می‌کند، قهراً در اجابت دعوت به اجتناب از گناهان و نافرمانی‌ها، شنواتر، مطیع‌تر خواهد بود، این است معنای آن که فرمود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[1] ؛ «اى افرادى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شده، همان‏گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید».[2]

خداوند منان فلسفه این عبادت انسان‏ساز و تربیت‏آفرین را در یک جمله کوتاه اما بسیار پرمحتوا چنین بیان مى‏کند: «شاید پرهیزکار شوید» (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‏). آرى روزه عامل مؤثرى است براى پرورش‏ روح تقوا و پرهیزگارى در تمام زمینه‏ها و همه ابعاد.[3]

در ضمن خداوند در آیات 187 سوره بقره؛ 92 سوره نساء؛ 89 و 95 سوره مائده؛ 35 سوره احزاب و 4 سوره مجادله، پذیرش توبه و پاداش نیک و... را به عنوان برخی از آثار روزه بشارت داده است.
 

آثار و فضایل روزه از نگاه روایات

1. روزه موجب نجات از عقاب اخروی
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ‏ النَّارِ»[4] ؛ «روزه سپری از آتش جهنم است».

امیر مومنان (صلوات الله علیه) در آخری وصیت خود فرمود: «اللَّهَ اللَّهَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّ صِیَامَهُ جُنَّةٌ مِنَ‏ النَّار»[5]؛ «خدا را خدا را در ماه رمضان، زیرا روزه ماه رمضان سپری است از آتش جهنم».
 
2. باعث تساوی بین فقراء و اغنیاء
امام صادق ـ علیه السلام ـ می‌فرماید: «إِنَّمَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الصِّیَامَ لِیَسْتَوِیَ‏ بِهِ الْغَنِیُ‏ وَ الْفَقِیرُ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْغَنِیَّ لَمْ یَکُنْ لِیَجِدَ مَسَّ الْجُوعِ فَیَرْحَمَ الْفَقِیرَ لِأَنَّ الْغَنِیَّ کُلَّمَا أَرَادَ شَیْئاً قَدَرَ عَلَیْهِ فَأَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُسَوِّیَ بَیْنَ خَلْقِهِ وَ أَنْ یُذِیقَ الْغَنِیَّ مَسَّ الْجُوعِ وَ الْأَلَمِ لِیَرِقَّ عَلَى الضَّعِیفِ فَیَرْحَمَ الْجَائِعَ»[6] ؛ «خداوند عز و جل روزه را واجب کرد تا ثروتمند با فقیر در آن یکسان باشد؛ زیرا غنی باید گرسنگی را نچشد تا به فقیر رحم کند و غنی چون هر وقت چیزی را می‌خواست بدست می‌آورد، خداوند عز و جل اراده کرد تا او با دیگر مخلوقاتش مساوی باشد و گرسنگی و سختی را بچشد تا بر ضعیف رقت کرده و بر فقرا رحم کند».
 
3. نشان دادن اخلاص روزه‌دار
امیر مومنان در جکمت روزه می‌فرماید: «وَ الصِّیَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ‏ الْخَلْقِ»[7]‏ ؛ «و روزه داری آزمایشی است برای اخلاص مردم».
بر این جمله باید افزود که روزه عبادت پرودگار است و ما روزه را نه به خاطر فوائد آن بلکه به خاطر اطاعت فرمان خدای متعال انجام می دهیم. اگر روزه به قصد اطاعت امر خداوند نباشد ( بلکه صرفاً به دلیل آثار و فوائد آن باشد) باطل است.

پی‌نوشت‌ها: 
[1]. بقره/ 183.
[2]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد تقی مصباح یزدی، بنیاد فکری علامه، 1367ش، ج 2، ص 9.
[3]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، 1371ش، ج1، ص623.
[4]. کلینى، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق، ج4، ص62، کِتَابُ الصِّیَامِ‏، بَابُ مَا جَاءَ فِی فَضْلِ الصَّوْمِ وَ الصَّائِمِ‏، حدیث1.
[5]. همان، ج7، ص52، بَابُ صَدَقَاتِ النَّبِیِّ ص وَ فَاطِمَةَ وَ الْأَئِمَّةِ ع وَ وَصَایَاهُم، حدیث7.
[6]. ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق، ج‏2، ص73، حدیث1766.
[7]. شریف رضی، محمد، نهج البلاغة (صبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق، ص512، ص252.

منبع: اندیشه قم
نسخه چاپی