ادعای تناقض گویی قرآن در حامل وحی

پرسش :

قرآن در آیه 102 سوره نحل حامل قرآن را «روح القدس» معرفی می کند و در آیه 97 سوره بقره می گوید: «قرآن توسط جبرئیل نازل شده است»؛ در نهایت چه کسی حامل و نازل کننده قرآن است؟!


پاسخ :
قرآن در آیه 102 سوره نحل حامل قرآن را «روح القدس» معرفی می کند و می فرماید: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوح القُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِ»؛ (بگو روح القدس آن را از جانب پروردگارت به حق نازل کرده). امّا در آیه 97 سوره بقره از نزول قرآن توسط جبرئیل سخن می گوید: «قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ ([آنها مى گویند چون فرشته اى که وحى بر تو نازل مى کند جبرئیل است و ما با جبرئیل دشمن هستیم به تو ایمان نمى آوریم] بگو کسى که دشمن جبرئیل باشد [در حقیقت دشمن خدا است] چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است...).

با این آیات که هر کدام حامل وحی را چیزی معرفی می کنند چه باید کرد؟ بالأخره حامل وحی جبرئیل است یا روح القدس؟ یا اینکه احتمال دیگری را باید مد نظر داشت که جبرئیل همان روح القدس باشد؟ اگر روح القدس همان جبرئیل باشد، با آیاتی همچون آیه 110 سوره مائده: «إذْ ایَّدتُکَ بِرُوحِ القُدُسِ» و آیه 87 سوره بقره: «وَ ایَّدْناهُ بِرُوحَ الْقُدُسِ»، منافات پدید می آید؛ زیرا در این دو آیه منظور از روح القدس روحى است که همواره با مسیح(علیه السلام) بوده و او را تأیید و تقویت مى کرده است.(1) از سوی دیگر اگر روح القدس و جبرئیل یکی نباشند، اشکال دیگری پدید می آید و آن هم اینکه اختلاف در حامل و نازل کننده قرآن در بیان قرآن پیش می آید و در هر صورت قرآن دچار تناقض گویی خواهد شد!

قبل از پاسخ به این سوال و توضیح آیاتی که ذکر شد، لازم به ذکر است که این شبهه به خاطر تصور نادرست از روح القدس و عدم شناخت حقیقت آن به وجود آمده است؛ اگر حقیقت روح القدس مشخص شود روشن خواهد شد که تناقضی در آیات قرآن وجود ندارد.
 

منظور از روح القدس

مراجعه به تفاسیر قرآن و روایات اهل بیت(علیهم السلام) نشان می دهد منظور از «روح‏ القدس‏»، نیروى مرموز معنوى خاصى است که هم شامل جبرئیل می شود که حامل وحی می باشد و هم در اولیاء اللَّه با تفاوتهایى وجود دارد. اگر قرآن تایید به روح القدس را در باره حضرت مسیح(علیه السلام) بیان فرموده، به خاطر آن است که سهم بیشترى [از این معنویت] نسبت به بسیارى از پیامبران در او بوده است.(2)

از روایات به خوبى بر مى آید که روح القدس روح مقدسى بوده که با همه پیامبران و انبیاء و معصومین(علیهم السلام) همراه بوده و امدادهاى الهى را در موارد مختلف به آنها منتقل مى ساخته است. از روایات متعددى که در منابع اهل سنّت نیز وارد شده است استفاده مى شود که گاهی هنگام وقوع کارهای مهم یا صادر شدن سخنان و اشعار پر مغز از برخی از اشخاص، درباره شان گفته می شد که: «این، به کمک روح القدس بوده است».

از جلمه در حدیثى که در تفسیر الدّر المنثور آمده است مى خوانیم که پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) درباره شاعر معروف اسلامى حَسّان بن ثابت فرمود: «اللّهُمَ ایِدّ حَسّاناً بِرُوحِ القُدُسِ کَما نافَحَ عَنْ نَبیِّه»(3)؛ (خداوندا «حَسّان» را به روح القدس تقویت کن آن گونه که از پیامبرش دفاع کرد).

درباره شاعر معروف اهل بیت(علیهم السلام) کُمیت بن زید اسدى مى خوانیم که امام باقر(علیه السلام) به او فرمود: براى تو همان است که پیامبر(صلى الله علیه و آله) به حسّان بن ثابت فرمود: «لَنْ یَزَالَ مَعَکَ رُوحُ‏ الْقُدُسِ‏ مَا ذَبَبْتَ عَنَّا»(4)؛ (همیشه روح القدس با تو خواهد بود مادامى که از ما دفاع مى کنى).

در حدیث دیگرى آمده است که امام علىّ بن موسى الرضا(علیه السلام) هنگامى که دعبل خزاعى، شاعر با شهامت بعضى از اشعار قصیده معروف مدارس آیات را خواند، امام گریه شدیدى کرد و سپس فرمود: «نَطَقَ رُوحُ الْقُدسِ عَلى لِسانِکَ بِهذَیْنِ الْبَیْتَیْنِ»(5)؛ (روح القدس در این دو بیت به زبان تو سخن گفت).

از اینجا به خوبى روشن مى‏ شود که‏ «روح القدس» یک روح امدادگر است که انسان را به هنگام انجام کارهاى مهم معنوى و الهى یارى مى دهد و البته به تفاوت مراتب اشخاص، متفاوت است. در پیامبران و امامان معصوم(علیهم السلام) به گونه فوق‏ العاده اى قوى تر و بارزتر عمل مى کند و در دیگران به اندازه خودشان هر چند از ماهیت و جزئیات آن اطلاع زیادى در دست ما نیست.

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که در تفسیر آیه 10 و 11 سوره واقعه: «السّابِقُونَ السّابِقُونَ * اولئِکَ المُقَرَّبُونَ»، مى فرماید: «فَالسّابِقُونَ هُمْ رُسُلُ اللَّهِ(علیهم السلام) وَ خاصَّةِ اللَّهِ مِنْ خَلْقِه، جَعَلَ فیهِمْ‏‏ خَمْسَةُ ارْواحٍ، ایَّدَهُمْ بِرُوحِ القُدُسِ فَبِه عَرَفُوا الاشْیاءَ ...»(6)؛ (پیش گامان همان رسولان الهى(علیهم السلام) و خاصان خداوند از خلق اند. در آنها پنج روح قرار داده [از جمله اینکه] آنها را با روح القدس تقویت نموده که به وسیله آن اشیاء را مى شناسند...).

در حدیث دیگرى در همین رابطه از امام باقر(علیه السلام) آمده است که بعد از برشمردن ارواح پنج گانه که در انبیاء و اوصیاء وجود دارد مى فرماید: «فَبِرُوحِ القُدُسِ... عَرَفُوا ما تَحْتَ الْعَرْشِ الى ما تَحْتَ الثَّرى»(7)؛ (به وسیله روح القدس، آنچه را در زیر عرش و آنچه را در زمین است مى دانند).

احادیث فروان دیگرى در این زمینه در اصول کافى و سایر کتب دیده مى شود که شرح همه آنها در این مختصر نمى گنجد.(8)

با توجه به این مفهوم عام از روح القدس و بر اساس تعبیرات قرآن مجید و هم چنین روایات مختلف اسلامى، چنین استفاده مى شود که روح القدس معانى متعددى دارد و در هر جا ممکن است معنى خاص خود را داشته باشد؛ در یک آیه از قرآن مجید که مى فرماید: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوح القُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِ»؛ (بگو: روح القدس آن را از جانب پروردگارت به حق نازل کرده)، ظاهراً روح القدس به معنى جبرئیل است که قرآن را از سوى خدا بر پیامبر(صلى الله علیه و آله) نازل مى کرد.(9) ولى در سه مورد دیگر در قرآن مجید که همه درباره حضرت مسیح(علیه السلام) است به نظر مى رسد که مفهوم دیگرى دارد؛ زیرا تعبیر «اذْ ایَّدتُکَ بِرُوحِ القُدُسِ» یا «وَ ایَّدْناهُ بِرُوحَ الْقُدُسِ»، نشان مى دهد که اشاره به روحى است که همواره با مسیح(علیه السلام) بوده و او را تأیید و تقویت مى کرده است.(10)

از مجموع این مباحث چنین نتیجه می گیریم که روح القدس مفهومی عام دارد و جبرئیل یکی از مصادیق آن می باشد. لذا در مورد حامل وحی تناقض گویی وجود ندارد و فقط جبرئیل حامل وحی بوده است.

پی‌نوشت‌ها:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، چاپ تهران‏، 1374 هـ ش، چاپ سى و دوم‏، ج 5، ص 123؛ همان، ج 1، ص 339.
(2). ر.ک: همان، ج ‏2، ص 254.
(3). سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404هـ ق، ج 1، ص 87 (ذیل آیه 87 سوره بقره).
(4). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 هـ ق، چاپ چهارم، ج ‏8، ص 103.
(5). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن على، نشر جهان، تهران، 1378هـ ق، چاپ اول، ج ‏2، ص 266. آن دو شعر عبارت است از: خروج امام لا محالة خارج *** یقوم على اسم اللَّه و البرکات یمیز فینا کل حق و باطل *** و یجزى على النعماء و النقمات.
(6). الکافی، همان، ج ‏1، ص 271، ح 1.
(7). همان، ص 272، ح 2.
(8). ر.ک: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، 1386 هـ ش‏، چاپ نهم،‏ ج ‏9، ص 124 - 126.
(9). تفسیر نمونه، همان، ج 11، ص 407.
(10). تفسیر نمونه، همان، ج 5، ص 123؛ همان، ج 1، ص 339.

منبع: آیین رحمت
نسخه چاپی