نیروی قدس، یگانه عنصر مقاومت در برابر دیپلماسی منفعلانه

پرسش :

در بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب اشاره‌ی مستقیمی شد به اینکه نیروی قدس، یگانه عنصر مقاومت در برابر دیپلماسی منفعلانه در غرب آسیاست. کمی این عبارت را کالبدشکافی کنید که چگونه یک نهاد ظاهراً نظامی تبدیل به پیشران دیپلماسی فعال شده است.


پاسخ :
پاسخ از آقای دکتر ابراهیم متقی، استاد روابط بین‌الملل و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران:

نیروی قدس یک ریشه‌ی تاریخی نسبتاً طولانی دارد. اگر تبارشناسی کنیم، تفکر نیروی قدس در چهارچوب نهضت‌های آزادی‌بخش بوده است. به‌معنای دقیق‌تر، تفکر ژئوپلوتیکی جامعه‌ی ایران همواره بر این بوده است که نیروهایی پیدا کند که او را از تهدید ژئوپلوتیک خارج کند. برای این کار یا باید سراغ قدرت‌های بزرگ بروی و ائتلاف‌سازی کنی که قدرت‌های بزرگ این مسئله را نمی‌پذیرند، یا باید با قدرت‌های بزرگ ائتلاف کنیم که در این صورت کارگزار دست‌نشانده‌ی آن‌ها می‌شویم و یا باید با بازیگران منطقه‌ای همکاری کنیم که این بازیگران هم ایران را به‌عنوان تهدید تلقی می‌کنند.

پس، باید موتور تاریخ را بشناسیم. موتور تاریخ در دوران موجود هویت است. اگر نمی‌دانیم هویت چیست باید کتاب هویت فوکویاما را که در سال ۲۰۱۸ نوشت،‌ بخوانیم. فوکویامایی که در سال ۱۹۹۳ کتاب پایان تاریخ را نوشت؛ یعنی چه؟ یعنی در طی ۲۵ سال فوکویامایی که یک نظریه‌پرداز برجسته و تحلیلگر بسیار ویژه‌ای است و زمانی معاون برنامه‌ریزی وزارت امورخارجه‌ی آمریکا بوده، حالا می‌گوید مسئله‌ی موجود هویت است که ظهور پیدا کرده است؛ یعنی نیرویی در حال ظهور است که فروملی است و ماهیتش هویت است.

شهید سلیمانی و نیروی قدس یا شهید سلیمانی در بستر نیروی قدس توانست این نیرو را در منطقه بشناسد، با آن مرتبط شود، آن را از وضعیت پراکندگی و جدایی خارج کند و بارور و تبدیل به نیروی قدرتمندی کند که مؤسسه‌ای مثل سی.اس.آی.اس آمریکا در مطالب راهبردی آن را به‌عنوان شبکه‌ی تهدیدات نیابتی ایران مطرح می‌کند. نشانه‌ی قدرت ایران برای امنیت ملی همین شبکه‌های قدرت است.

به این ترتیب نیروی قدس توانست اوّل از همه قدرت‌سازی و بعد ائتلاف‌سازی کند و در نهایت هم این قدرتی که به ائتلاف تبدیل شد را مرکب کند. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اوّلین فردی است که توانست ارتش چند ملیتی ایجاد کند. خیلی از ژنرال‌های آمریکایی می‌خواستند این کار را انجام بدهند، ولی هیچ‌کدام موفق نشدند. به همین دلیل است که نیروی قدس تبدیل به یک نیروی پیش‌برنده‌ی اهداف، منافع و قدرت ملی ایران می‌شود.

زمانی که قدرت تولید کردید، این قدرت می‌خواهد بکَند، ولی وقتی که قدرت نداشته باشی درجا می‌زنی و باید فرد دیگری تو را هُل بدهد. زمانی دیپلماسی ایران هویت پیدا می‌کند که در کنار اندیشه‌ی قدرت باشد. در یک دوران تاریخی، نیروی قدس توانست هم قدرت بسازد، هم ائتلاف‌سازی کند و هم تحرک ژئوپلوتیکی داشته باشد. به‌عنوان آخرین نکته، دورانِ سلیمانی که مورد نقد برخی از آقایان غربگرا قرار می‌گیرد، دوران و وضعیتی است که سال‌هاست در تاریخ ما تکرارنشده و آن رسیدن به موقعیت شرق مدیترانه است. به همین دلیل است که دشمنان در منطقه دارند تلاش می‌کنند که از این اتفاق جلوگیری کنند. اگر تلاش آن‌ها ناکام‌مانده، ولی متأسفانه برخی در داخل کشور دارند کاری می‌کنند که تلاش دشمنان را مشروع جلوه بدهند.

منبع: khamenei.ir
نسخه چاپی