شرایط شفاعت در قرآن

پرسش :

در قرآن کریم چه شرایطی برای مسأله «شفاعت» مطرح شده است؟


پاسخ :
آیات شفاعت به خوبى نشان مى دهد که مسئله «شفاعت» از نظر منطق اسلام یک موضوع بى قید و شرط نیست؛ بلکه قیود و شرایطى از نظر جُرمى که درباره آن شفاعت مى شود، از یک سو، و شخص شفاعت شونده از سوى دیگر و شخص شفاعت کننده از سوى سوّم دارد که چهره اصلى شفاعت و فلسفه آن را روشن مى سازد. به عنوان مثال، گناهانى همانند ظلم و ستم به طور کلّى از دایره شفاعت بیرون شمرده شده و قرآن مى فرماید: ظالمان، «شفیع مطاعى» ندارند. اگر ظلم را به معناى وسیع کلمه تفسیر کنیم شفاعت منحصر به مجرمانى خواهد بود که از کار خود نادم و پشیمان هستند و در مسیر جبران و اصلاح مى باشند و در این صورت شفاعت پشتوانه اى خواهد بود براى توبه و ندامت از گناه، و این که بعضى تصوّر مى کنند با وجود ندامت و توبه نیازى به شفاعت نیست، اشتباهى است.

از طرف دیگر طبق آیه 28 سوره «انبیاء»، تنها کسانى مشمول بخشودگى از طریق شفاعت مى شوند که به مقام «ارتضاء» رسیده اند و طبق آیه 87 سوره «مریم»، داراى «عهد الهى» هستند. این دو عنوان، همان گونه که از مفهوم لغوى آنها به اجمال، و از روایاتى که در تفسیر این آیات وارد شده، به تفصیل، استفاده مى شود، به معناى ایمان به خدا، حساب، میزان، پاداش، کیفر و اعتراف به حسنات و سیّئات (نیکى اعمال نیک و بدى اعمال بد) و گواهى به درستى تمام مقرّراتى است که از سوى خدا نازل شده، ایمانى که در فکر و سپس در زندگى آدمى انعکاس یابد، نشانه اش این است که خود را از صف ظالمان طغیانگر که هیچ اصل مقدّسى را به رسمیّت نمى شناسند، بیرون آورده و به تجدید نظر در برنامه ها بپردازد.

قرآن در مورد آمرزش گناهان در سایه شفاعت مى فرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ جاؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»(1)؛ (و اگر این مخالفان هنگامى که به خود ستم مى کردند [و فرمان هاى خدا را زیر پا مى گذاشتند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى کردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مى کرد خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند). در این آیه توبه و استغفار خودِ مجرمان، مقدّمه اى براى استغفار و شفاعت پیامبر(صلى الله علیه وآله) شمرده شده است و در آیه: «قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الَّرحِیمُ»(2)؛ (گفتند: اى پدر از گناهان ما تقاضاى بخشش کن که ما خطاکار بودیم * گفت: به زودى براى شما استغفار مى کنم که او آمرزنده مهربان است). نیز آثار ندامت و پشیمانى از گناه در تقاضاى برادران یوسف از پدر به خوبى دیده مى شود.

در مورد شفاعت فرشتگان مى بینیم که استغفار و شفاعت آنها تنها براى افراد باایمان و تابعان سبیل الهى و پیروان حق است: «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینِ آمَنُواْ رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَىْء رَّحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تَابُواْ وَ اتَّبَعُواْ سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ»(3)؛ (فرشتگان براى کسانى که ایمان آورده اند استغفار مى کنند، و عرضه مى دارند: خداوندا! رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته، پس بیامرز کسانى را که توبه کرده، و از راه تو پیروى نموده اند، و آنها را از عذاب دوزخ نگاهدار). قرآن در مورد شفاعت کنندگان نیز این شرط را ذکر کرده که باید گواه بر حق باشند: «إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ»(4)؛ (مگر آنها که شهادت به حق داده اند).

و به این ترتیب شفاعت شونده باید ارتباط و پیوند با شفاعت کننده برقرار سازد، پیوندى از طریق توجّه به حق و گواهى قولى و فعلى به آن، که این خود نیز عامل دیگرى براى سازندگى و بسیج نیروها در مسیر حق است.

پی‌نوشت‌ها:
(1). سوره نساء، آیه 64.
(2). سوره یوسف، آیه 97 و 98.
(3). سوره غافر، آیه 7.
(4). سوره زخرف، آیه 86.

منبع: پیدایش مذاهب، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى دام ظله، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم‏، 1384 ش.
نسخه چاپی